اکران نوروزی سینماها همیشه بهمثابه «اکران طلایی» شناخته میشود و رقابت بر سر تصاحب این امتیاز همواره بین تهیهکنندگان، پخشکنندگان و سینماداران داغ است. گرچه در چند سال اخیر بهدلیل بحران کرونا، با گیشههای بحرانی حتی در اکران نوروزی مواجه بودیم، اما امسال هم بحرانهای اجتماعی سال پیش که به کسادی گیشهها انجامید، امید چندانی برای رونق اکران نوروزی نبود.
به گزارش هممیهن؛ جنس فیلمهای جشنواره اخیر که گزینش فیلمهای اکران نوروزی از میان آنها هم رخ میدهد، چشمانداز امیدبخشی را ترسیم نمیکرد. اکران نوروزی امسال یک ویژگی دیگر هم داشت و آن هم همزمانی عید و ماه رمضان بود که موقعیت منحصربهفردتری را فراهم میکرد تا سانسهای بعد از افطار هم موجب رونق گیشهها شود.
«غریب»، «ملاقات با جادوگر»، «فسیل» و «عروس خیابان فرشته» چهار فیلم اکران نوروزی بودند که از ۲۴ اسفندماه اکران خودشان را در سینماها شروع کردند؛ فیلمهایی کمرمق و فاقد مولفههای گیشه برای جلب مخاطب در اکران نوروزی. گرچه در این میان فیلم «فسیل» بهدلیل ژانر کمدیاش از احتمال فروش بیشتری برخوردار بود، اما بهنظر میرسید روحیه عمومی جامعه و ذات سوگوار آن میتوانست دلیلی بازدارنده برای بفروششدن یک کمدی باشد. البته برای نوروز امسال مقرر شده بود با توجه به شرایط خاصی که سینما در نیمه دوم سال گذشته تجربه کرد، چند فیلم دیگر هم از اکران ۱۴۰۱ روی پرده سینماها باقی بمانند که در میان آنها، هم فیلمهای کمدی بود، هم اجتماعی و هم فیلمهایی برای کودکان و نوجوانان. ترکیب این فیلمها سبد اکران را با حدود ۱۲ فیلم پر کرد.
آمارهای رسمی میگویند این تمهید، وضعیت سالنها را بهبود بخشید تا سینما در نوروز ۱۴۰۲ با رشدی تقریباً ۴۰درصدی – گفته برخی سینمادارها- در استقبال مخاطب نسبت به نوروز سال گذشته مواجه شود. اما بهنظر میرسد ردی از نوعی اغراق در این آمارها وجود دارد. ضمن اینکه باید شاخص رشد را تعداد مخاطب در نظر گرفت، نه بلیتهای فروش رفته؛ از این حیث که امسال که با افزایش بهای بلیت مواجه بودیم هم این احتمال وجود دارد که مخاطبی مثلا دوبار به تماشای یک فیلم رفته باشد. طبق آمارهای رسمی، از بین چهار فیلم نوروزی، بعد از «فسیل»، فیلم دفاع مقدسی «غریب»، بیشترین مخاطب را داشته و کمترین تعداد تماشاگر با کمترین تعداد سالن هم به فیلم کودک و نوجوان «بچههای طوفان» تعلق دارد که کارگردانش اخیراً به پخش فیلم خود از یکی از شبکههای تلویزیونی در تعطیلات نوروزی انتقاد کرد و مانع نمایش فیلم در تلویزیون شد.
سینمای ایران در زمان حدود ۱۵روزه تعطیلات نوروزی، بیش از یک میلیون نفر تماشاگر داشت که از این بین حدود ۲۹۷ هزار و ۳۰۰ نفر تماشاگر فیلمهای اکرانشده از سال قبل هستند و «بخارست» و «ملاقات خصوصی» هم بیشترین مخاطب را جذب کردند. میزان فروش فیلمهای سال قبل در اکران نوروزی امسال بیش از ۱۵ میلیارد و ۱۴۳ میلیون تومان است. تعداد مخاطبان چهار فیلم نوروزی امسال هم به بیش از ۸۵۶ هزار و ۷۰۰ نفر با فروش ۴۳ میلیارد و ۸۳ میلیون تومان رسید.
ازآنسو مدیر عامل موسسه سینما شهر هم مدعی شده که مخاطبان سینما در اکران نوروزی سال ۱۴۰۲ نسبت به مدت مشابه سال گذشته، ۷۰ درصد افزایش یافتهاند. بر اساس آمار سامانه این موسسه، مخاطبان سینمای ایران در نوروز ۱۴۰۲ نسبت به مدت مشابه در سال گذشته، رشد ۳۵ درصدی داشتهاند و از حدود ۸۳۰ هزار نفر در نوروز ۱۴۰۱ به یک میلیون و ۱۱۵ هزار نفر در نوروز ۱۴۰۲ رسیدهاند، اما نگاهی به آمار منتشرشده در سامانه مدیریت فروش و اکران سینما، وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که منبع و مرجع اصلی اعلام اطلاعات فروش فیلمهاست، نشان میدهد که مخاطبان سینمای ایران در نوروز ۱۴۰۲ نسبت به مدت مشابه در سال گذشته، رشد حدود ۳۵ درصدی داشتهاند و رشد ۷۰ درصدی یک ادعای بزرگ و نادرست است.
آنچه مدیرعامل موسسه سینمای شهر ادعا میکند، نه فقط افزایش که جهش شگفتانگیز مخاطبان سینماست که با هیچ شاخص و سنجه ارزیابیای در فروش فیلمها و آمار مخاطب قابلدفاع نیست و بیشتر به یک معجزه یا انقلاب گیشهها شبیه است. چطور سینمایی که سالهاست با بحران شدید بیمخاطبی دستوپنچه نرم میکند و بهواسطه رخدادهای اجتماعی سال پیش به مرز تعطیلی و ورشکستگی رسیده، ناگهان در تعطیلی عید به یک جهش عجیب دست پیدا میکند. ضمن اینکه حالا چند سالی است که سینماها با یک رقیب جدی و قدرتمند به اسم پلتفرمها و شبکههای نمایش خانگی مواجهاند که تعداد مخاطبان سریالهای تولیدشده در آن طبق شواهد، بیش از مخاطبانی است که به سینما میروند. دلایل اقتصادی و هزینه تماشای آثار نمایشی هم در گرایش مردم به انتخاب پلتفرمها نسبت به سینماها افزایش یافته که نمیتوان انکارش کرد.
آمارها همیشه از واقعیت سخن نمیگویند، گاهی بیان آرزوهاست. واقعیت این است که مردم در ایام عید و تعطیلات نوروزی، برای تامین اوقاتفراغت خود، بیش از زمانهای دیگر دستبهجیب میشوند و این ادعای رشد ۷۰ درصدی با گیشههای خلوت سینماها که در شهر میدیدیم، انطباق ندارد. واقعا اگر با این جهش مخاطب در نوروز امسال مواجه بودیم، باید صفهای طویل خرید بلیت را در سطح شهر و جلوی گیشه سینماها میدیدیم. اینکه در اکران نوروزی با گیشههای پررونق تری مواجه هستیم، شکی نیست. حتی با گران شدن بلیت، باز هم پول بلیت سینما نسبت به تفریحات دیگر مثل رستوران رفتن، آنقدر نیست که مردم سینما رفتن را برای تعطیلات عید انتخاب نکنند. ازسویدیگر فرصتها و امکانهای موجود در جامعه ما برای اوقاتفراغت به قدری محدود است که گاه رفتن به سینما برای گذراندن تعطیلات، بیشتر یک گزینه جبری است تا گزینش انتخابی.
با این حال رونق گیشهها در تعطیلات نوروزی بیشتر به عوامل فرامتنی و دلایل اجتماعی و فرهنگی ربط دارد تا کیفیت خود آثار. فرد یا خانواده و جمعی که سینما رفتن را برای تفریح نوروزی خود انتخاب میکنند، چارهای ندارند که از فیلمهای موجود روی پرده، یکی را برای تماشا انتخاب کنند. این لزوما بهمعنای جذابیت یا مخاطبپسند بودن آن فیلم نیست. مردم در ایام نوروز، سینما رفتن را برای تفریح و سرگرمی انتخاب میکنند، نه لزوما تماشای یک فیلم خوب. بر این اساس نمیتوان استقبال از فیلمهای نوروزی نسبت به اکرانهای معمولی را دلیلی بر رونق سینما یا تولید فیلمهای پرمخاطب و بفروش دانست.
گرچه باید بین فیلم خوب و بفروش، تفکیک قائل شد که جای بحثاش اینجا نیست. سخن اینجا بر سر معیار قراردادن فروش نوروزی فیلمها برای سنجش میزان مخاطب سینماست که معیار و شاخصی غلط است. برعکس برای سنجشپذیری و مخاطبشناسی سینما باید اکرانهای عادی و روتین را معیار و محک قرار داد. اینکه در شرایط عادی و در روزهای معمولی، سینمای ایران چقدر ظرفیت جذب مخاطب بالا را دارد؟ چقدر خود فیلمها، نه زمان اکران و نمایش آنها میتواند در جذب مخاطب نقش داشته باشد؟ واقعیت این است که بهترین فیلمها در بدترین زمان نمایش هم میتوانند پای مخاطب را به سینما باز کنند.
فیلم «درباره الی» اصغر فرهادی در یکی از بحرانیترین شرایط اجتماعی اکران شد، اما توانست با اقبال بالای مخاطب همراه شود. واقعیت این است که آنچه اقبال مخاطب و فروش خوب را بههمراه دارد، بیش از هر چیز سطح کیفی خود فیلم است، نه شرایط اکرانش. این البته بهمعنای دستکم گرفتن زمان اکران و بهنگام بودن نمایش آن نیست که اکران خوب و سالن خوب در کنار فیلم خوب، سه شرط موفقیت یک فیلم در گیشه است، اما هیچ شرطی برای درخشش فیلم و رونق گیشه آن، بیش از کیفیت خود فیلم مهم نیست. این کیفیت درونی اثر است که بیش از کمیت نمایش آن میتواند به جذب مخاطب بیانجامد. بهعبارتیدیگر، دلایل قبض و بسط مخاطبان سینما را نه در بیرون سینما که در درون خود سینما باید جستوجو کرد؛ در کیفیت آثار و قابلیتهای لازم برای جذب مخاطب. سینمایی که از جامعه و مردمش عقبتر ایستاده باشد، نمیتواند گیشه پررونقی داشته باشد.
برای نجات سینما باید از درون کیفیت سینما آغاز کرد، نه از کمیت و جمعیت درون سالنها. سالنهای سینما در طول سال اغلب خالی از سکنه است و گیشهها خلوت و کساد. شلوغی اکران نوروزی را نباید به حساب رونق سینماها گذاشت و به فروش چند بلیت بیشتر دلخوش بود. سالهایی بود که اکرانهای نوروزی پررونقتری از امسال رقم خورد، اما آمار فروش سالانه چیزی نبود جز روایت بحران مخاطب. اکران عید در قیدوبند انگیزههای موقتی و فصلی است. میزان مخاطبپذیری سینماها را باید با مخاطب پایدار در طول یکسال سینمایی سنجید. با فیلمهایی که در جشنواره فیلم فجر اخیر به نمایش درآمدند -که در نوبت اکران امسال هستند- امید چندانی به رونق گیشهها نیست. گیشهها با کلیشههای آماری به نقطه آرمانی نمیرسند.