«پزشکیان اگر بخواهد در انتخابات پیروز شود و موج اجتماعی به راه بیندازد، لازم نیست جامعه را به سمت دوقطبی ببرد و در فضای قطبیشده، از آب گلآلود ماهی بگیرد. او اگر همین مسیر را ادامه دهد، در موقعیت همتی ۱۴۰۰ قرار میگیرد.»
روزنامه اصولگرای فرهیختگان در مطلبی از سیاست های مسعود پزشکیان برای انتخابات ریاست جمهوری انتقاد کرد و متذکر شده که اگر پزشکیان تغییر رویه ندهد به سرنوشت همتی در سال ۱۴۰۰ دچار می شود.
این روزنامه نوشت: اصلاحطلبان اگر بخواهند، پیروز انتخابات تیرماه باشند و از چنددستگی اصولگرایان به نفع خود استفاده کنند، چارهای ندارند جز اینکه موجاجتماعی ایجاد کنند و بدنه خاموش را پای صندوق رای بیاورند.
اگر بخواهیم با اظهارات پزشکیان در اولین گفتوگوی ویژه خبری، این سوال را بپرسیم که آیا امکان به وجودآمدن این موج وجود دارد، تا اینجا پاسخ منفی است.
اصلاحطلبان بعد از تایید صلاحیت پزشکیان؛ فردی که گزینه جبهه اصلاحات بود، تلاش کردند موجی در میان اصلاحطلبان ایجاد کنند. حمایت چهرههای مختلف و متفاوت اصلاحطلبان از پزشکیان تلاشی برای ایجاد این موج بود تا هم شکافهای درون اصلاحطلبان را کمرنگ کند هم آنها را به حضور و مشارکت در انتخابات ترغیب کند. این قابلیتی بود که پزشکیان توانست آن را ایجاد کند. اصلاحطلب بودن او در کنار مواضع میانه و معتدلش منجر شد هردو طیف رادیکال و عملگرای اصلاحطلب به یکدیگر نزدیک شوند.
گام بعدی اصلاحطلبان، ایجاد همین موج درون جامعه و میان طیفهای مختلف مردم است. اصلاحطلبان امید زیادی داشتند که میتوانند این موج را با حضور پزشکیان ایجاد کنند اما بعد از اولین حضور پزشکیان در تلویزیون و واکنشها به این اظهارات به نظر میرسد، بخش زیادی از این امید به ناامیدی بدل شده است. پزشکیان در اظهارات خود در مورد موضوعات اقتصادی نتوانستعدم تسلط خود به موضوعات اقتصادی را پنهان کند و این نقطهضعف او بهوضوح روشن شده است. البته اگر پزشکیان در ادامه روی نقاط قوت خود و اظهاراتش در موضوعات اجتماعی و فرهنگی تکیه کند و با رقبا وارد چالش شود، میتوان انتظار داشت که تغییراتی در جامعه نسبت به او ایجاد شود.
پزشکیان اگر بخواهد در انتخابات پیروز شود و موج اجتماعی به راه بیندازد، لازم نیست جامعه را به سمت دوقطبی ببرد و در فضای قطبیشده، از آب گلآلود ماهی بگیرد. اما در ادامه با فرض حفظ اصول و چهارچوبها دو مسیر پیشروی او قرار دارد. او اگر همین مسیر را ادامه دهد، در موقعیت همتی ۱۴۰۰ قرار میگیرد؛ حمایت بخشی از بدنه اصلاحطلبان را از دست میدهد، نمیتواند آنها را مجاب به حضور پای صندوقهای رای کند و از طرفی هم با حضور دیگر نامزدهای اصولگرا رای آنها را جذب نخواهد کرد.
اگرچه او تفاوتی با همتی نیز دارد و آن هم این است که همتی بااتکا به تسلط خود به مسائل اقتصادی، میتوانست نابسامانیهای اقتصادی و مسیری که باید طی شود را به چالش بکشد.
در سمت دیگر این احتمال وجود دارد که تندروهای اصلاحطلب تلاش کنند تا او را به سمت رادیکالیسم سوق دهند؛ موقعیتی که میرحسین موسوی در ۸۸ آن را تجربه کرد. او هیچزمان حتی در مناظره با احمدینژاد در خط رادیکالیسم قرار نگرفت اما مشورت دادنهای رادیکالها و حرکت دادن او به سمت تندروی از او چهره دیگری ساخت.
اگرچه با توجه به سابقه و عقبه پزشکیان ظرفیت موسوی شدن دراو کمرنگ است اما این احتمال نیز حذف نمیشود که رادیکالها با تندکردن انتقادها به حرفها و مواضعش، او را به سمت رادیکالیسم سوق دهند. فرض سومی نیز در این موقعیت متصور است که پزشکیان مسیر تازهای در جناحاصلاحطلبی تعریف کند. جدای از اینکه از افتادن در دام رادیکالیسم اجتناب کند و فضای سیاسی را در مسیر رادیکالیسم نیندازد، با استفاده از ظرفیتهایی که دارد، سبد رای ثابتی جذب کند و آرا را بشکند و رقابت اصلی را در دوم انتخابات رقم بزند. در چنین فضایی احتمالا شانس پزشکیان برای پیروزی بر رقیب افزایش پیدا خواهد کرد.