در رخدادی دیگر مرتبط با جنگ زمینی سال گذشته نیروی کوچکی از سربازان اوکراینی در محاصره کارخانه فولاد آزوفستال در ماریوپل با استفاده از شبکه ۲۴ کیلومتری تونلهای دوران شوروی نزدیک به سه ماه یک نیروی بزرگ روسیه را مهار کردند. حماس تونلهای بسیار بیش تری در زیر غزه ساخته و بدون شک برای چندین ماه جنگ آماده است. اگر جنگ زمینی علیه حماس ظرف مدت چند روز پس از شوک ۷ اکتبر آغاز میشد و در صورتی که عملیات موفقیت آمیز بود و حماس سقوط میکرد نتانیاهو میتوانست ادعای موفقیت کند. با این وجود، این اتفاق رخ نداده و نخواهد داد.
فرارو- پل راجرز، استاد ممتاز مطالعات صلح در دانشگاه برادفورد و عضو افتخاری کالج فرماندهی و ستاد خدمات مشترک بریتانیا است. او چهار دهه به طور منظم در کالجهای دفاعی و نظامی عالی بریتانیا سخنرانی کرده است. او همچنین رئیس انجمن مطالعات بین المللی بریتانیا بوده است. از راجرز بیش از ۳۰ کتاب و ۱۵۰ مقاله چاپ شده است. از جمله کتابهای او میتوان به «چرا ما در جنگ علیه ترور میبازیم» (۲۰۰۸ میلادی) و «امنیت جهانی و جنگ علیه ترور: قدرت نخبگان و توهم کنترل» (انتشارات راتلج، ۲۰۰۸ میلادی) اشاره کرد. او سردبیر بخش امنیت بین الملل نشریه «اوپن دموکراسی» است.
به گزارش فرارو به نقل از کانورسیشن، در چهار دهه گذشته تجربه اسرائیل درمبارزه با گروههای شبه نظامی ناگوار بوده است. آخرین عملیات زمینی بزرگ اسرائیل در جنوب لبنان بود که با عملیات موسوم به صلح برای جلیله در سال ۱۹۸۲ میلادی آغاز شد. در حالی که عملیات در ابتدا برای اسرائیل موفقیت آمیز بود، اما اشغال جنوب لبنان که به دنبال آن رخ داد به طور مستقیم به ظهور گروه شبه نظامی شیعه حزب الله لبنان، تحمیل تلفات مداوم بر نیروهای اسرائیل و عقب نشینی از جنوب لبنان در محدوده امنیتی ۱.۵ کیلومتری طی مدت سه سال و سپس عقب نشینی کامل از لبنان در سال ۲۰۰۰ میلادی منجر شد. واحدهای نظامی اسرائیل در سال ۲۰۰۶ میلادی برای مقابله با موشکهای حزب الله به لبنان بازگشتند، اما این حرکت با عقب نشینی نیروهای خسته و بی نظم و با آسیب زیادی پایان یافت.
ارتش اسرائیل پیش از جنگ فعلی در غزه، از سال ۲۰۰۷ میلادی چهار جنگ دیگر را نیز در غزه انجام داده است. مهمترین عملیات اسرائیلیها موسوم به لبه محافظ بود که در جریان آن سربازان اسرائیلی در سال ۲۰۱۴ میلادی حملهای زمینی را ترتیب دادند. در آن جنگ آنان با وضعیتی دشواری مواجه شدند و پیاده نظام نیروی زمینی اسرائیل متحمل تلفاتی جدی از همان آغاز حمله شد. بار دیگر در آن حمله نیز استفاده شدید اسرائیل از نیروی هوایی در جریان بود و مانند سایر جنگها این غیرنظامیان بودند که بیشترین آسیب را متحمل شدند. در مجموع، اسرائیلیها بیش از ۳۰۰ کشته طی آن چهار جنگ داشتند، اما برای فلسطینیان در غزه تعداد کشتهها از ۵۳۰۰ نفر فراتر رفت.
تجارب جنگهای دیگر با آن چه اکنون در غزه در حال رخ دادن است مرتبط میباشد. پس از حملات ۱۱ سپتامبر حمایت بین المللی قابل توجهی از ایالات متحده وجود داشت. جنگ علیه طالبان اجتناب ناپذیر به نظر میرسید اگرچه تعداد کمی از تحلیلگران امنیتی درباره گرفتار شدن نیروهای ائتلاف تحت رهبری امریکا در تله افغانستان هشدار دادند. هشدارها نادیده گرفته شدند و ۲۰ سال بعد نیروهای غربی سرانجام با بی نظمی عقب نشینی کردند. سپس جنگ عراق در سال ۲۰۰۳ با هشدارهایی که بار دیگر نادیده گرفته شد و بار دیگر نتایج فاجعه باری به همراه داشت آغاز شد. در مورد غزه نگرانیهای متعددی در مورد آینده وجود دارد. میان ارتش اسرائیل و نتانیاهو اختلاف نظر شدید وجود دارد که به دلیل نگرانی اسرائیلیها نسبت به از دست دادن حمایت بین المللی تشدید شده است.
هم چنین، نگرانی در مورد تجربه جنگ شهری در نقاط دیگر جهان وجود دارد. بیش از نه ماه به طول انجامید تا ائتلاف تحت رهبری امریکا شهر موصل عراق را از داعش بازپس گیرد. ایالات متحده این حمله هوایی عظیم را با کمک فرانسه، بریتانیا و دیگر شرکا رهبری کرد. نیروی زمینی در آن زمان نیروهای عراقی و شبه نظامیان بودند و ۸۲۰۰ نیرو از دست دادند. نبرد موصل در سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ میلادی باعث شد که شهر عمدتا ویران شده و هزاران نفر که بسیاری از آنان غیر نظامی بودند کشته شوند. ۱۰۰۰۰ غیرنظامی دیگر کشته شدند و شهر قدیمی ویران شد و وضعیت ان با اوایل سال ۱۹۴۳ در استالینگراد تشبیه شد.
در رخدادی دیگر در حوزه جنگ زمینی سال گذشته نیروی کوچکی از سربازان اوکراینی در محاصره کارخانه فولاد آزوفستال در ماریوپل با استفاده از شبکه ۲۴ کیلومتری تونلهای دوران شوروی نزدیک به سه ماه یک نیروی بزرگ روسیه را مهار کردند. حماس تونلهای بسیار بیش تری در زیر غزه ساخته و بدون شک برای ماهها جنگ آماده است.
اسرائیل سه هفته پیش زمانی که متحمل ضرر شدیدی شد از حمایت اولیه عظیمی برخوردار بود، اما این حمایت در حال حاضر کمرنگ شده است. نکته بدتر برای اسرائیل آن که ناتوانی وحشتناکی از سوی دولت کنونی این رژیم در درک این که در تهاجم زمینی به غزه با چه چیزی سر و کار خواهد داشت وجود دارد. با این وجود، تعداد کشته شدگان تمام آن چه را که باید بدانیم به ما میگوید. اگر به پنج جنگ غزه از سال ۲۰۰۷ میلادی از جمله جنگ ویرانگر کنونی نگاه کنیم اسرائیلیها ۱۷۰۰ نفر را از دست داده اند، اما فلسطینیان بیش از ۱۳۰۰۰ نفر را از دست داده اند و این تعداد هر روز در تعداد صدها نفری افزایش مییابد. در حال حاضر، خلق و خوی عمومی در اسرائیل هم چنان از نتانیاهو حمایت میکند در حالی که یک ماه پیش دولت او نزد افکار عمومی اسرائیل نامحبوب بود. با این وجود، کارزارهای کوچک، اما مداوم خانوادههای اسرائیلیهای به گروگان گرفته شده که خواستار در اولویت قرار گرفتن موضوع تلاش برای آزادی آنان هستند تاثیرگذار میباشند. مهمتر از همه آن که این تغییر روحیه در سطح بین المللی است که موجبات نگرانی عمیق اسرائیل و در واقع نگرانی دولت بایدن را فراهم ساخته است. این موضوع در بحث اخیر در مجمع عمومی سازمان ملل متحد آشکار شد زمانی که تنها ۱۲ کشور از ایالات متحده و اسرائیل در رای دادن علیه "توقف حمله و برقراری آتش بس بشردوستانه" حمایت کردند. هم چنین، هشت کشور اتحادیه اروپا از جمله ۱۲۰ کشوری بودند که از این طرح حمایت کردند و ۴۵ کشوری که رای ممتنع دادند بریتانیا را نیز شامل میشدند.
در برخی از اقدامات نظامی پیشین اسرائیل پایان جنگ عملا زمانی حاصل شده بود که حمایت بین المللی از اسرائیل کاهش یافت. اگر جنگ زمینی علیه حماس ظرف مدت چند روز پس از شوک ۷ اکتبر آغاز میشد و اگر آن عملیات موفقیت آمیز بود و حماس سقوط میکرد نتانیاهو میتوانست ادعای موفقیت کند. با این وجود، این اتفاق رخ نداده و رخ نخواهد داد. در عوض، وجود چشمانداز جنگی تلخ با کشته شدن هزاران فلسطینی دیگر و دهها هزار جوان فلسطینی کاملا آماده برای جنگیدن در آینده باعث میشود تاخیر در حل و فصل مسالمت آمیز مناقشه اسرائیل و فلسطین دست کم تا یک نسل دیگر تداوم یابد.