این یکی از مهمترین سوالات در رابطه با روابط عاشقانه است. تعداد زیادی از مطالعات انجامشده ثابت میکنند که ما واقعا میتوانیم عشق را کنترل کنیم. زیرا به طور کلی، این هم درست مانند ترس، شادی، افسوس و سایر احساسات، تنها یک احساس روانی پایهای است که اگر به خوبی نظارت شود، قابل کنترل خواهد بود. پس چطور از روانشناسی و ترفندهای روانشناختی استفاده کنیم تا دیگران را عاشق خودمان کنیم؟
به گزارش روزیاتو، در واقع بهتر است اینطور بگوییم که عشق ربطی به «سرنوشت» ندارد و ترکیبی از مکانیسمهای بیولوژیکی، شیمیایی و روانی است. شما میتوانید رویکرد مناسبی برای این موارد پیدا کنید و از آنها برای اهداف خود استفاده کنید. مهمترین چیزی که باید درک کنید این است که طرف مقابل باید حداقلِ احساس را نسبت به شما داشته باشد؛ در این صورت میتوانید این احساسات را به راحتی و به سرعت به احساسات واقعی و عمیق تبدیل کنید.
جان برگ، روانشناس اجتماعی، که در دانشگاه ییل مشغول است، نقش پردازش ناخودآگاه بر رفتار اجتماعی را مطالعه میکند. برخی از مطالعات او ارتباط جالبی بین دمای بدن فرد و وضعیت روانی او پیدا کرده است.
آنطور که مشخص شده است، وقتی بدنمان گرم است، با احتمال بیشتری با دیگران خوب و دوستانه رفتار میکنیم. این ترفند میتواند واقعا مفید باشد. پس این موضوع را به خاطر بسپارید و مطمئن شوید که در آینده فقط مکانها، غذاها و نوشیدنیهای گرم را انتخاب میکنید تا هر ملاقاتی که دارید (اعم از عاشقانه و کاری) به خوبی پیش برود.
زیک روبین، روانشناس دانشگاه هاروارد، مطالعهای انجام داد تا بفهمد آیا اندازهگیری عشق ممکن است یا خیر. او پاسخ را در چشمها، یا به طور خاص، در دفعات و مدت زمانی که مردم به یکدیگر نگاه میکنند، یافت. او دریافت که زوجهایی که عمیقا عاشقِ هم هستند، در ۷۵ درصد مواقع در طول مکالمه به یکدیگر نگاه میکنند و با بیمیلی از نگاه کردن به یکدیگر دست بر میدارند. این در حالی است که در یک مکالمه عادی، افراد از ۳۰ تا ۶۰ درصد مواقع به یکدیگر نگاه میکنند.
با این حال، نگاه کردن به چشمان یک نفر نه تنها ممکن است پیامد عاشق بودن باشد، بلکه میتواند دلیل آن نیز باشد. وقتی برای مدت طولانی به کسی نگاه میکنید و این کار را بارها انجام میدهید، ذهن آن شخص را گول میزنید، زیرا این کار یادآور «نگاه عاشقانه» است و درنتیجه ذهن طرف مقابل عاشقانه در مورد شما فکر میکند؛ سیستم عصبیاش شروع به تولید «فن اتیلامین» میکند که درنتیجه باعث ایجاد احساساتی میشود که اغلب هنگام عاشق شدن داریم: «احساس پرواز پروانهها در شکم»، افزایش ضربان قلب، گرم شدن کف دست و …
بدیهی است که یک فرد صریح، بیپرده و اجتماعی شانس بیشتری برای دوستداشتهشدن دارد؛ بنابراین این واقعیت عجیب و دور از انتظار نیست که اگر بدون ترس حقایق خود و زندگیتان را به اشتراک بگذارید، باعث میشوید دیگران شما را دوست داشته باشند.
وقتی کار خوبی انجام میدهیم یا به کسی کمک میکنیم، احساس خوبی داریم، از خودمان راضی هستیم و احساسات بسیار گرمی نسبت به فردی که به او کمک کردیم احساس میکنیم. وقتی تلاش خود را توجیه میکنیم، خود را متقاعد میکنیم که طرف مقابل سزاوار این رفتار است. در نتیجه، ما یک لنگر عاطفی داریم و شروع به دوست داشتن بیشتر آن فرد میکنیم.
از طرف دیگر، وقتی کسی کاری برایمان انجام میدهد هم خوشمان میآید. اما این مربوط به احساساتِ مختلف است و همه آنها خیلی مثبت نیستند. ما بیشتر احساس میکنیم که به آن شخص بدهکار هستیم و باید جبران کنیم. وقتی او فردی باشد که ما واقعا دوستش نداریم، همه چیز حتی سختتر هم میشود؛ بنابراین باید این تأثیر روانی را در ذهن داشته باشیم.
این مورد اشاره به شوخیهای دونفره، کلمات خاص و حرکات خاصی دارد که زمانی اتفاق میافتد که افراد نقاط مشترکی پیدا میکنند و حقیقتا به یکدیگر نزدیک میشوند. وقتی این عبارات را در ارتباطات روزمره خود پیدا کنید و آنها را به کار ببرید، رابطه خود را به سطح کاملا جدیدی خواهید رساند که قویتر و صمیمانهتر خواهد بود. این چیزی است که دانشمندان دانشگاه تگزاس در مطالعات خود به آن دست یافتهاند. همه ما میخواهیم خاص و منحصر به فرد باشیم و این زبان مخفی به ما کمک میکند تا احساس کنیم که یکدیگر را بهتر از هر کس دیگری میفهمیم.
در یک مطالعه اخیر، دانشمندان ارتباط بین اندازه مردمک و جذابیت یک فرد را مورد تحقیق قرار دادند. به شرکت کنندگان چهرههای مختلفی نشان داده شد و از آنها خواسته شد تا درباره گرد بودن این چهرهها قضاوت کنند. همه صورتهای گرد مردمک بزرگی نداشتند، اما نتایج نشان داد که ارتباط قوی بین جذابیت و بزرگ بودن مردمکها وجود دارد.
البته شما نمیتوانید اندازه مردمک خود را عمدا تغییر دهید، اما میتوانید شرایط را مناسب کنید، مثلا نور را کم کنید. به جای چراغهای معمولی از شمع استفاده کنید. یا به رستورانی بروید که به فضای رمانتیکش معروف است.
در رویاهایمان، همه ما میتوانیم کسی را پیدا کنیم که دوستش داریم، درباره احساساتمان به او بگوییم و تا آخر عمر با هم خوشبخت زندگی کنیم. در دنیای واقعی، همه چیز به این آسانی نیست، به همین دلیل است که مردم باید تاکتیکهای خاصی به کار ببرند.
البته زمانی که این احساس متقابل است، مهم است که زمان بیشتری را با هم بگذرانید؛ برای شناخت بهتر یکدیگر، شکستن یخ بینتان و ایجاد ارتباط، باید با هم وقت بگذرانید. اما روانشناسان توصیه میکنند که پس از چند ملاقات، حتی اگر دلتان نمیخواهد، فاصله کوچکی بگیرید تا از حضورتان در زندگی طرف مقابل کاسته شود. این حرکت چندین دستاورد خواهد داشت.
از همدیگر خسته نخواهید شد (به مرور زمان، احساسات دیگر تازه نیستند و برای زنده نگهداشتن آنها باید طوری رفتار کنید که طرف مقابل احساس کند به دست آوردنتان آسان نیست).
فرد این فرصت را پیدا میکند که متوجه شود این رابطه چقدر برای او خوب و مهم شده است (چیزهای محدود و کمیاب همیشه بیشتر مورد علاقه هستند).
میتوانید کنترل احساسات خود را به دست بگیرید و بهتر و منطقیتر فکر کنید.
شما میتوانید با تکرار مکرر افکار مشابه، مغز فرد مقابلتان را برنامه ریزی کنید. به همین دلیل است که هنگام برقراری ارتباط با افرادی که برای ما بسیار مهم هستند، انتخاب دقیق کلمات بسیار مهم است.
میتوانید از این اصل برای بهبود وجهه خود استفاده کنید. هرچه خود را بهتر ارائه کنید، افکار مثبت بیشتری در ذهن افراد باقی میماند؛ و واقعا مهم نیست که شما واقعا اینقدر مثبت نباشید (همه معایب خود را دارند). تنها چیزی که در اینجا مهم است این است که چه برداشتی از شما میشود و شما میخواهید چه برداشتی از شما بشود