bato-adv
کد خبر: ۶۲۰۶۶

ضربه سانسور به سینمای اجتماعی

تاریخ انتشار: ۱۱:۳۵ - ۰۶ آذر ۱۳۸۹


برنامه سینمایی هفت شب گذشته تمام زمان اجراي خود را به بررسی ساختار سینمای ایران در سال‌های بعداز انقلاب اختصاص داده بود. بخش مهمی از اين برنامه به انتقاد از سیاستهای صدا و سیما اختصاص یافته بود. 

در برنامه هفت؛ علیرضا رئیسیان و شهریار بحرانی همراه با مسعود فراستی درباره‌ي ساختار سینمای ایران و علت ریزش مخاطب گفتگو كردند. 

رئیسیان با مقایسه و بررسی وضعیت سینمای قبل و بعداز انقلاب گفت: «اوج فیلم‌فارسی در سالهای دهه 50 بود. در آن دوران؛ سینمای هنری و اندیشمند در حاشیه بود. اما ضعیف بودن این فیلم‌های به اصطلاح فارسی و عدم استقبال مخاطبان از اين آثار باعث شد تا میزان تولیدات این سینما از 90 عنوان فیلم در ابتدای این دهه به 8 فیلم در سال 56 رسید. این مسئله نشان می‌دهد که هرگاه سینما از اجتماع دور شود و بجای پرداختن به مسائل اصلی مخاطب؛ به سطحی‌نگری بپردازد؛ تبدیل به سینمای خنثی شده و مخاطب خود را نيز ازدست مي‌دهد.»
 
رئیسیان، خنثی شدن فیلم‌ها و نبود فیلم‌های اجتماعی بازگوكننده‌ي مشکلات مردم؛ را برای بدنه‌ي سینما بسیار خطرناک تفسير كرد و افزود، در یک پروسه‌ي 5 الی 10 ساله؛ مخاطب از این سینما دور می‌شود و از آنجایي که او نمی‌تواند در خلاء بماند؛ به سمت محصولات دیگر خارجی می‌رود که بعضا بسیار ضعیفتر هستند. این امر باعث می‌شود تا سازندگان داخلی نیز به تقلید از نمونه‌های خارجی فیلم بسازند. درحالیکه اگر فیلم‌ها به زندگی مردم نزدیک شود؛ آنگاه داراي عنصر رقابت مي‌شود كه اثرگذاري زيادي دارد. 

کارگردان چهل سالگی گفت که امروز اجازه‌ي ورود به عرصه‌های تازه داده نمی‌شود. این امر دلیلی بر نبود ساختارشکنی در فیلم‌هاست. 

وی ادامه داد: «سانسور به سینماي اجتماعی و سینمایی که براي دیدگاه مخاطب و مسئله‌ي وی؛ ارزش قائل می‌شود، ضربه زده و باعث شده تا این سینما بسیار کوچک شود. اين سینما؛ سینمای دوقطبی است که در یکسوی آن سینمای دولتی بدون مخاطب و در سمت دیگر آن سینمای خنثی قرار دارد.»
 
رئیسیان با اشاره به اینکه تاثیرگذاری فعالیت و تولیدات بسیاری از دستگاه‌های دولتی مانند حوزه هنری، بنیاد سینمای فارابی و کانون پرورش فکری امروز مشخص نیست، افزود، امروز بسیاری از فیلم‌ها و سریال‌های ضعیف که در شبکه‌ي ویدئویی و سینماها ساخته می‌شوند؛ ریشه در عملکرد تلویزیون و محدودیت‌های تلویزیون دارد. آثار ضعیف دارای همان ساختارهاي تلوزیونی منتها با قدري فضای بازتر و آزادتر هستند. 

وی ادامه داد، امروز می‌توان بسیاری از نهادها مانند بنیاد سینمایي فارابی كه تاثیری در سینما ندارد را تغییر داد و آنهارا به بنگاه‌های تولید تبدیل کرد. 

رئیسیان، لزوم نظارت بر سينما را بسیار مهم دانست اما بین نظارت و ممیزی تفاوت قائل شد و افزود: «نظارت، ممیزی نیست البته نظارت باید وجود داشته باشد ولی باید به‌صورتی باشد که درکنار فیلم ضعیف؛ فیلم خوب هم ساخته شود. امروز ممیزی امکان رشد طبیعی را از سینمای ایران گرفته است و در 5 سال اخیر سینمای تاثیرگذار را کمرنگ و ضعیف كرده است. کمرنگ شدن این سینما هم باعث توليد فیلم ضعیف شده است.»
 
رئیس اسبق کانون کارگردانان با اشاره به اینکه بعداز حذف نظام درجه‌بندی مخاطب و فیلم‌ها در زمان سیف‌الله داد، نظام دیگری جایگزین آن نشده است، ادامه داد، نظارت کامل باید در دست دولت باشد اما امور اجرایی باید در دست صنف باشد. صنف نبايد ارزشگذاری کند و کار اجرایی انجام دهد. طبقه‌بندی مخاطب باید توسط صنوف که نمایندگان مردم هستند؛ انجام شود. 

وی، تغییر ساختار را بسیار مهم دانست و افزود که دولت باید فقط به طراحی و نظارت بپردازد و از تصدی‌گری خود کم کند. آن را رها کند زیرا نه تنها فرهنگ را نمی‌توان با بخشنامه کنترل کرد بلکه یارانه‌های داده شده نیز باعث شده بسیاری از فیلمسازان تنبل شده و خلاقیت را از آنها گرفته شود. 

شهریار بحرانی نیز با اشاره به قدمت تاريخی فرهنگ در ایران گفت: «ایران؛ کشور هنرمندان و ادباي بزرگی بوده است که شان هنر خود را بسیار بالا می‌دانستند و هرگز هنر خود را برای پادشاهان و هوای نفسانی خود انجام نمی‌داند. امروز نیز باید سینمای ما همين‌گونه باشد. مخاطب هنرمند باید فطرت‌های پاک مردم باشد نه شهوت و نفسانیات. البته در سینما باید کار درست و جذاب انجام شود اما نبایدکار نفسانی باشد.»
 
بحرانی در پاسخ به سوالي درباره‌ي پرداخت سينما به موسیقی مبتذل به‌دلیل نبود موسیقی خوب در تلویزیون، گفت: «امروز به موسیقی نیاز داریم اما موسیقی‌اي که متعالی باشد. اینکه یک عده از مخاطبان به موسیقی مبتذل نیاز دارند؛ دلیل نمی‌شود که تمام جامعه‌ي فرهنگی را به این موسیقی آلوده کنیم. مشکل ما این است که از هنر خوب و موسیقی خوب نتوانستیم به خوبی استفاده کنیم و در تمام عرصه‌های هنری دچار اعوجاج هستیم. ما جوان‌ها را تربیت نکردیم و به آنها معرفت ندادیم بجای آن؛ جوان‌های ما با ستاره‌های سینما، فوتبال و جوایز بانک‌ها تربیت شده‌اند.»
 
وی با اشاره به اینکه سرگرمی‌سازی صرف درست نیست، افزود، در صدر اسلام نیز عده‌ای بودند که قصه می‌گفتند و مردم را از اصل دور می‌کردند. قصه‌پردازی صرف خوب نیست بلكه باید قصه هدف داشته باشد. 

بحرانی، کار فرهنگی و بنیادی را مهم دانست و افزود: «تغییر مدیران در حوزه‌ي سینما فایده ندارد. باید یک کار فرهنگی و زیربنایی انجام شود. امروز باید یک اتاق فکر در سینمای ایران در حوزه‌ي مدیریت تشکیل شود البته هنر یک امر متعالی است و نمی‌توان برای آن حیطه‌بندی كرد يا بخشنامه صادر کرد اما می‌توان از آن حمایت کرد.»
 
در ادامه‌ي برنامه؛ بخش‌هایي از فیلم‌های گنج قارون، یکه بزن و نمونه‌های امروز آنها به نمایش درآمد.

مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین