bato-adv

تلویزیون و مجری‌ها؛ میون این همه سرگردونی دل من گرفته ماه پیشونی

تلویزیون و مجری‌ها؛ میون این همه سرگردونی دل من گرفته ماه پیشونی
تلویزیون در این چند روز اتفاقات عجیبی را دارد از سر می‌گذراند، مدیران خودشان کسانی را به میدان آورده‌اند که با ماندن و رفتن یا حتی آمدن و نیامدن هزینه تراشی می‌کنند نمونه‌اش همین مجری‌ها شهبازی و رشیدپور و ...
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۰ - ۲۶ مرداد ۱۴۰۲

عصر ایران نوشت: در چند روز اخیر اتفاقات تلویزیون جالب توجه است، شهبازی مجری برنامه پاورقی از طریق اینستاگرام گفت که از این برنامه کناره گیری می‌کند به دلیل بازگشت رضا رشیدپور و رضا گلزار به تلویزیون.

پیمان جبلی رئیس صداوسیما، در پیام رسان "ویراستی" اعلام کرد: «در رسانه ملی مسیر تحولی بازگشت پذیر نیست. یک سال اخیر و تحول مشهود در محتوا و رویکرد بهترین دلیل است. در این دوره تحولی، مدیریت باج بگیر و باج بده به تاریخ می‌پیوندد! جای نگرانی نیست ان شاالله»

البته این پیام تا آن اندازه کلی و نامشخص بود که یک کاربر مشخصا پرسید: ««سلام جناب جبلی. الان در این پیام دوپهلوی شما باج‌گیر جناب شهبازی ست؟ به نظر می‌رسد با نبود جناب شهبازی شما همچنان باج بده به حساب خواهید آمد که معلوم نیست با کدام هدف و دلیل افراد ضد نظام معلوم الحال را به صداوسیما باز می‌گردانید. توفیقان روز افزون»

جبلی جواب داد: «آقای شهبازی و برنامه پاورقی ادامه خواهد یافت».

رضا رشیدپور هم صبح امروز (چهارشنبه ۲۵ مرداد) از طریق اینستاگرامش اعلام کرد که «احساس می‌کنم در موقعیت حاضر، حضور من به جای آنکه سبب ساز نشاط و یا امید باشد، دستمایه‌ی تشویش ذهن مخاطب و تشدید دو قطبی‌های غم‌انگیز خواهد شد.» و فعلا قصد بازگشت به تلویزیون را ندارد و تا بعد ...

بعد از این اعلام انصراف رشیدپور انگاره به صداوسیما برخورد، روابط عمومی سازمان صدا و سیما وارد میدان شد و در واکنش به نقد‌ها و مطالبی که در روز‌های اخیر درباره موضوع حضور برخی چهره‌های هنری و تلویزیونی در رسانه ملی مطرح شده، اطلاعیه‌ای صادر کرد.

در این اطلاعیه آمده است: «در این دوره با انسجام کامل و وحدت نظر و مدیریت، سلبریتی محوری، مجری محوری، تهیه کننده محوری و هرگونه محوریت پراکنده غیر منطبق با سیاست‌های رسانه ملی مردود و غیر قابل قبول است.

[..]رویش و ظهور ده‌ها برنامه، هنرمند، مجری و بازیگر در برنامه‌های مختلف همچون حسینیه معلی، پاورقی، محفل، بگوبخند، شیوه، مکث، سیدخندان، مدرسه تلویزیونی ایران و مجموعه‌های نمایشی فاخر گواه به ثمر رسیدن جوانه‌های تحول در این مدت کوتاه است.

مرجعیت رسمی سنجش مخاطبان، مرکز تحقیقات سازمان است و هر گونه گمانه زنی و یا اطلاعات ادعایی غیر دقیق درباره میزان مخاطب برنامه‌ها غیر قابل قبول و غیرمعتبر است.»

حال برای اندکی اصلا قضیه مجری و سلبریتی را بگذاریم کنار و به این بیانیه خود سازمان صداوسیما نگاه کنیم، به صراحت اعلام کرده‌اند «تن‌ها مرجعیت رسمی سنجش مخاطبان، مرکز تحقیقات سازمان است»!

این مرکز کجاست؟ مخاطب چگونه می‌تواند از داده‌ها و اطلاعات این مرکز آگاه شود و استفاده کند؟ آدرس اینترنتی آن چیست؟ باید برای آن ایمیل فرستاد؟ تلفن زد؟ نامه نوشت؟

هر از گاهی یک خبر منتشر می‌شود که بنابر اعلام مرکز تحقیقات سازمان صداوسیما برنامه‌ها اینقدر بیننده داشته‌اند، که هیچ منبع و یا نشانی مشخصی هم ندارد. اصلا مبنا و جامعه آماری این نظرسنجی کجاست؟

مثلا برای ماه محرم و برنامه‌های ماه محرم اعلام شد که بنابر نظر سنجی مرکز تحقیقات سازمان صداوسیما پربیننده‌ترین برنامه تلویزیونی در ایام محرم مخاطب ۳۰ درصدی داشته است و بعد از آن برنامه بعدی با ۱۰ درصد در رتبه دوم قرار گرفته است. برنامه «حسینیه معلی» با ۳۰.۶ درصد بیننده در صدر برنامه‌های مناسبتی محرم قرار گرفته است و پس از آن «مرثیه خوانی حاج محمود کریمی» از شبکه دوم سیما با ۱۰.۷ درصد مخاطب جای گرفته است.

برنامه حسینیه معلا که در بیانیه روابط عمومی سازمان هم به عنوان اولین برنامه از آن اسم برده است، مخاطب ۳۰ درصد و برنامه دوم ۱۰ درصد!

تقریبا یک هفته قبل هم میان دعوای توییتری رشیدپور و شهبازی مدیر گروه اجتماعی شبکه سه، محمدرضا نجارزاده توئیتی تند خطاب به محمدرضا شهبازی نوشت که البته بعد پاک کرد، ولی از چشم رسانه‌ها دور نماند، او نوشته بود: «آخه امروز نظرسنجی برنامه فاخرت اومد، مخاطب ۵ درصد! سیدخندان»

در ادامه هم آماری از برنامه‌های دیگر تلویزیون هم گذاشته بود: معلی ۳۷ درصد، محفل قرآنی ۴ برابرشما، اعجوبه‌ها تا ۳۰ درصد رو زد، خودمونی رجبی ۱۹ درصد رو زده! به چی می‌نازید؟ طبق این آمار هم باز مخاطبان بسیار کمتر از حد انتظار است.

در کل نتیجه این است که تلویزیون انحصاری بدون رقیب، در جذب مخاطب کاملا شکست خورده است و مدیران و مسئولان تلویزون هم اگر بخواهند راه چاره‌ای بیاندیشند دیگر به این سادگی‌ها نیست، چون مدیران خودشان کسانی را به میدان آورده‌اند که با ماندن و رفتن یا حتی آمدن و نیامدن هزینه تراشی می‌کنند.

نمونه‌اش همین محمدرضا شهبازی، برنامه‌اش مخاطب ندارد و به نوعی برای تلویزیون شکست است، ولی نبودن خودخواسته‌اش هم حتی به گونه‌ای دیگر دردسر ساز است. یا آمدن و بعد نیامدن رضا رشیدپور.

این موقعیت را خود مدیران و رئیس صداوسیما بوجود آوردند و فقط می‌توان اسم آن را گذاشت شکست همه جانبه.

نکته جالب دیگر این است که هر ۲ مجری هم از طریق شبکه اجتماعی فیلتر شده اینستاگرام اطلاع رسانی می‌کنند و یا حرفهایشان را به مخاطبان می‌رسانند. انگار خودشان بهتر می‌دانند مخاطب کجاست.

نمی‌دانم چرا یاد آهنگ محسن چاوشی افتادم که می‌خواند:

میون این همه سرگردونی
دل من گرفته ماه پیشونی

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین