با آزادي گروگان از ويلايي كه در آن محبوس شده بود پرونده يك گروگانگيري سنگين ديگر بسته شد.
به گزارش خبرنگار تهرانامروز اوايل آذرماه سال گذشته مردي حدود 45 ساله به كلانتري دولت آباد آمده و از ناپديد شدن مادر پير خود خبر داد: ساعت 3 بعدازظهر امروز مادرم براي رفتن به خانه خواهرم از خانه خارج شد اما ساعتي بعد متوجه شدم وي به منزل خواهرم نرسيده هرچه هم دنبالش ميگرديم اثري از او نيست. با تشكيل پرونده و ارجاع آن به پايگاه ويژه مبارزه باآدم ربايي اداره آگاهي رسيدگي به اين پرونده آغاز شد.
يك ميليارد ندهي مادرت را ميكشم
فرداي آنروز مرد ميانسال اين بار به اداره آگاهي آمده و كارآگاهان را از تماس تلفني يكي از آدم ربايان مطلع كرد: امروز صبح كه در خانه نشسته بودم فردي ناشناس به من زنگ زده و گفت مادرم را گروگان گرفته است.اين مرد كه با لحني خشن صحبت ميكرد مدعي شد اگر پول مورد نظرش را پرداخت نكنم مرا خواهد كشت. آدم ربا گفت براي آزادي مادرم يك ميلياردتومان پول ميخواهد كه نحوه پرداخت آن را به زودي به من اعلام خواهد كرد. با اين خبر آموزش هاي لازم به خانواده زن ربوده شده داده شد و از آنها خواسته شد به اين آموزشها توجه كرده و هرگونه تماس آدم ربايان را به اطلاع ماموران برسانند. اما چند روز بعد مشخص شد كه پسر فرد ربوده شده بدون هماهنگي با ماموران مرعوب تماس بعدي آدم ربايان شده و 350 ميليون تومان پول را به شماره حساب آنها ريخته است.
در حالي كه آدم ربايان به اين مرد وعده آزادي مادرش را داده بودند پس از دريافت اين پول زير قول خود زده و آزادي گروگان را مشروط به دريافت 650 ميليون تومان پول ديگر كرده بودند. با شناسايي صاحب حساب ماموران به در منزل وي رفته و با پرس و جو از اين خانم فهميدند كيف وي (حاوي كارت عابربانك) و رمز آن چندي قبل از داخل خودرو اين خانم به سرقت رفته است اما مالباخته چون نه در كيف خود پول زيادي داشته و نه در كارت عابر بانك خود، از شكايت صرف نظر كرده و حساب خود را هم مسدود نكرده است.
گروگانگيري 20 ميليوني در يزد
كارآگاهان با بررسي اين حساب به نكته ديگري هم رسيدند و آن اينكه آدم ربايان تنها 50 ميليون تومان از اين پول را از حساب خارج كرده و 300ميليون تومان مابقي داخل حساب موجود است. به همين خاطر بلافاصله حساب بانكي مورد نظر با حكم قاضي مسدود و برداشت از آن ناممكن شد. اما ساعتي بعد ماموران از واريز 20 ميليون تومان ديگر به اين شماره حساب باخبر شدند.
بررسيها نشان داد اين مبلغ از بانكي در يزد واريز شده است. طي هماهنگي بهعمل آمده مشخص شد كه آدمربايي مشابهي در اين شهر انجام شده و طي آن گروگانگيران پسري12 ساله را ربودهاند. اين افراد پس از دزديدن اين طفل خردسال با تهديد به قتل وي از خانوادهاش 20ميليون تومان پول گرفتهاند. مردان شرور پس از آزاد كردن اين كودك در قبال دريافت پول به خانواده وي هشدار دادهاند كه حتي اگر اين موضوع را پس از پايان گروگانگيري به پليس خبر دهد كودك را دوباره ربوده و او را خواهند كشت.
سكه خريدن با پول گروگانگيري
در ادامه كارآگاهان مكاني را كه 50 ميليون تومان از آن برداشت شده بود مورد شناسايي قرار داده و به سراغ صرافياي رفتند كه اين پول از عابر بانك آن برداشت شده بود. مرد صراف به ماموران گفت: روز گذشته مرد جواني به همراه زني ميانسال به مغازه من آمده و خواهان خريد مقدار زيادي سكه طلا شد. وي حدود 250 سكه بهار آزادي را به مبلغ 50 ميليون تومان از من خريد و پس از دريافت سكهها با خونسردي خداحافظي كرده و از مغازهام خارج شد.
با اين اطلاعات تصوير دو خريدار به سرعت از دوربينهاي مدار بسته برداشته شده و اين تصوير علاوه بر پليس آگاهي تهران در اختيار پليس يزد نيز قرار داده شد. با ايميل تصوير به يزد كارآگاهان پليس اين شهر به سرعت مرد صاحب تصوير را به عنوان مجرمي خطرناك كه بارها به اتهام شرارات تحت تعقيب پليس آگاهي يزد قرار گرفته و دستگير شده شناسايي كردند.
بررسي سوابق متهم به نام محمد. ح 28 ساله نشان داد وي طي سال 89 قصد ربودن يك دختر بچه را نيز داشته كه با اطلاع به موقع خانواده اين كودك در كار خود ناموفق مانده و ناكام پا به فرار گذاشته است. با شناسايي پاتوق اين فرد در مناطق شمالي تهران از جمله بلوار ارتش، ميدان نوبنياد و اتوبان شهيد بابايي اين مكانها بهطور نامحسوس تحت كنترل پليس قرار گرفته و سرانجام روز 16 فرودين ماه جاري اين مرد قانون ستيز به همراه همدست خود محسن داخل اتومبيل مزدا شناسايي و قبل از فرار دستگير شد. متهمان در اداره آگاهي اعتراف كردند كه پیرزن ربوده شده را به شمال کشور برده و او را در داخل یک ویلای استیجاری محبوس کردهاند ؛ کارآگاهان اداره یازدهم با اخذ نیابت قضایی به محل مورد نظر رفته و پس از ورود به داخل ویلا، روز 17 فرودين ماه موفق به آزاد نمودن این پیرزن شدند.
آدرس ميخواستند
زن ربوده شده پس از نجات به کارآگاهان گفت: روز حادثه به قصد رفتن به منزل دخترم از خانه پسرم خارج شده بودم که ناگهان دو جوان که سوار یک اتومبيل بودند از من در مورد یک آدرس کمک خواستند. من نیز که به هیچ عنوان فکر نمی کردم قصد ربودن مرا دارند به ماشین آنها نزدیک شدم. ناگهان یکی از آنها پیاده شد و به سرعت مرا به داخل صندلی عقب ماشين پرتاب کرد و سرم را در زیر صندلی قرار داد و با سرعت زیادی از محل دور شدند.
«محمد. ح» هم در اعترافات خود با توضیح در خصوص چگونگی شناسایی خانواده فرد ربوده شده به کارآگاهان گفت: مدتی قبل به عنوان راننده در یکی از تاکسی تلفنیها در محدوده محل زندگی پیرزن و خانوادهاش مشغول به کار بودم که از طریق صحبت هایی که از سوی تعدای از همسایگان محل و دیگر رانندگان آژانس می شد اطلاع پیدا کردم که این پیرزن و اعضای خانوادهاش از وضعیت مالی مناسبی برخوردارند. پس از شناسایی دقیق پیرزن و همچنین تحت نظر قرار دادن تمامی رفت و آمدهای این خانواده موضوع را با برادرزنم «محسن. د» در میان گذاشتم و با طرح این موضوع که از طریق این خانواده میتوانیم به یک ثروت رویایی برسیم او را راضی کردم تا به همراه من اقدام به ربودن پیرزن کرده و پس از آن نیز پولهای بهدست آمده را به صورت مساوی تقسیم نماییم.