خودروسازان بزرگ ایرانی در سالهای دهه ۷۰ و ۸۰، شمسی روزهایی طلایی را پشتسر میگذاشتند و در همکاری با شرکای خارجی به تولید خودروهایی نظیر پژو ۲۰۶، پژو ۴۰۵، زانتیا، رونیز، ماکسیما، ریو سرگرم بودند. سمند بهعنوان یک محصول داخلی در همین دوران به تولید انبوه رسید، اما این روزهای طلایی ناگهان به پایان رسید.
با آغاز زمزمه تحریمها و فشارهای خارجی در ابتدای دهه ۱۳۹۰، شاهد خروج سریع و غیرحرفهای شرکای فرانسوی، ژاپنی و کرهای، از بازار ایران بودیم. خودروسازان ایرانی با بحرانی بزرگ روبرو شدند، چون تنها بخش کوچکی از قطعات خودرو در ایران تولید میشد تامین سایر قطعات، به ویژه قطعات برقی و الکترونیکی خودرو، به شرکای خارجی وابسته بودند. در نتیجه تولید برخی از محبوبترین و موفقترین خودروهای آن زمان مثل زانتیا یا ماکسیما، برای همیشه متوقف شد. تنها پژو ۲۰۶ توانست جان سالم بهدر ببرد.
خودرو پژو ۲۰۶ یکی از خودروهای محبوب و موفق در ایران است که میتوانست سرنوشتی مشابه زانتیا و ماکسیما داشته باشد. ایرانخودرو تنها بخشی از قطعات این خودرو را در داخل تولید میکرد و برای تولید بخش بزرگی از قطعات این خودرو، با چالشی جدی روبرو بود.
پژو فرانسه به واسطه تحریمها از فروش قطعات خود به ایرانخودرو شانه خالی کرد و انبارها به سرعت از قطعه خالی میشدند. نزدیک ۱۳ سال از آن روزها میگذرد، اما ایرانخودرو هنوز به تولید خودرو پژو ۲۰۶ و برادر کوچکترش، پژو ۲۰۷ ادامه میدهد و در عین حال خودروی ایرانی رانا را روی خط تولید دارد. پرسش اینجا است که به رغم تحریمهای شدید و بدعهدی شرکای فرانسوی، ایران خودرو چگونه هنوز میتواند خطوط تولید این خودروها را فعال نگاه دارد؟
قطعهسازان ایرانی، پیش از آغاز تحریمها بخشی از قطعات خطط تولید خودروهایی نظیر پژو ۲۰۶ را تامین میکردند. با این حال تعداد قابل توجهی از این قطعات همچنان از طریق شریک فرانسوی تامین میشدند. این شراکت اگرچه مفید بود، اما نمیتوانست بدون ایراد باشد.
قطعات یدکی پژو ۲۰۶ از نوع فرانسوی گران بودند و علاوه بر آن مشتریان معمولا برای دریافت قطعات ناچار میشدند ماهها صبر پیشه کنند تا پژو، قطعات یدکی مورد نیازشان را برای ایرانخودرو بفرستد. نکته دیگر آن بود که بهخاطر طراحی خاص خودروساز فرانسوی، گاهی خرابی یک قطعه کوچک، باعث میشد مشتری مجبور شود مجموعهای از قطعات بههم وابسته را به صورت کلی تعویض کند، مسئلهای که هزینهای گزاف برای مشتریان در پی داشت. مشکلاتی که امروزه برای مشتریان مونتاژکاران چینی هم برقرار است.
شرکت پژو، قطعات خودرویی نظیر پژو ۲۰۶ را به صورت پکیج و به هم پیوسته به ایران صادر میکرد و امکان آن نبود که بتوان یک قطعه از این مجموعه را به صورت مجزا تولید کرد. در نتیجه یا باید کل قطعات آن پکیج مجدداً تولید یا از همان قطعات استفاده میشد. به همین دلیل در تمام سالهای پیش از تحریم، اگرچه بخشهایی مانند بدنه خودرو پژو ۲۰۶، داخلیسازی شده بود، اما برخی قطعات به ویژه قطعات برقی و الکترونیکی به دلیل پیچیدگی بالا و بیمیلی و همراهی شرکت فرانسوی، داخلیسازی نشدند.
وجود این نقصها و مشکلات شرکت کروز را به فکر انداخت، ماهها پیش از آغاز تحریمها، با صرف منابع مالی و حمایت از تیمهای تحقیق و نوآوری و خودکفایی، تلاش خود را برای داخلیسازی قطعات آغاز کند. ابتدای راه، هنوز مشتری در کار نبود و ممکن بود قطعهای که داخلیسازی میشود، هرگز فرصت انبوهسازی پیدا نکند. با این حال مدیران کروز اعتقاد داشتند دستیابی به دانش تولید قطعات پیچیده در داخل، ارزش سرمایهگذاری مالی و انسانی کلان را دارد.
شرکت کروز با سرعت کار داخلیسازی قطعات پژو ۲۰۶ را پیش برد. ابتدا یک سری از شبکههای الکترونیکی را به صورت محدود برای شرکت ایرانخودرو تولید کرد و پس از حدود هفت ماه کار منسجم و متمرکز، بخش دیگری از این قطعات طراحی و داخلیسازی شدند. برآورد اولیه نشان میداد کار ساخت و تولید قطعات جدید ممکن است بین هشت ماه تا یک سال به طول بیانجامد و خطوط تولید خودرو پژو ۲۰۶، با خطر توقف مواجه شوند، اما متخصصان شرکت کروز با حدود شش ماه کار فشرده، به نتیجه مورد نظر رسیدند و توانستند بخش بزرگی از قطعات پژو ۲۰۶ را داخلیسازی کنند.
ثمره داخلیسازی قطعات خودروی پژو ۲۰۶، علاوه بر نجات یک خط تولید، کاهش چشمگیر قیمت قطعات بود. در عین حال داخلیسازی شبکه برق و الکترونیک خودرو پژو ۲۰۶ باعث شد دانش این بخش از صنعت قطعهسازی، بومی شود. در نتیجه بسیاری از امکانات جدید طراحی و به این خودرو افزوده شدند. نصب دزدگیر و قفل مرکزی از مبدا کارخانه در تمامی خودروها، برنامهریزی زمان خاموش و روشن شدن چراغها و جلو آمپر و دهها امکان جدید در انواع دیگر خودروهای در حال تولید، حاصل کسب همین دانش بود. با این اقدام یک پلتفرم برق و الکترونیک داخلی و پیشرفته راهاندازی شد که در نتیجه آن خودروهایی نظیر رانا، سمند، انواع پژو و مانند نیز از این نظر خودکفا شدند. سایر شرکتهای داخلی همین راه را در پیش گرفتند و رقابت بر سر تولید شبکههای برق، شدت گرفت.
قطعهسازی کروز، به همین دستاورد بسنده نکرد. در حالی که مهندسان تمام تلاش خود را به کار بستند تا با رفع نواقص و ایرادات، ظرف کمتر از یکسال، سطح کیفی محصولات تولیدی خود را به استانداردهای جهانی برسانند، با کار و تلاش بیشتر، دانش فنی تولید ACU و ECU به شکل بومی فراهم شد. بقیه قطعهسازان و خودروسازان با حرکت در مسیر داخلیسازی قطعات پیچیده برقی و الکترونیکی، به جایی برسیدند که امروز کشور از واردات بسیاری از قطعات بینیاز شود و همزمان کارخانههای ایرانی قطعاتی با کیفیت جهانی تولید کنند. کاهش قیمت قطعات، رفع سریع کمبودها، پشتیبانی بهتر از محصولات و افزایش چشمگیر سطح اشتغال آفرینی، از جمله دیگر دستاوردهای داخلیسازی قطعات پژو ۲۰۶ بود.
این تجربه نشان داد که اگر خودروسازان ایرانی، به جای اصرار بر همکاری با شرکتهای خارجی، فرصت تلاش را به قطعهسازان ایرانی میدادند، امکان داشت اکنون خودروهای ملی بهتری تولید میکردیم و در عین حال خطوط تولید بسیاری از خودروهای خوب و با کیفیت خارجی متوقف نمیشدند. مسئلهای که میتواند درسی برای آینده باشد.