سازها و سازفروشها در شهرهای بزرگ، هرکدام راستهای و بورسی دارند. اگر در تهران، گذارتان به میدان بهارستان افتاده باشد، یا در اصفهان به چهارباغ بالا رفته باشید، یا در شیراز در باغ صفا قدم زده باشید، راستهی سازها و سازفروشها را دیدهاید. اما این، همهی بازار ساز نیست. سازفروشها، پشت کلیدهای کیبوردها، نمایشگرهای کامیپوترها و گوشیهایشان هم راسته و بورسی مجازی دارند: «دیوار!» دیوار یکی از فروشگاههای بزرگ سازفروشی در ایران است که مشتریان بسیاری را به فروشندگان و سازندگان ساز متصل میکند. سازها، با استفاده از دیوار، مدام دستبهدست میچرخند و گوشی را نوازش میدهند، یا کسی با نوازش آنها، نواختن سازی را فرامیگیرد.
در میان استانهای ایران، اهالی استان البرز، نسبت به جمعیتشان، بیشترین تعداد آگهیِ مرتبط با ساز -یا آنطور که در اپلیکیشن دیوار آمده «آلات موسیقی»- را ثبت کردهاند. پس از آنها، کاربران استانهای تهران و هرمزگان به ترتیب در رتبههای دوم و سوم قرار دارند. به این ترتیب، سازگرها و سازفروشها در این استانها فعالیت بیشتری داشتهاند.
در میان سازها هم، بر اساس دادههای دیوار، بیشترین آگهی در میان سازها مربوط به ساز گیتار است. گیتار، در ۹ ماههی نخست امسال، با اختصاص ۲۶درصد از آگهیها به خود، پیشتاز آگهیهای ساز در دیوار بوده است. بعد از آن، پیانو، کیبورد و آکاردئون، بیشترین تعداد آگهیها را با سهم ۲۰درصد از کل آگهیهای ساز به خود اختصاص دادهاند. «سازهای سنتی» هم بازار قابل توجهی دارند. این سازها، که ۱۸درصد از کل آگهیهای ساز را شامل میشوند، در ردهی سوم آگهیهای ساز قرار دارند. تنور فروش سازهای کوبهای هم گرم بود و «درام و پرکاشن» با ۱۶درصد، چهارمین دستهی سازهای پرآگهی را در ۹ماههی نخست دیوار بودند.
پنجمین زیردستۀ پرآگهی را هم ویولن با ۴درصد گرفته بود و «سازهای بادی» با اختلافی جزئی ششمین زیردستۀ پرآگهی به شمار میآمدند. ترتیبِ تعداد آگهیگذاران هر زیردسته هم همانند تعداد آگهیها بوده و به این ترتیب، گیتارها، پیانوها، سازهای سنتی ایرانی، درام و پرکاشن، ویولن و در آخر سازهای بادی بیشترین تعداد فروشنده را داشتهاند.
بازار سازفروشی در دیوار بازار قابل توجهی است. در بازۀ زمانی ۹ ماهۀ امسال، آگهیهای دستۀ «آلات موسیقی» در دیوار بیش از ۹۰ میلیون بازدید داشتهاند، و این یعنی یک میلیون بازدید ماهانه به طور میانگین. اگرچه گیتار رتبهی اول تعداد آگهیهای ساز را داراست، اما کاربران دیوار بیشتر از هر ساز، به «درام و پرکاشن» علاقه نشان دادهاند.
در مجموع، سهم آلات گوناگون موسیقی در میان این بازدیدها متنوع است و البته با سهمشان از انتشار آگهی متفاوت است. بیشترین بازدیدها از «درام و پرکاشن» صورت گرفته و «گیتار» که در صدر آگهیها قرار داشت، سومین سازِ محبوب بازدیدکنندگان بوده: حدود ۲۸٫۵درصد بازدیدها از آگهیهای «درام و پرکاشن» بوده است. حدود ۲۲درصد از بازدیدها به پیانو و کیبورد اختصاص داشته. گیتار و بیس و آمپلیفایر حدود ۱۷درصد بازدیدها را متوجه خودشان کردهاند. سازهای سنتی هم ۱۶درصد از بازدیدها را متوجه خودشان کردهاند.
کاربران دیوار بهطور میانگین بیش از ۶ بار برای تماس با هر آگهی مرتبط با آلات موسیقی اقدام کردهاند. در میان این دستهها، متقاضیانِ ساز بیشتر از همه اطلاعات تماس آگهیهای پیانو و کیبورد را دریافت کردهاند. حدود ۳۰درصد از دریافتکنندگان اطلاعات تماس میخواستند اطلاعات تماس آگهیگذارن پیانو را ببینند.
کمی بیشتر از ۲۲درصدشان هم به تماس با آگهیگذاران زیردستۀ «درام و پرکاشن» علاقه نشان دادهاند. گیتارفروشان تقریباً ۱۶٫۵ درصد از افراد را برای تماس با خود راغب کردهاند. سازهای سنتی هم برای ۱۵درصد دریافتکنندگان اطلاعات تماس آنقدر جالب بوده که دست به دکمۀ «اطلاعات تماس» ببرند. ویلن و سازهای بادی هم کمطرفدارتر بودهاند.
در بین زیردستههایی که نام بردیم، افراد به این ترتیب بیشترین جستجو را داشتهاند: ۴٫۸ میلیون جستجو در زیردستۀ «پیانو و کیبورد» انجام شده. ۴٫۶ میلیون جستجو در بخش «درام و پرکاشن» ثبت شده. ۲٫۹ میلیون جستجو در بخش سازهای سنتی ثبت شده که کلیدواژههایی از کمانچه و سهتار گرفته تا تار و سنتور را شامل میشود. ۲٫۸ میلیون جستجو هم به گیتار و بیس و آمپلیفایر اختصاص داشته. ویلن و سازهای بادی هم هر کدام کمتر از یک میلیون بار جستجو در نوارجستجوی خودشان را ثبت کردهاند.
دادههای دیوار میگوید در بین ۹ ماۀ ابتدایی امسال، آگهیگذارانِ دستۀ «آلات موسیقی» بیشتر از هر زمانِ دیگری در تیرماه آگهی منتشر کردهاند. بهتفکیک فصول، تابستان (با ۴۱درصد) فصلِ رونق آگهی در این دسته بوده و بعد بهار (با ۳۰درصد) و بعد پائیز (با ۲۹درصد). به نظر میآید شور زندگی در تابستانها بیشتر مردم را به سمت زیستن با ساز پیش برده است.
اگر حرف از روح باشد، برخلافِ کتابها و سینیهای نقره و گردنآویزهای عتیقه، سازها مرکبِ روحهای غمزده نیستند. عتیقههایی که بعد از مرگ یا در وقتِ تنگدستی فروخته شدهاند، اغلب چشمودلی نگران در پسشان است که انگار هیچوقت از اشیا جدا نمیشود. ولی سفرِ ساز، دستبهدستشدنش، انگار تقدیر ساز است برای رسیدن به دستِ اهلش. چه بسا سازی که گوشهای خاک میخورد و بهلطفِ همین آگهیشدنها و آگهیدیدنها، بالأخره میرسد زیر دستِ کسی که قلقشان را بلد است، نواختنشان را ماهر است و میتواند نوازشگرشان باشد و آوازشان را بپراکند.
کسی چه میداند؛ شاید در بین این آگهیها، کاربری سازی خریده باشد تا نواختن بیاموزد؛ کاربری که سالهای بعد از زیر انگشتانش روی پردهها یا کلاویههای ساز، صدای تار لطفی یا پیانوی معروفی شنیده شود. کسی چه میداند…