فرارو- جان کیریاکو، نویسنده، روزنامه و افسر سابق اطلاعاتی امریکایی است. او پیشتر تحلیلگر افسر پرونده برای آژانس اطلاعات مرکزی (سیا)، بازپرس ارشد کمیته روابط خارجی سنا، ضد تروریسم و مشاور شبکه خبریای بی سی بود. او اولین مقام دولتی ایالات متحده بود که در دسامبر ۲۰۰۷ تایید کرد که از شیوه غرق مصنوعی برای بازجویی از زندانیان القاعده استفاده شده که او آن را به نوعی استفاده نهادهای امنیتی امریکایی از شکنجه توصیف کرده بود. کیریاکو در سال ۲۰۱۲ میلادی به اولین افسر سیا تبدیل شد که به دلیل انتقال اطلاعات طبقه بندی شده به یک خبرنگار محکوم شناخته شد. او به جرم خود اعتراف کرده و به ۳۰ ماه زندان محکوم شد. پس از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر کیریاکو به عنوان رئیس عملیات ضد تروریستی در پاکستان منصوب شد. در آن موقعیت او مجموعه حملات نظامی به خانههای امن القاعده را رهبری کرد و دهها تن از جنگجویان القاعده را به اسارت گرفت. او در سال ۲۰۰۴ سیا را ترک کرد تا به شغل مشاورهای بپردازد. در سال ۲۰۱۶ میلادی جایزه معتر پِن به کیریاکو اعطا شد.
به گزارش فرارو به نقل از Scheer Post، یازده ژانویه بیست و دومین تاسیس پایگاه نظامی ایالات متحده در گوانتانامو در کوبا بود که در واقع بازداشتگاه محسوب میشود. البته ارتش امریکا برای چندین دهه در گوانتانامو بوده، اما ایده استفاده از آن پایگاه منزوی به عنوان زندانی که در آن مردان و در برخی موارد پسرانی که هرگز به طور رسمی متهم به ارتکاب جرمی نبوده اند و میتوانند برای همیشه در آنجا نگهداری شوند از زمان معاونت ریاست جمهوری دیک چنی در سال ۲۰۰۲ میلادی مطرح شد و در سالیان پس از آن روسای جمهور و اعضای کنگره هر دو حزب حقوق مدنی، آزادیهای مدنی و حقوق بشر را نادیده گرفته اند تا این افتضاح را باز نگه دارند. این به ما بستگی دارد که خواهان تخریب آن باشیم.
من هرگز تا مارس ۲۰۰۲ دو دقیقه نیز به گوانتانامو فکر نکرده بودم. در آن زمان من رئیس عملیات ضد تروریسم سیا در پاکستان بودم. ما همراه با شرکای نظامی و اطلاعاتی پاکستانی خود دهها حمله موفقیت آمیز به خانههای امن القاعده در اطراف پاکستان انجام داده بودیم و جنگجویانی را که گریخته بودند بازداشت کردیم.
روال عملیاتی استاندارد این بود که با افرادی که دستگیر کردیم مصاحبه کنیم و سپس آنان را به زندان راولپندی در خارج از اسلام آباد اعزام کنیم تا آن بفهمیم با آنان چه کنیم. همتای پاکستانی ام یک روز نزدیک به پایان ماه با من تماس گرفت و گفت که زندان راولپندی مملو از جمعیت است و باید با زندانیان که از دهها کشور هستند کاری انجام دهیم.
هیچ کدام از بازداشت شدگان پاکستانی نبودند. من یک تماس امن با مرکز مبارزه با تروریسم سیا گرفتم تا بپرسم چه باید کرد. پاسخ سریع بود: "زندانیان را سوار یک هواپیمای ترابری C۱۲ کنید و آنان را به گوانتانامو بفرستید". با ناباوری پرسیدم: "کوبا"؟ و افسر سیا پاسخ داد:"بله". او افزود:"ما تصمیم گرفتیم همه زندانیان را برای چند هفته به گوانتانامو بفرستیم تا بتوانیم بفهمیم آنان را در کدام دادگاه منطقه فدرال محاکمه کنیم".
حملات ۱۱ سپتامبر هنوز یک تحقیق جنایی آشکار بود و عقل متعارف این بود که همه افراد درگیر در آن پرونده حتی از نظر محیطی در ناحیه جنوبی نیویورک، ناحیه فدرال ماساچوست و ناحیه شرقی ویرجینیا محاکمه خواهند شد. تصور این بود که آنان برای محاکمه به این سه دادگاه انتقال خواهند یافت.
با این وجود، البته این یک دروغ بود. دولت بوش در قالب دیک چنی و کارکنان امنیت ملی او که مسئول سیاست ضد تروریسم در دولت جورج دابلیو بوش بودند هرگز قصد نداشتند کسی را محاکمه کنند. محاکمه گران و وقت گیر بود. در نتیجه، گوانتانامو مترادف با شکنجه، مرگ و هر چیزی شد که مغایر ایده آزادی امریکایی و حکومت قانون بود.
من نیز مجبورم بگویم که با گوانتانامو ارتباط شخصی احساس میکنم البته نه به شکل خوبی. من مسئول دستگیری ابوزبیده در فیصل آباد پاکستان در اواخر مارس ۲۰۰۲ بودم. سیا در آن زمان معتقد بود که ابوزبیده مقام سوم القاعده است. البته بعدا معلوم شد که این تصور درستی نبوده است. او به عنوان یک تدارکاتچی برای القاعده عمل کرد و دو اردوگاه آموزشی آن گروه را در جنوب افغانستان و هم چنین "خانه شهدا" القاعده را در پیشاور پاکستان تاسیس کرد، اما بسیاری از اطلاعاتی که سیا در مورد ابوزبیده داشت به سادگی ناقص بود.
او برای مثال هیچ ارتباطی با حملات ۱۱ سپتامبر نداشت. او هرگز به القاعده نپیوسته بود. او هرگز به اسامه بن لادن تعهد نداده بود. با این وجود، حقیقت هرگز باعث نشد تا برنامه سیا برای شکنجه ابوزبیده ابتدا در مجموعهای از زندانهای مخفی در سراسر جهان و سپس در گوانتانامو متوقف شود و حتی روند آن را نیز کُند نساخت. او خوکچه هندی سیا اولین به اصطلاح "هدف با ارزش" بود که دستگیر و شکنجه شد. سیا تکنیکهای شکنجه خود را که به تعبیر معروف "تکنیکهای بازجویی پیشرفته" نامیده میشود در مورد ابوزبیده قبل از استفاده از آن بر روی دیگران از جمله تمام اهداف با ارزش بعدی که در گوانتانامو نگهداری میشوند به کار برده بود.
شهروندان امریکایی تا زمان انتشار خلاصه اجرایی گزارش شکنجه سنا که به شدت ویرایش شده بود نمیدانستند در مکانهای مخفی و در گوانتانامو چه رخ میدهد. گزارش شکنجه بیش از ۵۰۰۰ صفحه هرگز منتشر نخواهد شد. سیا این را تضمین کرده است. در واقع، سیا تنها انتشار بخشی از نسخه آن برای کاخ سفید و کمیتههای اطلاعاتی مجلس سنا و مجلس نمایندگان را تایید کرد.
ما نمیدانیم چه اتفاقی برای آن نسخهها افتاده اگرچه گزارشهای مطبوعاتی نشان میدهند که سیا آنها را بازیابی کرده و ممکن است آنها را نابود کرده باشد. سیا در سال ۲۰۱۴ میلادی در نهایت با صدور مجوز انتشار خلاصه اجرایی گزارش ۵۰۰ صفحهای از سند طولانیتر موافقت کرد، اما آن گزارش نیز به قدری ویرایش شده بود که در بسیاری از صفحات قابل درک نبود. با این اوصاف پاورقیهای خلاصه گزارش داستانی را بیان میکردند که در صورت فقدان باعث میشد تا خواننده متوجه بسیاری از موراد نشود. برای مثال، پاورقیها به ما میگفتند ابوزبیده با اجبار به جای آب مجبور به تنقیه اجباری با حمص شده بود. همان طور که بعدا پزشکان شهادت دادند هدف مطمئنا هیدراتاسیون نبود. هدف ماموران سیا از این کار تحقیر ابوزبیده بود.
بعدا در گزارش نویسندگان آن گزارش خاطر نشان کردند که سیا سیاستی را اتخاذ کرده بود که طبق آن ابوزبیده هرگز از گوانتانامو آزاد نخواهد شد. مهم نبود که او فرد شماره سه در القاعده نبود. مهم نبود که او هرگز با ۱۱ سپتامبر کاری نداشت. در پاروقی گزارش اشاره شده بود که ابوزبیده هرگز تحت هیچ شرایطی آزاد نخواهد شد و پس از مرگ اش جنازه اش سوزانده میشود و خاکسترش به دریای کارائیب ریخته خواهد شد. ما میتوانیم از این سیاست استنباط کنیم که احتمالا همین موضوع را در مورد حدود سه ده زندانی باقی مانده که هنوز در گوانتانامو نگهداری میشوند میتوان گفت.
"دایان فاینشتاین" سناتور درگذشته امریکایی که گزارش شکنجه را سفارش داده بود فردی صلح طلب نبود. در واقع، او به عنوان یک عضو قدیمی و در نهایت رئیس کمیته اطلاعاتی منتخب سنا یکی از حامیان اصلی سیا در سنا بود. پیش از انتشار گزارش شکنجه من او را در رسانهها متهم کردم که به جای ناظر اصلی به رهبر "دموکراتهای سیا" در کنگره تبدیل شده است. با این وجود، او در نهایت این موضوع را درک کرد که در گوانتانامو واقعا چه اتفاقی در حال رخ دادن است.
به لطف فاینشتاین بود که مردم آمریکا سرانجام از جنایات علیه بشریت که طی سالها در گوانتانامو رخ داده بود مطلع شدند. کمیته بینالمللی صلیب سرخ در سال ۲۰۰۴ میلادی گزارشی منتشر کرد که در ان اعلام شده بود ارتش ایالات متحده از "اقدامات تحقیرآمیز، سلول انفرادی، دمای شدید و استفاده از موقعیتهای اجباری" علیه زندانیان استفاده میکند.
در ادامه گزارش آمده بود:"ساخت چنین سیستمی که هدف اعلام شده آن تولید اطلاعات است را نمیتوان جز یک سیستم عمدی رفتار ظالمانه، غیرعادی و تحقیرآمیز و نوعی شکنجه دانست". یکی از ماموران پلیس فدرال (اف بی آی) در سال ۲۰۰۴ به "نیویورک تایمز" گفت: "در چند مورد من وارد اتاقهای مصاحبه شدم تا یک زندانی را پیدا کنم که دست و پایش را در وضعیت جنینی به زمین بسته بودند. فضا بدون هیچ گونه صندلی، غذا و آب بود. اغلب اوقات، آنان روی خود ادرار یا مدفوع کرده بودند و ۱۸ تا ۲۴ ساعت یا مدت زمانی بیشتر در آنجا رها شده بودند".
بازرسان صلیب سرخ طی سالها موارد نقض جدی حقوق بشر توسط پرسنل نظامی و احتمالا سیا از جمله بی احترامی به قران، کم خوابی دادن به بازداشت شدگان، ضرب و شتم، حبس در سلولهای سرد خطرناک، شکنجه با شیشه شکسته، سیم خاردار، سوزاندن به وسیله سیگار، تجاوز جنسی و تزریق اجباری را گزارش داده بودند. در چندین مورد چند زندانی گزارش داده بود که نگهبانان به آنان تجاوز کرده و اندام تناسلیشان را لمس کرده بودند.
ابوزبیده خود چشمان اش را به دلیل اقدامات زندانبانان از دست داد. گزارشی که در سال ۲۰۱۳ توسط انستیتوی پزشکی به مثابه یک حرفه منتشر شد نشان داد که متخصصان بهداشتی که در گوانتانامو کار میکنند "رفتار و شکنجه ظالمانه، غیرانسانی و تحقیرآمیز با زندانیان را طراحی کرده و در آن مشارکت داشتند". بر اساس گزارش ها، این شکنجه با اصرار خاص سازمان سیا صورت گرفت.
هم چنین، دست کم آن گونه که مقامهای امریکایی میگویند خودکشی نیز در گوانتانامو یک معضل بوده است. مشخص نیست دقیقا چند مورد خودکشی در آنجا رخ داده است. شش مورد خودکشی در گوانتانامو در فاصله سالهای ۲۰۰۲ و مه ۲۰۱۱ گزارش شد. بیست و سه مورد خودکشی رخ داده در آنجا صرفا در آگوست ۲۰۰۳ گزارش شده بود. در تاریخ ۱۰ ژوئن ۲۰۰۶ میلادی سه مورد خودکشی در گوانتانامو رخ داد. جوزف هیکمن نگهبان سابق گوانتانامو و افشاگر مدعی شد که سه زندانی در گوانتانامو توسط بازجویان سیا به قتل رسیده بودند.
پس چرا یک رئیس جمهور این افتضاح را نمیبندد؟ به آن سادگی نیست. باراک اوباما در طول مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری ۲۰۰۸ گفت که دقیقا این کار را انجام خواهد داد. با این وجود، سنای امریکا در سال ۲۰۰۹ با ۹۰ رای موافق در برابر ۶ رای مخالف اصلاحیهای را تصویب کرد تا بودجه مورد نیاز برای انتقال یا آزادی زندانیان گوانتانامو را مسدود کند. اوباما در سال ۲۰۱۱ میلادی گفت که زندانیان گوانتانامو به یک زندان با امنیت حداکثری در ایلینوی به نام یو اس پی تامسن انتقال خواهند یافت با این وجود، چندین زندانی یمنی مخالفت کردند و گفتند که نمیخواهند زمستانهای سخت ایلینوی را تجربه کنند.
سناتور دیک دوربین نماینده اکثریت مجلس سنا گفت که از انتقال هر زندانی گوانتانامو به ایالت خود جلوگیری به عمل خواهد آورد. قانون مجوز دفاع ملی متعاقب آن در سال ۲۰۱۲ انتقال هر زندانی گوانتانامو به داخل خاک ایالات متحده را به طور نامحدود ممنوع کرد. دونالد ترامپ داستان کاملا متفاوتی بود. در طول مبارزات انتخاباتی سال ۲۰۱۶ او متعهد شد که زندان را به طور نامحدود باز نگه دارد و زندانیان جدیدی از گروه تروریستی داعش را در آنجا نگهداری کند. او در تاریخ ۳۰ ژانویه ۲۰۱۸ فرمان اجرایی را برای انجام این کار امضا کرد. جو بایدن در تاریخ ۱۱ فوریه ۲۰۲۱ گفته بود که گوانتانامو را تا پایان دوره خود میبندد و افزود که قصد دارد ۳۸ زندانی باقی مانده به ندامتگاههای مختلف فدرال یا در عوض به زندان نظامی با حداکثر امنیت در فورت لیونورث در کانزاس منتقل شوند.
در تاریخ ۱۱ ژانویه چندین راهپیمایی و تظاهرات در سراسر امریکا برگزار میشد که در آن از دولت خواسته شد تا گوانتانامو را ببندد. با این وجود، دولت بایدن زمان زیادی را برای انجام این کار از دست داده است. گوانتانامو به طور جهانی توسط تمامی گروههای حقوق بشر، آزادیهای مدنی و حقوق مدنی در جهان که نظر خود را ابراز کرده اند و همچنین توسط سازمان ملل متحد و اکثر کشورهای جهان محکوم شده است. هیچ چیز خوبی از آن بیرون نیامده است. صادقانه بگویم این لکهای وحشتناک بر شهرت ایالات متحده بوده است.