May 24 2024 - جمعه ۰۴ خرداد ۱۴۰۳
- RSS
- |
- قیمت خودرو
- |
- عضویت در خبرنامه
- |
- پیوندها و آگهی ها
- |
- آرشیو
- |
- تماس با ما
- |
- درباره ما
- |
- تبلیغات
- |
- استخدام
روزنامه هممیهن نوشت: انتخابات سال ۹۲ چند ویژگی داشت که با اعلام نتیجه انتخابات در ۲۴ خرداد آن سال بر همگان روشن شد. اهمیت این انتخابات در آن بود که پس از انتخابات سال ۸۸ و اعتراضات نسبت به آن و نیز تحریم اعلامنشده در انتخابات سال ۱۳۹۰، انجام شد. ازاینرو، تصور عمومی یا اغلب ناظران سیاسی این بود که مردم نسبت به انتخابات و اثربخشی آن دلسرد شدهاند و مشارکت جدی نخواهند کرد.
این تصور سه ایراد اساسی داشت؛ اولین و مهمترین آن تعمیم وضعیت تهران به کل کشور بود. جریان سال ۸۸ تا حدود زیادی به شهرهای بزرگ بهویژه تهران محدود شده بود و نوعی تعمیم خطا صورت گرفته بود. البته، وضعیت کنونی ایران قدری فرق میکند و بدبینی و انتقادات مردم منحصربه تهران یا مناطق شهری بزرگ نیست و بهنوعی عمومیت دارد، هرچند بر حسب منطقه کم و زیاد دارد.
اشتباه دوم این بود که درکی از پویایی مردم نداشتند. اغلب مردم بهویژه شهروندان تهرانی نسبت به بهبود آینده از طریق انتخابات بدبین و ناامید بودند، پس اگر این ناامیدی زایل میشد، امکان تغییر نظر مردم نیز وجود داشت. این ظرفیت را باید همیشه در نظر گرفت. بالفعل کردن این ظرفیت وظیفه نیروی سیاسی است، از جمله حضور آقای هاشمی کمک جدی به فعلیت یافتن این ظرفیت کرد.
اشتباه سوم نیز فقدان درک صحیح از پویایی ساختار قدرت است. خیلیها گمان میکردند و با اطمینان معتقد بودند که پس از سال ۸۸ انتخابات تمام شده است و ساختار سیاسی نیز دیگر به برگزاری یک انتخابات رقابتی رضایت نخواهد داد. ولی تجربه نشان داده که هر قدرتی هرچند قوی نیز ملاحظات و محدودیتهای خود را دارد و در انجام بسیاری از اقدامات محذوریت دارد. انجام هرگونه اتفاقات سیاسی در ایران بسیار محتمل است.
اگر در سال ۸۰ کسی میپرسید که آیا ممکن است فردی مثل آقای هاشمی نیز ردصلاحیت شود، سوالکننده را مسخره میکردند، ولی این کار در سال ۹۲ رخ داد و از آن مهمتر این بود که اگر کسی میپرسید، آیا پس از انتخابات ۸۸ و سپس با حذف هاشمی کسی در پای صندوق رای حاضر خواهد شد یا خیر؟ حتما باز هم پرسشکننده را مسخره میکردند که مگر ممکن است کسی شرکت کند؟ ولی در همان زمان کسانی بودند که این را ممکن میدانستند و ممکن هم شد. پس سه شرط مذکور را برای هر انتخاباتی باید در نظر گرفت.
شرط اول در شرایط کنونی به ناهمگونی سال ۱۳۹۰ نیست و میزان رویکردهای منفی در اکثر نقاط کشور به نسبت همگون است.
شرط دوم که آماده کردن مردم برای شرکت از طریق خلق امید نسبت به آینده است، به عهده اصلاحطلبان است. به طور قطع این کار به اندازه سال ۹۲ قابل تحقق نیست، ولی به طرز معنادار میتوان انجام داد.
تحقق شرط سوم کمتر در دست منتقدان است، زیرا لازمه آن بروز دادن نشانههایی از سوی حکومت است که آیا آنان قصد واقعی در برگزاری انتخابات رقابتی و جدی و مؤثر دارند؟ اگر این سه شرط فراهم شود، نتیجه انتخابات هرچه میخواهد باشد، فرق چندانی نمیکند، مردم پیروز خواهند شد، ولی اگر محقق نشود، انتخاباتی معنادار شکل نخواهد گرفت و همه بازنده هستیم.