پدیده «خیانت» و «تنوع طلبی» در کشور ما امری قبیح است و البته مانند آتش زیر خاکستر است که در نهایت آسیبهای جبران ناپذیری به خانواده و به تبع آن جامعه وارد میکند.
پدری که خیانت میکند، به دلیل لزوم مخفی کردن این امر، مقدار قابل توجهی از نیروی فکری و ذهنی خود را صرف حفظ ظاهر خود میکند که موجب میشود توجه لازم و طبیعی را به فرزندانش ندهد و مادری که خیانت میکند به دلیل اختلالات فکری و رفتاری در وظایف مادری خود دچار کاستی میشود.
از سوی دیگر، کودکان عموماً نسبت به مادر خود احساس همدردی میکنند، این امر مشکلاتی را در ارتباط والدین با فرزندان ایجاد میکند. از طرفی در خانواده با تجربه خیانت، عموماً حجم زیادی از تنشها و درگیریها بین والدین ایجاد میشود.
برخی از کودکان با برونگرایی خود ناراحتی و نگرانی خود را به وضوح بیان میکنند و برخی دیگر خود را بروز نمیدهند، اما در عمل و رفتار خود دچار مشکل و افت تحصیلی میشوند و یا در درازمدت دچار رفتارهای نابهنجار می شوند.
فرزندان در خانوادههای خیانتشده در خطر تکرار الگوهای رفتاری مشابه در زندگی زناشویی خود قرار دارند
فرزندان در خانوادههای خیانتشده شاهد درگیریها و ناآرامیهای زیادی بودهاند و به دلیل تجربه خیانت والدین فرزندان، در خطر تکرار الگوهای رفتاری مشابه در زندگی زناشویی خود قرار دارند. اما به دلیل فضای متلاطم خانواده، بچهها نمیتوانند به راحتی درد خود را بیان کنند و به ناچار به خشم روی میآورند.
وضعیت اعضای خانواده به گونهای است که شرایط هر یک از اعضای خانواده بر وضعیت سایر اعضای خانواده تأثیر میگذارد. این ویژگی بارز باعث میشود مواردی مانند بیوفایی به دلیل تأثیرگذاری بر وضعیت عاطفی، روانی و ارتباطی همسران، برای سایر اعضای خانواده مخصوصاً فرزندان نیز مشکلاتی ایجاد کند.
تعارضات زناشویی مشکلات عزت نفس در دختران و پسران را رقم میزند
بیوفایی و ناامیدی پدران در پسرانشان که شاهد این امر هستند، منجر به حقارت خواهد شد. در مواردی دیده شده است که برخی از پسرها حتی در مواجهه با نفرت از پدر، دقیقاً مانند او رفتار خواهند کرد. نوجوانانی که برای خود و خانواده مشکلاتی ایجاد میکنند، اغلب والدینی دارند که در روابط خود دچار مشکل هستند.
از سوی دیگر، در صورتی که رفتار و عملکرد والدین نقش عمدهای در تربیت فرزندان دارد، یکی از اشتباهات برخی از والدین، تربیت فرزند به شکل نصیحت سطحی و غیرواقعی است.
روانشناسان بیان میکنند که تعارضات زناشویی مشکلات عزت نفس و سلامت در دختران و پسران را رقم میزند. تعارض زناشویی پرخاشگرانه پس از آشکار شدن خیانت، احتمال مشکلات عاطفی و رفتاری و اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) در کودکان و نوجوانان را افزایش میدهد.
ناامنی عاطفی کودک به دنبال تعارضات زناشویی والدین، اختلال رفتاری، درگیری و واکنشهای هیجانی منفی بین آنان است. همچنین رابطه بین تعارض والدین و ناامنی عاطفی درمورد فرزند نوجوان بیشتر است، از سوی دیگر حل تعارض خانواده و به حداقل رساندن اضطراب والدین میتواند کودکان را از برخی مشکلات روانی نجات دهد.
«خیانت» تأثیر مخربی بر خانواده و جامعه وارد میکند
به نظر میرسد بهتر است از طریق رسانهها و همچنین مدارس و دانشگاهها در مورد تعهد و وفاداری به ازدواج از نظر فرهنگی آموزش داده شود. چون «خیانت» فقط به زنان یا مردان جامعه صدمه نمیزند، تأثیر مخربی بر کل خانواده و جامعه وارد میکند، خیانت هر یک از زوجها بر تحصیل فرزندان در مدرسه و دانشگاه و ... تأثیر میگذارد.
پدیده «خیانت» و «تنوع طلبی» در کشور ما امری قبیح است
همچنین کودکان آسیب دیده احتمالاً در بزرگسالی و پس از ازدواج احتمال دارد از شریک زندگی خود انتقام گیرند و عاطفی و قانونی جدا میشوند و ناخواسته مسائل دوران کودکی خود را در زندگی مشترک تکرار میکنند. به عبارت دیگر خانوادهای که آسیب میبیند به جامعه نیز آسیب میرساند و با بیتوجهی و کم توجهی به چنین مشکلاتی این بیاعتمادی به کل جامعه سرایت میکند، زیرا شخصیت ابتدا در خانواده شکل میگیرد و اگر این احساس امنیت را در خانواده تجربه نکند، نمیتواند یا به سختی میتواند فردی متعهد به جامعه خود باشد.
بنابراین، بهتر است این موضوع را با رعایت الزاماتی که منجر به ارائه اطلاعات نامناسب سن افراد و آموزشهای زودهنگام نمیشود، آموزش داد و چشمانداز، علل، پیامدها و رویکردهای درمانی را برای نوجوانان و جوانان تشریح کرد. پدیده «خیانت» و «تنوع طلبی» در کشور ما امری قبیح است و البته مانند آتش زیر خاکستر است که در نهایت آسیبهای جبران ناپذیری به خانواده و به تبع آن جامعه وارد میکند.
منبع: فارس