امروزه در حالی که جهان بهدنبال راهحلهایی برای مدیریت تغییرات آبوهوایی جهانی است، کاشت درخت بیش از هر زمان دیگری مورد توجه قرار گرفته است.
به گزارش ایرنا، طرحهای درختکاری در جهان در کنار مقابله با تغییرات آب و هوایی اغلب اهداف زیست محیطی دیگری از قبیل توقف فرسایش خاک و بیابان زایی و احیای زیستگاه حیات وحش و اهداف اجتماعی - اقتصادی نظیر کاهش فقر و افزایش سلامت و معیشت جوامع محلی را نیز دنبال میکنند. در این راستا بسیاری از کشورها، سازمانها و سیاستگذاران پروژه های درخت کاری انبوه را آغاز کرده اند.
بر اساس گزارشی که به تازگی مرکز پژوهشهای مجلس منتشر کرده، کشورهای مختلف جهان بازه زمانی ۱۰ سالهای را برای کاشت درخت طراحی کرده اند؛ برای نمونه آمریکا برای دوره زمانی ۲۰۲۱ تا ۲۰۳۰ میلادی کاشت ۱.۲ میلیارد اصله درخت و اتحادیه اروپا سه میلیارد اصله درخت، کانادا ۲ میلیارد اصله درخت و چین ۷۰ میلیارد اصله درخت را هدف گذاری کرده اند که نگاهی طولانی مدت سیاست گذاران را به اینگونه طرحها نشان می دهد.
به جز چین که هدف بلندپروازانه ۷۰ میلیارد درخت را تعیین کرده است، بقیه کشورها در بازه ۱۰ ساله ۶۰۰ میلیون تا ۲ میلیارد را هدف گذاری کرده اند و اتحادیه اروپا با مساحتی ۲ برابر وسعت ایران با بارش متوسطی بیش از ۳ برابر میانگین بارش کشورمان و با ۱۶ درصد تولید ناخالص داخلی جهان هدف ۳ میلیارد کاشت درخت را برای خود تعیین کرده است.
باید توجه داشت که در سالیان اخیر کاشت درختان در مقیاس وسیع با هدف جذب گازهای گلخانه ای بهبود معیشت جوامع محلی و کنترل گردو غبار در برخی کشورها مورد توجه قرار گرفته است؛ بررسی تجربیات جهانی در این حوزه نشان میدهد که موفقیت و اثر بخشی طرحهای مزبور نیازمند توجه به برخی ملاحظات از جمله مشارکت مردمی است.
بررسی ها نشان می دهد که در اجرای طرح های کلان زیست محیطی جلب مشارکت حقیقی مردمی اهمیت بالایی دارد؛ هر چند در اغلب طرحهای کاشت درخت این طرح ها به عنوان منبع درآمدی مهم برای زمین داران کوچک پیشنهاد میشوند اما اگر برنامه های درختکاری توسط دولتها و سرمایه گذاران خارجی بدون مشارکت واقعی مردم تحمیل شود، ممکن است نابرابری اجتماعی را افزایش داده و مردم محلی را از زمین محروم کنند.
بر این اساس پروژه های احیای جنگل که از بالا به پایین و بدون مشارکت جامعه محلی و لحاظ دیدگاهها، منافع و ترجیحات آنها به شکل مناسب و واقعی، طراحی و اجرا می شوند، اغلب در دستیابی به اهداف ناموفق بوده و با شکست مواجه شده است زیرا درختان کاشته شده نگهداری نمیشوند یا کشاورزان از زمین برای چرای دام استفاده می کنند یا زمینها تخریب می شوند.
در کشورهای مختلف راهبردهای متنوعی برای جلب مشارکت مردمی در طرحهای جنگلداری و درختکاری تجربه شده است که تقریباً در همه آنها بر ایجاد انگیزه مشارکت متمرکز شده اند. در این راستا طرحهای درختکاری و جنگلکاری به شکلی طراحی می شود که معیشت جامعه محلی در اثر اجرای این گونه طرح ها نه تنها دچار خدشه نشود بلکه ارتقا نیز پیدا کند.
به عبارتی منافع جامعه محلی به منافع حفاظت از منابع طبیعی گره میخورد برای نمونه در کشور ویتنام هر خانوار با کاشت درخت در هر هکتار، ۱ تا ۲ میلیون دانگ ویتنامی درآمد دارد و به طور میانگین در ۲ تا ۴ هکتار از جنگلها به مدت سه سال از درختان کاشته شده محافظت می کند. به طوری که هر خانوار ویتنامی برای حفاظت از ۱۰ تا ۲۰ هکتار از جنگلها سالیانه ۴۰ هزار تا ۵۰ هزار دانگ ویتنامی درآمد کسب میکند.
در کشور اندونزی برنامهای تحت عنوان جنگل داری اجتماع محور طرح ریزی شده است که این برنامه توسط مردم به ویژه تعاونیهای مردمی که در داخل و نزدیک جنگلها زندگی میکنند، اجرا می شود در این برنامه همه فعالیتهای تولید محصولات چوبی و غیر چوبی جنگلی اعم از کاشت نگهداری، حفاظت برداشت و بازاریابی به منظور خود مصرفی و فروش به مدت حدود ۳۵ سال به این تعاونیها واگذار می شود.
البته در مطالعات متعددی اثبات شده است که علاوه بر انگیزههای مالی، برخوردار بودن از دانش و آگاهی کافی از مزایای کاشت و نگهداشت، درختان نقش مؤثری در مشارکت جامعه محلی در طرحهای درخت کاری دارد.
رویکرد بلندمدت در طرحهای کاشت درختان با تأکید بر نگهداشت درختان تجربیات جهانی نشان می دهد که برخی از پروژه های کاشت درخت بر یک بازه زمانی کوتاه یک تا سه سال تمرکز می کنند و برخی دیگر بازه زمانی بلندمدت حداقل ۱۰ ساله دارند.
البته باید گفت که بیشتر گونههای درختی حداقل ۵ سال برای تبدیل شدن به درخت نیازمند نگهداری هستند و این موضوع به ویژه در مناطقی با عوامل محدود کننده رشد نظیر شرایط نامساعد خاک و خشکسالی اهمیت بیشتری دارد زیرا در اینگونه مناطق با افزایش دما، احتمال آتش سوزی در جنگل ها نیز افزایش می یابد که می تواند رشد درختان را نیز محدود کند.
ارزیابی طرحهای مربوط به کاشت کلان درخت در کشورهای جهان نشان میدهد اگر طرحهای کاشت درخت بخواهد به درستی اجرا شود، نیازمند بودجه های قابل توجهی است به ویژه اینکه هزینه های کاشت و نگهداری از درختان بر حسب اینکه مناطق هدف دارای چه نوع شرایط آب و هوایی هستند متفاوت است.
برای نمونه کاشت درخت در مناطق خشک نیازمند نگهداری طولانی مدت تری بین ۵ تا ۸ سال است که به تبع افزایش هزینه ها را به دنبال دارد و معمولاً در محاسبات اقتصادی طرح ها بودجه ای برای آنها اختصاص نمی یابد.
در مثال دیگر می توان به هزینه کاشت و تثبیت درختان کاشته شده در کشور گامبیا اشاره داشت که بر اساس طرحی برای کاشت ۱۱ گونه متداول در یک بازه زمانی ۸ ساله تخمین زده شده به بودجه ای معادل ۸ تا ۱۱ هزار دلار به ازای هر هکتار نیاز است البته این برآورد تنها مربوط به هزینه های مستقیم فعالیتهای میدانی است و در برگیرنده هزینه های دیگر اداری و حقوق کارکنان متولی طرح نیست. ضمناً اینکه در این محاسبات ۸ سال به عنوان میانگین مدت زمان لازم برای استقرار کامل درختان برای غلبه بر عوامل محدود کننده رشد نظیر کمبود آب، خطرات آتش سوزی و چرای دامها فرض شده بود.
هزینه بالای درختکاری موجب شده است که برخی کشورها برای اجرای اینگونه طرح ها به سمت ایجاد صندوقهای اختصاصی، تخصیص اعتبارات مشخص و تدقیق سازوکار تأمین مالی حرکت کنند؛ برای مثال کشور نیوزیلند صندوق یک میلیارد درخت را با ظرفیت ۲۳۴ میلیون دلار ایجاد کرد که باعث شد این کشور موفق شود طی بازه ۵ ساله اول طرح (۲۰۲۲-۲۰۱۸ میلادی) بیش از ۵۰۰ میلیون درخت بکارد، البته بخش قابل توجهی از درختان کاشته شده در این طرح مربوط به طرحهای زراعت چوب بوده که پیش از این نیز صورت می گرفته و دارای اقتصاد جذابی برای بخش خصوصی است.
صندوق یک میلیارد درخت نیوزلند حمایتهایی را در چهار قالب کشت بومی درختان و درختچه ها، کنترل فرسایش خاک احیای جنگلهای طبیعی و کشت گیاهان غیر بومی نظیر اکالیپتوس و کاج برای تثبیت زمین انجام میدهد. این حمایتها برای هر هکتار کاشت بسته به نوع طرح از ۱۰۰۰ تا ۴۰۰۰ دلار متغیر است که در مناطقی که به دلایلی نظیر فرسایش بالا، هزینه های استقرار نیز زیاد است ۵۰۰ دلار در هر هکتار حمایت بیشتری صورت میگیرد.
بسیاری از پروژههای کاشت درخت بزرگ مقیاس در کشورهای مختلف جهان بر کاشت یک گونه یا گونه های محدود بومی و غیر بومی متمرکز است که در عمل موجب کاهش تنوع زیستی میشود در مطالعهای که در خصوص اقدامات کشور چین در بازه زمانی ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۵ میلادی در جنوب غرب این کشور صورت گرفته نشان داده که هر چند پوشش درختی در این مناطق ۳۲ افزایش یافته است اما جنگلهای طبیعی که دارای تنوع زیستی بالایی هستند کاهش ۶ را تجربه کرده اند.
دستیابی به سود حاصل از طرحهای جنگلداری به همراه تشویق دولت برای کاشت درختان محرکهای اصلی این تغییر پوشش بوده اند این مطالعه در پایان نتیجه گیری کرده که سیاستهای چین باید بر ترمیم و احیای جنگلهای بومی متمرکز شود موضوعی که در این مدت از آن غفلت شده بوده است.
در سرادوی برزیل نیز افزایش ۴۰ پوشش سبز از طریق کاشت درخت موجب کاهش ۳۰ درصدی تنوع گیاهان و مورچه ها شده و خدمات حیاتی اکوسیستم نظیر تولید علوفه برای دام را که بسیاری از مردم محلی به آن متکی بودند، در معرض تهدید قرار داده است.
نکته دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد آن است که هر چند برخی از طرحهای کاشت درخت با هدف ترسیب کربن صورت می گیرند، اما می توانند به تدریج ارزش کربن و تنوع زیستی خاکهای آن منطقه را متأثر کنند رخدادی که کمتر در جنگلهای طبیعی دیده میشود. تقریباً ۸۵ درصد شهرهای جهان برای تأمین آب خود به اکوسیستمهای جنگلی متکی هستند. به عبارتی احیا و توسعه منابع جنگلی به حفظ تعادل سیستمهای آبی کمک میکند و خطر خشکسالی و کمبود آب را به حداقل می رساند.
علاوه بر این جنگل ها به عنوان فیلترهای طبیعی عمل کرده و آب را هنگام عبور از اکوسیستم تصفیه میکنند با کاشت درختان در کنار آبراهها و احیای جنگلهای آبخیز، میتوان کیفیت آب را به میزان قابل توجهی افزایش داد درختان رسوبات مواد مغذی اضافی و آلاینده ها را به در خود جمع کرده و از رسیدن آنها به رودخانه ها، دریاچه ها و منابع آب زیر زمینی جلوگیری میکنند.
با وجود این یکی از نگرانیهای محیط زیستی در طرح های کلان کاشت درخت اختلال در چرخه آب و اکوسیستمهای آبی نظیر تالابهاست. مطالعه ای در خصوص کشور چین نشان می دهد که افزایش حداقل ۱۶۰ هزار کیلومتر مربعی مساحت جنگلها در چین از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۶ میلادی با کاهش ۱۵۰۰ - ۱۳۰۰ کیلومتر مربعی (۳۰.۴ درصدی) مساحت تالابها همراه بوده است و اگر همین روند توسعه جنگلها ادامه داشته باشد، پیش بینی میشود که کاهش ۱۳۰۰ کیلومتر مربعی مساحت تالابها تا سال ۲۰۳۵ میلادی رخ دهد.
اغلب تالابهای آسیب پذیر در مناطق خشک و نیمه خشک شمال و شمال غرب چین بوده اند، به گونهای که هر کیلومتر مربع افزایش مساحت جنگل در این مناطق با کاهش ۰.۱۰ تا ۰.۰۰۵ کیلومتر مربع مساحت تالابها مقارن بوده است. این مطالعه در پایان این چنین نتیجه گیری کرده است که بهینه سازی فضایی فعالیتهای کاشت درخت در آینده میتواند به تعادل توسعه و احیای جنگل ها و حفاظت از تالابها در چین و همچنین سایر مناطق خشک و نیمه خشک جهان کمک کند.
تغییرات در چرخه آب نمونه دیگری از ملاحظات محیط زیستی کاشت درختان است. برای مثال کاشت درختان در مقیاس بزرگ در فلات نیمه خشک سالی در مرکز چین به دلیل مقدار زیاد آبی که توسط درختان به سرعت در حال رشد مصرف شده رواناب رودخانه ها و به نوبه خود میزان آب موجود برای فعالیتهای انسانی را کاهش داده است. این تجربیات نشان میدهد که تأثیر منفی طرحهای درخت کاری بر میزان رواناب تولید شده در مناطق و اقلیم های خشک و بیابانی می تواند قابل توجه باشد.
در مقیاس حوضهای افزایش پوشش درخت اغلب به دلیل افزایش تبخیر و تعرق، میزان آب تجدیدپذیر محلی را به ویژه در مناطق خشک تر کاهش میدهد؛ البته در مقیاس منطقهای، تبخیر و تعرق اضافه شده توسط درختان کاشته شده به توزیع مجدد رطوبت و تشکیل ابر کمک میکند با این حال باران اضافی ممکن است در مناطقی فراتر از مرزهای پروژه ببارد. برای مثال، سهم مهمی از بارندگی که کشاورزی را در برزیل حفظ میکند ناشی از رطوبت تولید شده در آمازون است.