پرسپولیس، مدافع عنوان قهرمانی لیگ برتر، که فصل پیش توانست در کسب جامها سهگانه کند و همه کاپهای مهم داخلی را ببرد، به یکباره گرفتار شرایطی شده که شاید بدبینترین هوادار این باشگاه هم نمیتوانست آن را تصور کند. این تیم که در پارهای از اوقات نیمفصل از صدر جدول فاصله گرفت، نهایتا خودش را به رتبه سوم، در فاصله دو امتیازی تیم صدرنشین نگه داشته، ولی یکهفتهای میشود که در این باشگاه، چیزی شبیه به شرایط یک تیم مدعی و نرمال نیست.
ماجرا از جایی شروع شد که یحیی گلمحمدی، مربی موفق سرخپوشان تهرانی بعد از حضوری چهارساله و درو کردن شش جام در این مدت، بعد از آخرین بازی پرسپولیس در نیمفصل، استعفایش را نوشت و از این تیم جدا شد. پرسپولیسیها و در رأس آن، رضا درویش، مدیرعامل این باشگاه که تصور میکرد میتواند گزینه محبوب هواداران این باشگاه، یعنی برانکو ایوانکوویچ را خیلی سریع به تهران برگرداند، بدون آنکه اصراری بر ماندن یحیی داشته باشد، با استعفای او موافقت کرد به این امید که شرایط تیمش در نیمفصل دوم، درمقایسه با نیمفصل نخست، بهتر شود. غافلگیری بزرگ، ولی جایی رقم خورد که برانکو، به یکباره به پرسپولیسیها پاسخ منفی داد و دست رضا درویش و همفکرانش را در پوست گردو گذاشت.
درویش که پیش از چنین شوکهشدنی، وعده داده بود که رزومه ۱۰ مربی خارجی را روی میز دارد، کیش شده و چیزی تا زمان ماتشدنش باقی نمانده است. البته که او هنوز تسلیم نشده و گفته خودش رسما وارد مذاکره با برانکو میشود تا این مربی محبوب کروات را به پرسپولیس برگرداند. باوجود این، اگر درویش چنین نکند، او شکست سنگین دیگری در کارنامه مدیریتیاش در پرسپولیس متحمل میشود.
پشت کریم باقری خالی ماند
اولین شکستی که رضا درویش در این فصل در باشگاه پرسپولیس خورده مربوط به جدایی پرحرف و حدیث کریم باقری از این باشگاه است. قرارداد کریم در ابتدای فصل با سرخپوشان تهرانی به اتمام رسید، ولی رضا درویش هیچ تلاشی برای تمدید قرارداد او نکرد. درشرایطی که شایعه شده بود از جایی دیگر توصیه به عدم همکاری با کریم باقری شده، رضا درویش مکررا با روایتهای نادرست، تلاش کرد ذهن هواداران این باشگاه را معطوف به مواردی دیگر کند. او ابتدا از این گفت که باقری خسته است و خودش نخواسته در پرسپولیس بماند. کریم باقری خیلی سریع چنین موضوعی را تکذیب کرد.
در روایتی دیگر عنوان شد سرمربی باشگاه علاقهای به همکاری با او نداشته است، ولی درخواست یحیی برای حفظ کریم باقری نشان داد چنین موضوعی هم صحت ندارد. موضوع نادرست دیگری که درباره کریم باقری از سوی مدیریت باشگاه و یا اطرافیان او به بیرون مخابره شده این بود که درخواست مالی کریم باقری برای تمدید زیاد و سنگین بوده. کریم این یکی را هم تکذیب کرد. درویش دست آخر از این گفت که جای این بازیکن قدیمی را با سیدجلال پر میکند و در پستی دیگر از کریم باقری در باشگاه استفاده میکند. اتفاقی که مطابق با انتظار، هرگز رخ نداد. هواداران پرسپولیس در نیمفصل نخست به وضوح جای خالی کریم در تیم را حس کرده و هر بار رضا درویش را بابت اینکه نتوانسته چنین مهره ارزشمندی را در کادر فنی نگه دارد مورد شماتت قرار دادند.
شکست سنگین در پروژه نقل و انتقالات
به غیر از ماجرای کریم باقری، شکست سنگین دیگری که در پرونده مدیریتی رضا درویش در این فصل به ثبت رسیده مربوط به عدم مدیریت صحیحش در بازار نقل و انتقالات است. او به بهانه رعایتکردن سقف قرارداد، درخواست کادر فنی برای تقویت تیم با ستارههای موردنظر را رد کرد. بعدها مشخص شد که رقیبی همچون سپاهان با درایت خاصی، قانون موجود را طبق بندی قابل استناد دور زده و توانسته ستارههای فوتبال ایران را یکجا جمع کند. اینکه چرا رضا درویش هرگز نتوانست توفیقی در این زمینه به دست بیاورد، از آن دست ابهاماتی است که هنوز دربارهاش حرف و حدیث زیاد است.
با این حال، کارنامه روشن است؛ در شرایطی که رقیب، یکجا پنج تا شش مهاجم آماده و سرحال داشت، پرسپولیس از نداشتن یک مهاجم ارزشمند حسابی آزار دید. اوج این ناکامی در بازیهای لیگ قهرمانان آسیا دیده شد که نداشتن بازیکن تأثیرگذار، اصلا اجازه نداد این تیم به دور بعدی لیگ قهرمانان آسیا صعود کند. عملکرد درویش در این بخش چنان ضعیف بود که هواداران در مقطعی از فصل به طور رسمی خواستار برکناری این مدیر شدند. این اتفاق بدون درنظرگرفتن اتحاد بازیکنان پرسپولیس علیه رضا درویش است. او بارها وعده داد که مشکلات مالی مربوط به این بازیکنان را حلوفصل میکند، ولی در انجام آن ناتوان نشان داد. استوریهای مشترک بازیکنان علیه مدیرعامل باشگاه از آن دست اتفاقاتی است که به خوبی شرایط مدیریتی رضا درویش در تیم بزرگی مثل پرسپولیس را ترسیم میکند.
کدام مدیر عاقلی یحیی را از دست میدهد؟
تازهترین شکستی که رضا درویش متحمل شده مربوط به پذیرش استعفای یحیی گلمحمدی است. سرمربی پرسپولیس به دلیل آنکه تیمش تقویت نشده، قراردادش تمدید نشده و مطالبات مالی خود و بازیکنانش پرداخت نشده در چند ماه اخیر حسابی شاکی بود. مدیرعامل باشگاه، ولی هربار وعده میداد که چنین موضوعی را حلوفصل میکند و جای نگرانی وجود ندارد. مشخص بود که این سبک از مدیریت که مبتنی بر وعده بدون عمل است، پایان خوشی ندارد. البته بر کسی پوشیده نیست که رضا درویش و یحیی گلمحمدی اتفاق نظر نداشته و هیچ کدام مایل به ادامه همکاری با دیگری نبودند، ولی اینکه چرا رضا درویش به این سادگی اجازه داد مربی موفقی همچون یحیی گلمحمدی از پرسپولیس خارج شود، از آن دست ابهاماتی است که نمیتوان به سادگی از کنارش گذشت.
یحیی فصل پیش یکجا سه جام مختلف برای پرسپولیس کسب کرد. بدیهی است که اگر بازیکنان مدنظرش جذب میشدند باز هم احتمالا جامآوریهایش میتوانست ادامه داشته باشد. او در عرض چهار سال، شش جام برای پرسپولیس به دست آورد که سه جام قهرمانی در لیگ برتر، گل سرسبد آنهاست. درویش، ولی برای اینکه نشان دهد میتواند بدون یحیی هم پرسپولیس را قهرمان لیگ برتر کند، با درخواست این سرمربی برای جدایی موافقت کرد. هرچند که ذکر این شایعه هم نباید از کانون توجه خارج شود که یحیی به نزدیکانش گفته بود اگر رضا درویش در پرسپولیس نباشد، حاضر است به کارش ادامه دهد. به هر روی، درویش در تصمیمی عجیب و غریب، به جای آنکه به وعدههایش مبنی بر برطرفکردن نواقص تیمی عمل کند، راه حذف یحیی را در پیش گرفت تا حالا همه چیز تبدیل به یک علامت سؤال بزرگ شود.
اگر برانکو نیاید، چه اتفاقی میافتد؟
مدیرعامل پرسپولیس احتمالا بیش از اندازه خوشبین بود که با رفتن یحیی، برانکو با یک بشکن هم که شده به پرسپولیس میآید و کاری میکند که دیگر هیچ یک از هواداران باشگاه اسم گلمحمدی را هم نیاورند. با وجود این، پاسخ منفی برانکو همه معادلات را به هم زده و رضا درویش را در آستانه چهارمین شکست متوالیاش در عرصه مدیریتی پرسپولیس قرار داده. شکستی که اگر ثبت شود میتواند منجر به ماتشدن این مدیر در این باشگاه شده و انتهای فصل، صندلیاش را هم از دست بدهد.
درویش با عدم رعایت پروتکل حرفهای برای مذاکره با برانکو، از طریق یک واسطه عمل کرد که این موضوع ظاهرا خوشایند این مرد کروات نبوده و درخواست پرسپولیسیها را به طور رسمی رد کرده است. اگرچه مقرر شده خودش شخصا به مذاکره با برانکو بنشیند، ولی تردیدها درباره آمدن برانکو به پرسپولیس دوچندان شده است. حالا اگر رضا درویش نتواند برانکو را راضی کند، آن وقت تازه آغاز بحرانهای جدید برای او خواهد بود؛ بدون درنظرگرفتن فشاری که از سوی هواداران متوجه او میشود و عملکرد ضعیفش در این فصل دوباره برجسته میشود، او باید خودش را مهیای صرف یک هزینه درشت برای مربی جدید و خواستههایش کند. هزینهای که تأمینش یک دردسر است و عدم نتیجهگیری احتمالی با آن هزینه، هزار دردسر خواهد داشت.