در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی مختلف مخصوصاً اینستاگرام، تحصیلکرده و تحصیلنکرده معنایی ندارد و هرکسی از راه رسیده است، موبایلی بهدست گرفته و تصاویر و ویدئوهایی را از مطب و زندگی و مسائل شخصیاش به اشتراک میگذارد و هر نوع خوراکی را به خورد ذهن مخاطبان میدهد. افرادی که تنها لوکیشن محتواهای تولیدیشان، اتاق و میز کار کوچکی بوده که ادعا دارند مطبشان است و با یک شماره نظام پزشکی صوری و چند مطلب در حوزه سلامت، اعتماد دنبالکنندهشان را جلب کردند و به کسب درآمدهای میلیونی میپردازند. اما سؤال اینجاست که پشت پرده این ماجرا چه میگذرد؟
به گزارش جام جم، پزشکبلاگر، پدیده نوظهور این روزهای فضای مجازی است؛ موضوعی که به نوعی نظام سلامت را هم دچار تهدیدهایی میکند. البته بماند برخی از فرصتهایی که همان افراد سودجوی پزشکنما از آن سوءاستفاده میکنند. البته تغییراتی هم که به لحاظ ظاهری در چهرههای اکثر پزشکان ایجاد شده، دیگر نمیتوان پزشکان واقعی را از پزشکنماها تشخیص داد. افرادی که خیلی وقتها منش شان هم با تصوری که از پزشکان در ذهن داشتیم، دیگر همخوانی ندارد. گویا تکنولوژی و شبکههای اجتماعی علاوه بر ایجاد تغییراتی در نگرش و سبک زندگی مردم، تغییراتی هم در چهره رسمی طب و طبابت به وجود آورده است.
پزشکان غیررسمی و مجازی که با انتشار تصاویری در کنار سلبریتیها و شاخهای اینستاگرامی و داشتن فالوئرهای فیک از یک طرف و نشان دادن رضایتهای بیماران از سویی دیگر، اعتماد مردم را به خود جلب میکنند تا مسیرشان برای سودجویی هموارتر شود. افراد سودجویی که اصلا پزشک نیستند و صرفا تبلیغات انجام میدهند و اصطلاحا بیماران را شکار میکنند و در مطبهای غیرمجاز و زیرزمینی، فعالیتهای مختلفی انجام میدهند که باعث بهخطرافتادن جان افراد میشود.
گویا پدیده بلاگری دیگر به روزمرگیهای افراد، لایفاستایل و فود بلاگر و حجاب استایلها و... معطوف نمیشود، بلکه فراتر از این موضوعات حرکت کرده است و حالا در هر شغل و صنفی با گذاشتن یک کلمه «بلاگر» در کنار آن، همه افراد دخیل و فعال در آن حوزه خاص را هم تحتالشعاع قرار میدهد؛ پدیدهای که حالا به پزشکان رسیده و در همه بخشهای یک بیمارستان میتوانیم شاهد پزشک بلاگران باشیم. از بلاگران بخش اورژانس گرفته تا حوزه زیبایی و غدد و کلیه!
محمدرضا اسدی، نایب رئیس سازمان نظامپزشکی تهران بزرگ در خصوص این موضوع میگوید: «با توجه به دگرگونی شکل تبلیغات، تقریبا فضای تبلیغاتی در کل دنیا نیز تغییرکرده است. با توجه به پلتفرمهای مختلفی که در فضای مجازی طی سالهای اخیر شکل گرفته، نوع ارتباطات را تغییر داده است و همه مشاغل، حرفهها و مردم از این فضا بهره میبرند.»، اما به نظر میرسد، تخلفات و تبلیغات دروغین این افراد، بیشتر از آن چیزی است که عموم مردم فکر میکنند. با این حال اسدی بر این باور است که این فضا برای هر حرفهای مهیاست و نمیشود برای مقابله با اینگونه مسائل تبلیغاتی، یک حرفه یا شغل را محدود کرد.
برخی از این پزشک بلاگرها و پزشک نماها، افرادی هستند که چهره پزشکان اصلی را خدشهدار کردند و در یک چرخه غیرمجاز، اقدامات پزشکی را در قالب بلاگری بسیار زیبا و ظریف انجام میدهند و کسی هم به آنان شک نمیکند.
اسدی ضمن بیان محتواهای تولیدی توسط برخی از پزشک بلاگرها توضیح میدهد: «ما برای تولید محتواها، قوانین و چارچوب خاصی را درنظر گرفتیم. یکسری قوانین حاکمیتی در این خصوص برای رسانه و فضای مجازی وجود دارد. از طرفی قوانین خاصی نیز برای این گروه و حرفه در نظر گرفته شده و مشخص کرده که آنان در چه حیطههایی اجازه ورود دارند. در این موضوع دو دسته افراد هستند، یک دسته افرادی که خارج از این قانون و بدون داشتن مجوز تبلیغات انجام میدهند. سازمان نظام پزشکی، این افراد را رصد و به مراجع ذیربط همچون پلیس فتا معرفی میکند.»
البته او معتقد است که درصد اندکی از تبلیغات گروههای سلامت در فضای مجازی، در دست جامعه پزشکی است و بخش عمده آن خارج از حوزه متخصصان و فارغالتحصیلان این امر است.
در فضای گسترده مجازی که از شیر مرغ تا جان آدمیزاد در آن پیدا میشود، تشخیص پزشکان اصلی از افراد سودجو کاری بسدشوار است. اما به گفته اسدی، مردم میتوانند نام پزشک خود را در مرورگرها جستوجو و با لینک سامانه نظام پزشکی مشاهده کنند که این پزشک اصلا مجوز و پروانه فعالیت برای طبابت و هم برای تبلیغات را دارد یا نه؟
ازسوی دیگر اسدی از ایجاد بخش جدیدی در سامانه نظام پزشکی کشور در آینده خبر میدهد و میگوید: «به زودی در سامانههای نظام پزشکی، بخشی را به عنوان آگاهسازی و تبلیغات گروه پزشکی قرار خواهیم داد تا مردم بتوانند با ورود به این سامانه و بخش، پزشکان خود را رصد کنند. اگر پزشکی خارج از این چارچوب تبلیغ کند، باید برای مردم جای سؤال و شک برانگیز باشد.»
به هر حال قوانین موجود در حوزه بلاگری بهویژه پزشک بلاگرها در کشور پاسخگوی بسیاری از مشکلات ایجاد شده نیست. موضوعی که نیاز به نظارت جدی وزارت بهداشت، سازمان نظام پزشکی، شورای عالی فضای مجازی و سایر نهادهای مربوط دارد. البته بماند که نقش سواد رسانهای و اطلاعرسانی و آگاهیبخشی در این مورد هم به مردم کافی نیست.