یکی از سلاحهایی که در دستهای کاملاً متفاوت از بقیه سلاح ها، قدرت نظامی ایجاد میکند، موشک کروز است. این سلاح که در اصل برای حمل پرتابههای هستهای در مسافتهای طولانی طراحی شده است، به سلاحی برای حملات دقیق متعارف تبدیل شده و در حال حاضر در حمله روسیه به اوکراین پیشتاز و کلیدی است.
اما از آنجایی که موشک کروز اکنون در پنجمین دهه استفاده خود به سر میبرد، نشانههایی وجود دارد که نشان میدهد برای باقی ماندن در میدان نبرد مدرن نیاز به تغییراتی خواهد داشت.
یک هواپیمای کامیکازه ژاپنی در سال ۱۹۴۴ به ناوشکن USS Santa Fe off Formosa نیروی دریایی ایالات متحده که اکنون با نام Taiwan شناخته میشود حمله میکند. ۴۰ سال بعد، در جریان جنگ فالکلند، موشکهای کروز ضد کشتی Exocet دقیقاً به همین شکل به کشتیهای جنگی نیروی دریای سلطنتی بریتانیا حمله کردند.
موشک کروز یک موشک هدایت شونده با سرعت مادون صوت است که از یک توربوجت، نسخه کوچکتر موتورهای جت که به هواپیماهای امروزی قدرت میدهند، برای رسیدن به اهداف خود استفاده میکند. موشکهای کروز اغلب دارای بالهای کوچک و پهنی هستند که به آنها اجازه میدهد به پهلو چرخیده و دور بزنند، و یک مسیر پرواز نامرئی را در آسمان دنبال کنند. موشکهای کروز مدرن از ناوبری ماهوارهای برای هدایت خود به سمت هدف استفاده میکنند و برخی از آنها حتی میتوانند از منطقه هدف عکس بگیرند که به اپراتورها اجازه میدهند تا آنها را در میانه پرواز نیز هدایت کنند. محموله این موشک معمولاً یک کلاهک در کلاس وزنی ۱،۰۰۰ پوندی (۴۵۰ کیلوگرمی) است که اغلب توانایی نفوذ به زمین و بتن برای هدف قرار دادن پناهگاههای زیرزمینی را دارد.
اولین موشکهای کروز، هواپیماهای کامیکازه ژاپن در جنگ جهانی دوم بودند. کامیکازه یا «باد الهی» بخشی از واحدهای تهاجمی ویژه ژاپن بود. یگان خلبانان کامیکازه که به خاطر درماندگین و به منظور جلوگیری از پیشروی بی پایان نیروهای آمریکایی در سراسر اقیانوس آرام ایجاد شده بود، به ماموریتهای یک طرفه و انتحاری برای هدف قرار دادن کشتیهای ناوگان اقیانوس آرام آمریکا فرستاده میشدند. هواپیماها مملو از مواد منفجره بودند و خلبانان برای جلوگیری از شناسایی تا آخرین لحظه ممکن، در ارتفاع پایین پرواز میکردند.
ماموریتهای کامیکازه فوق العاده موفق بودند. در چهار ماه اول استفاده از آن ها، حدود ۳۴ درصد از کل کامیکازهها به اهداف خود رسیدند. بخش عمدهای از موفقیت آنها احتمالا ًربوط به عدم باور نیروهای آمریکایی باز میگشت که باور نمیکردند خلبانان ژاپنی برای ماموریت خود دست به خودکشی بزنند. اما پروفایل ماموریتی با ارتفاع پرواز پایین و توانایی خلبان در تشخیص تهدیدها و اجتناب از آنها نیز بدون شک عواملی در موفقیت این تاکتیک بودند. در دهه ۱۹۷۰، زمانی که برنامه ریزان نظامی ایالات متحده برای اولین بار به فکر موشک کروز افتادند، کامیکازهها احتمالاً از ذهن هیچ کدام دور نبود.
نمای کناری از موشک کروز هواپرتاب Tomahawk در حال پرواز بعد از شلیک از بمب افکن B-۵۲ Stratofortress در سال ۱۹۷۹ میلادی
موشکهای کروز در اصل برای حمل سلاحهای هستهای در مسافتهای طولانی طراحی شده بودند، که به بمب افکنها اجازه میداد بدون ورود به محدوده سلاحهای دفاع هوایی دشمن، به اهداف خود حمله کنند. موشکهای متعارفی که از نیروی راکتی استفاده میکردند، از پسِ این کار بر نمیآمدند: موتورهای راکتی برای تولید سرعت طراحی شده اند و سوخت را به سرعت میسوزانند. یک موشک کروز برای رسیدن به یک هدف در فاصلهای بسیار دور به یک موتور راکتی بزرگ نیاز دارد که نتیجه آن موشکی به قدری بزرگ است که تنها تعداد کمی از آنها در داخل یک یک بمب افکن جای داد.
تصویری در سال ۱۹۷۹ که شیوه کار سیستم هدایت TERCOM متعلق به موشک تاماهاوک را نشان میدهد.
به جای راکت، مهندسان مسیر دیگری را در پیش گرفتند: موتورهای توربوفن کوچکی که سوخت جت میسوزانند. موتورهای توربوفن بسیار کارآمدتر هستند و به یک موشک ۶.۵ متری اجازه میدهند تا سوخت کافی برای پروازی ۱،۶۰۰ کیلومتری به علاوه یک کلاهک انفجاری بالای ۵۰۰ کیلوگرمی (یا کلاهک گرما هستهای W – ۸۰) و یک سیستم هدایت را حمل کند. نکته منفی این بود که یک موشک کروز مجهز به توربوفن نمیتوانست سرعت بالایی داشته باشد و سرعت آن تنها حدود ۸۰۰ کیلومتر بر ساعت بود.
یک موشک کروز با سرعت زیر سرعت صوت که مسیر پرواز مستقیمی را طی میکند و قادر به انجام عملیات گریز نیست، برای هر رهگیر دشمن که او را کشف میکرد، لقمهای بسیار آسان خواهد بود. اولین موشک کروز مدرن، تاماهاوک (Tomahawk) ساخت آمریکا، برای پرواز در ارتفاع بسیار پایین، کمتر از ۱۰۰ متر از زمین طراحی شد. این امر مسافتی را که رادارهای زمینی میتوانند این موشک کروز را شناسایی کنند، محدود میکرد، چرا که امواج رادار با انحنای زمین مطابقت دارند.
این امر همچنین جنگندههای دشمن را در شناسایی موشکهای کروز ناامید میکرد، جنگندههایی که رادارهای نصب شده روی دماغه آن ها، شناسایی یک موشک کروز را در پس زمینه آشفتگی پارازیتی ایجاد شده در روی زمین را دشوار مییافت. در حالی که موشکهای کروز برای تبدیل شدن به سلاحهای تهاجم پیشدستانه بسیار کند بودند، برای حملات تلافی جویانه علیه حریم هوایی به شدت دفاع شده موثر بودند.
شلیک موشک کروز تاماهاوک از یک زیردریایی در ۲۵ ژانویه ۱۹۹۱ میلادی
موشکهای کروز تاماهاوک اولیه با استفاده از سیستمی به نام تطبیق طرح زمین (TERCOM) از یک مسیر پرواز از پیش برنامه ریزی شده برای هدف گیری پیروی میکردند. در TERCOM، یک ارتفاع سنج راداری، زمین زیر موشک را اسکن میکند، سپس آن را با یک نقشه ارتفاع زمین ذخیره شده در مغز کامپیوتر داخلی خود مقایسه میکند. اگر این دو با هم مطابقت داشتند باشند، موشک در مسیر پرواز درست قرار دارد؛ اگر با هم مطابقت نداشته باشند، موشک مسیر پرواز خود را تنظیم میکند. طراحی و برنامه ریزی TERCOM برای یک ماموریت دور برد، فرآیند بسیار زمانبری بود و باید در یک ترمینال کامپیوتری انجام میشد.
هنگامی که تاماهاوک به هدف خود نزدیک میشد، به یک سیستم ناوبری کاملاً متفاوت نقل مکان میکرد: تطبیق صحنه دیجیتال و ربط منطقه (DSMAC). DSMAC از یک سنسور نوری استفاده میکرد که از زمین عکس میگرفت و آنها را با مکانهای واقعی در مسیر نهایی رسیدن به هدف مقایسه میکرد. TERCOM و DSMAC در کنار هم دقت بی سابقهای را ایجاد میکردند که به تاماهاوکها اجازه میداد تا صدها کیلومترها پرواز کرده و به بخشهای خاصی از اهداف زمینی و حتی بخشهای خاصی از ساختمانها حمله کنند.
یک موشک کروز Tomahawk Block IV که توسط یک جنگنده F-۱۴ Tomcat نیروی دریایی ایالات متحده در جریان یک تست کنترل شده در سال ۲۰۰۲ در جنوب کالیفرنیا اسکورت میشود
موشکهای کروز جدیدتر، از جمله نسخههای جدیدتر تاماهاوک، سیستمهای ناوبری قدیمی به را کنار گذاشته و به جای آن ها، به استفاده از GPS برای هدایت موشک به سمت یک هدف ثابت روی آورده اند. این شیوه ناوبری باعث شده است که یک موشک از قبل دقیق، دقیقتر نیز بشود و گفته میشود که در شعاع کمتر از ۱۰ متری هدف به زمین برخورد کنند. نسخه تاماهاوک بلاک ۴ (Block IV) که در دهه ۲۰۱۰ معرفی شد، دارای دوربینی بود که میتوانست تصاویر را به کنترل کنندههای موشک ارسال کند و این امکان را فراهم میکرد که در صورت نابود شدن هدف او از قبل، هدف موشک را در میانه پرواز تغییر دهند. نسخه Block VA، جدیدترین نسخه تاماهاوک، توانایی هدف گیری و حمله به کشتیهای در حال حرکت در دریا را به تواناییهای این موشک کروز اضافه کرده است.
موشک تاماهاوک اولین موشک کروزی بود که با خشم شلیک شد. کشتیهای جنگی نیروی دریایی آمریکا در جریان عملیات طوفان صحرا در سال ۱۹۹۱ در مجموع ۲۸۸ تاماهاوک شلیک کردند. موشکهای تاماهاوک دیگری نیز در بوسنی، سودان، سوریه، یمن، لیبی، سومالی و افغانستان شلیک شده است. نیروهای آمریکایی و انگلیسی کمی بیش از ۲،۰۰۰ فروند موشک تاماهاوک را علیه اهداف عملیاتی شلیک داده اند که بیش از نیمی از آنها علیه عراق بوده است.
در سالهای اخیر، کشورهای دیگر نیز از موشکهای کروز در جنگ استفاده کرده اند. در اکتبر ۲۰۱۷، روسیه حملات موشکی کروز را علیه اهداف مخالفان بشار اسد در سوریه آغاز کرد. این موشکهای کروز با نام Novator ۳M۱۴ Kalibr بسیار شبیه به موشکهای تاماهاوک هستند، اما از سیستم ناوبری ماهوارهای GLONASS ساخت روسیه استفاده میکنند که جایگزینی برای GPS آمریکا است. روسیه از ساعات اولیه تهاجم به اوکراین در ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ استفاده ثابتی از موشکهای کروز هوایی و دریایی علیه اهداف خود در خاک این کشور داشته است، اما کاهش ذخایر موشکی منجر به کمتر شدن این حملات شده است که این کاهش با استفاده از پهپادهای کامیکازه داخلی و خارجی جبران شده است.
۱۲ لانچر افقی لولهای موشک تاماهاوک در دماغه زیردریایی هستهای USS Oklahoma City (SSN-۷۲۳) در نورفولک، ویرجینیا
همچنین، در جنگ اوکراین شاهد استفاده از دو موشک کروز اروپایی به نامهای سایه طوفان (Storm Shadow) ساخت بریتانیا و موشک SCALP ساخت فرانسه بوده ایم. این دو اساساً یکی هستند، با برد ۵۴۵ کیلومتری و کلاهکی که حدود ۴۵۰ کیلوگرم وزن دارد. موشکهای اهدایی به اوکراین از جنگندههای تهاجمی دستکاری شده دوران شوروی سوخو مانند سوخوی Su-۲۴ پرتاب میشوند. همچنین موشکهای سایه طوفان و اسکالپ در سال ۲۰۱۱ علیه رژیم قذافی در لیبی و داعش در سال ۲۰۱۵ استفاده شده و عربستان سعودی نیز در حمله علیه نیروهای حوثی در سال ۲۰۱۶ این موشکها را به کار گرفت
جنگ روسیه و اوکراین نیز یک واقعیت مهم که از دیرباز مطرح شده بود را تایید کرده است: موشکهای کروز با ارتفاع پرواز پایین و سرعت کمتر از سرعت صوت، در برابر موشکهای زمین به هوای قابل حمل توسط انسان آسیب پذیر هستند. در سال ۲۰۲۲، یک نیروی گارد ملی اوکراین از ساقط کردن یک موشک کروز روسی با یک موشک زمین به هوای Igla فیلمبرداری کرد. این اولین مورد شناخته شده از یک موشک دوش پرتاب، که معمولاً توسط نیروهای پیاده حمل میشد، بود که یک موشک کروز چند میلیون دلاری را هدف قرار میداد. باید دید که این رویداد چگونه بر موشکهای کروز آینده تاثیر خواهد گذاشت.
موشکهای کروز، جنگ را به طور چشمگیری تغییر داده اند، همان چیزی که میتوان از سلاحی انتظار داشت که میتواند تا فاصله ۱،۶۰۰ کیلومتری پرواز کند و یک کلاهک انفجاری نیم تنی را به فاصله کمتر از ۱۰ متری هدف برساند. این موشکها به کشورهایی که تکنولوژی و هزینه بالای آنها را دارند، توانایی اجرای حملات دقیق به اهداف به شدت حفاظت شده را بدون به خطر انداختن خلبان یا هواپیما را ارائه میدهد. جنگ در اوکراین قطعاً درسهایی درباره نسل بعدی موشکهای کروز خواهد داد,، اما این پلتفرم نظامی به این زودیها جایی نخواهد رفت.
منبع:روزیاتو