هوش کسب و کار مفهومی است که بسیار پرکاربرد بوده و در بیزینسهای جهانی مورد استفاده قرار میگیرد. متخصصین این حوزه با ابزارهای مختلف و تحلیلهای گوناگون، نسبت به دیتای موجود در سازمان، نگرش عمیقی به وقایع مختلف پیدا خواهند کرد و دست مدیران را برای تصمیمگیریهای سخت با آنالیزهای خود باز خواهند گذاشت. در این مقاله همراه ما باشید تا بیشتر در رابطه با این موضوع صحبت کنیم.
Business Intelligence یا هوش تجاری جمعی از فرایندهای مختلف، ابزارها و فناوریهای متنوع است. در نهایت تمامی این اجزا قرار است بهکمک ما بیایند تا فروش، بهرهوری و خدمترسانی در یک سازمان افزایش پیدا کند.
هوش تجاری حتی میتواند در تحلیل داده نیز به کمک ما بیاید. با استفاده از تکنیکها و متدهای آن میتوان دادههای خام را جمعآوری و پس از استخراج اطلاعات مفید، ارتباط معنادار و ارزشمندی بین آنها ایجاد کرد. سپس با استفاده از این اطلاعات میتوان یک فعالیت مفید در کسبوکار را پیش برد.
با استفاده از توضیحات بالا تا حدودی با اهمیت هوش تجاری هم آشنا شدید. یکی از مهمترین داراییهای یک سازمان، دادههای خام آن است. پس اگر سازمانی بخواهد از اطلاعات مفید استخراجشده از دادههای خام استفاده ارزشمندی کند، به BI و متدهای آن نیاز خواهد داشت.
در بخش قبل توضیحاتی در تلاقی علم داده با هوش تجاری ارائه کردیم. ممکن است مرز این 2 برای شما نامشخص باشد، پس در این قسمت خیلی کوتاه به بررسی تفاوتهای آنها خواهیم پرداخت. اول از همه اینکه روش کار آنها و نقطهای که کار بهوسیلهشان شروع میشود، متفاوت است.
محدوده آنها نیز با هم تفاوت دارد. هوش تجاری برای دادهای ساکن و ساختارمند مورد استفاده قرار میگیرد، درحالیکه از تحلیل داده برای دادههای غیرساختاری کمک گرفته خواهد شد. ازاینرو مرحله تحلیل داده پیشاز استفاده از هوش کسب و کار است. هر کدام از آنها مسئولیتهای جداگانهای نیز دارند، اما در نهایت یک هدف را دنبال میکنند و آن هم چیزی نیست جز رمزگشایی معنای اطلاعات.
سازمانهای مختلف در مسیر توسعه خود با سوالات مختلفی روبهرو خواهند شد. برای پاسخ به این سوالات لازم است که داده جمعآوری شود. بدون داده نمیتوان به این مهم دست پیدا کرد. پساز جمعآوری دادهها به تحلیل نیاز است، چون پساز تحلیل مشخص میشود که چه چیزهایی برای رسیدن به هدف مورد نیاز خواهد بود.
دادههای گذشته و حال در سازمانها بهکمک هوش تجاری بهتر بهنمایش در خواهند آمد. از این علم میتوان برای بهنمایشگذاشتن دادههای گذشته و حال و درعینحال از آن برای محکزنی (بنچ مارک) رقبا استفاده کرد. در نهایت تمامی این فرایندها به تصمیمگیری بهتر در سازمان کمک خواهند کرد. با استفاده از این هوش میتوان حتی روند بازار را شناسایی کرد و فروش را افزایش داد. به همین دلیل است که در دنیای رقابتی امروز، این هوش بهعنوان یک برگ برنده برای برخی کسبوکارها مورد استفاده قرار میگیرد.
با استفاده از این هوش میتوان سریعا به سوالاتی که در کسبوکار طرح میشود، پاسخ داد. اگر برای کسبوکار استراتژی خاصی مشخص شود، این هوش در راستا با آن قرار خواهد گرفت و بازدهی استراتژی را افزایش میدهد. اگر برای تحلیل داده به زمان خاصی نیاز داشته باشیم، هوش تجاری از این مدت زمان کم خواهد کرد.
شما میتوانید با استفاده از هوش کسب و کار در بینش عمیقی نسبت به مشتری پیدا کنید. دادههای محکزنی را در کنار دادههای گذشته و دادههای رقبا بگذارید تا توسعه سرعت بیشتری پیدا کند. با استفاده از این هوش میتوان سریعا قسمتهایی که به بودجه بیشتر نیاز دارند را شناسایی کرد یا در قسمتهایی کاهش هزینه داد. بهینهسازی فرایندها، پیشبینی رسیدن به دستاوردهای خاص و افزایش بهرهوری داخلی از دیگر مزیتهای این هوش است.
راههای مختلفی برای بهکارگیری هوش کسب و کار در سازمان وجود دارد. میتوان الگوهای خرید و فروش را بررسی کرد و به تحلیل رفتار مشتری پرداخت. بررسی دقیق عملکرد فروش مثل اندازهگیری، پیشبینی و تحتنظرداشتن آن. در برنامهریزیهای دقیق مالی، پیگیری کمپینهای تبلیغاتی، مدیریت امور مشتریان، تحلیل ریسک و مقایسه رقبا نیز میتوان از این هوش استفاده کرد.
نوع خاصی وجود ندارد و هر سازمانی میتواند از این ظرفیت برای پیشرفت و توسعه خود استفاده کند. هر سازمانی با هر اندازه و مقیاسی میتواند از هوش تجاری کمک بگیرد و بهاندازه نیاز خود از مزایای آن بهرهمند شود. در تاریخ نمونههایی زیادی از فروشگاههای کوچک، بیزینسهای اینترنتی و سازمانهای عظیم وجود دارد که همگی از این هوش کمک گرفتهاند و خود را توسعه دادهاند.
چندین موقعیت وجود دارد که اگر در آنها قرار دارید یعنی باید از هوش تجاری برای سازمان خود کمک بگیرید. اگر در عملیاتها، اخبار، امور مالی، رویدادها و هر بخش دیگری در سازمان شفافیت وجود ندارد، یا اگر نیاز سریع و کارآمد به دادههای مختلف در سازمان دارید.
اگر سازمان بهسرعت درحال رشد است و ممکن است با چند سازمان دیگر ادغام شود. اگر در محیط آیتی به ارتقا نیازمند هستید. اگر به ادغام دادهها نیاز دارید یا محصولات جدید قرار است معرفی شوند. تمامی این شرایط یعنی شما باید هوش تجاری را وارد کسبوکار خود کنید.
اگر صاحب کسبوکاری هستید که دادهمحور است یا علاقهمند هستید که در آینده استارتاپ راه بیندازید، به این هوش نیاز خواهید داشت. مدیران و کارشناسان میانی سازمانهای دولتی و خصوصی نیز باید به مباحث این هوش مسلط باشند.
البته که فراگیری هوش تجاری برای افرادی که در رشتههای مهندسی و مدیریت تحصیل کردهاند، افرادی که علاقهمند به تحلیل کسبوکار هستند، افرادی که به مباحث هوشمندسازی در کسبوکار علاقه دارند و فارغالتحصیلانی که میخواهند برای خود مزیت رقابتی در بازار کار ایجاد کنند نیز مناسب است.
شرکت در دورههای جامع بهترین راه برای تسلط به مباحث هوش کسب و کار است. دوره آموزشی هوش تجاری توسط موسسه معتبر آموزش عالی آزاد توسعه ارائه میشود. این دوره به هیچ پیشنیازی نیاز ندارد و تمامی مباحث مقدماتی تا پیشرفته را در بر خواهد گرفت.
تمامی علاقهمندان به هوش تجاری میتوانند از این دوره استفاده کنند و پس از اتمام آن در تیمهای هوش تجاری سازمانها و استارتاپهای مختلف مشغول به کار شوند. مدیران میانی نیز میتوانند با فراگیری مباحث این هوش مزیت رقابتی بهدست بیاورند و فعالیتهای سازمان را بهتر پیش ببرند. برای کسب اطلاعات بیشتر درباره دوره کافیاست سری به وبسایت موسسه آموزش عالی آزاد توسعه بزنید.
هوش کسب و کار مهارتی است که صاحبان کسبوکارهای داده محور، مدیران میانی و اعضای تیم هوش تجاری باید آن را دارا باشند. هوش تجاری از جهاتی با علم تحلیل داده تطابق پیدا خواهد کرد، اما مرزهای بین این 2 را میتوان تشخیص داد. در نهایت این هوش قرار است به ما کمک کند تا سازمان عملکرد بهتری داشته باشد.
اصلیترین مزیت استفاده از این هوش در کسبوکار، پاسخ به سوالاتی است که حین توسعه بیزینس پیش خواهد آمد. از شما ممنونیم که تا انتهای این مقاله همراه ما بودید. امیدواریم از این مطالب بیشترین استفاده را کرده باشید.