فرارو- فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند بهرهای از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
دیگر ز شاخ سرو سهی بلبل صبور
گلبانگ زد که چشم بد از روی گل به دور
ای گل به شکر آن که تویی پادشاه حسن
با بلبلان بیدل شیدا مکن غرور
از دست غیبت تو شکایت نمیکنم
تا نیست غیبتی نبود لذت حضور
گر دیگران به عیش و طرب خرمند و شاد
ما را غم نگار بود مایه سرور
زاهد اگر به حور و قصور است امیدوار
ما را شرابخانه قصور است و یار حور
می خور به بانگ چنگ و مخور غصه ور کسی
گوید تو را که باده مخور گو هوالغفور
حافظ شکایت از غم هجران چه میکنی
در هجر وصل باشد و در ظلمت است نور
شرح جلالی بر حافظ معنی لغات برای این غزل وجود ندارد
شرح جلالی بر حافظ۱٫بار دیگر بلبل عاشق و شکیبا از شاخه ی سرو بلند قامت آواز سر دارد که چشم بد از روی گل دور باد؛ بلبل با آواز خود رسیدن فصل بهار را نوید می دهد.فصل عشق و مستی فرا می رسد.
ای گل سرخ!به شکرانه ی آنکه بر دل بلبل عاشق سلطنت می کنی و پادشاه جمال و زیبایی هستی، با این بلبلان عاشق و بیدل، تکبّر نکن.
ای صاحب فال با کمال تواضع و به خاطر صبر و استقامتی که در دل خود داشته ای، به همه آرزوهایت خواهی رسید. بهتر است هرچه سریعتر گله و شکایت از بخت و اقبالت را کنار بگذاری و به هر آنچه که در اختیارت قرار دارد، قدردان و راضی باشی.
در پی چیزی که از دسترس تو دور بوده و ممکن است مشکلات به دنبال آن باشند، خود را به خطر نینداز و در انجام هیچ کار مهمی عجله نکن، زیرا هرچیز با صبر و حوصله به دست میآید.
مغرور نباش و با دیگران به محبت و خوشخویی رفتار کن، تا موفقیتهایی که به دست آوردهای تو را به تکبر نکشاند. بدان که خداوند گناهکاران پشیمان را مورد بخشش خود قرار میدهد و توبهکاران را میپذیرد، بنابراین از لطف و رحمت او مأیوس نشو.
در آخر، به یاد داشته باش که تا هنگام جدایی (هجران) نیاید، لذت وصال را درک نمیکنی و تا زمانی که در تاریکی نیفتادهای، نخواهی فهمید که نور و روشنایی چه نعمت بزرگی است.