bato-adv
کد خبر: ۶۱۳۷۱۷

هفت مرگ مشهور باستانی؛ از سوختن در گودال آتش تا غرق‌شدن در توالت

هفت مرگ مشهور باستانی؛ از سوختن در گودال آتش تا غرق‌شدن در توالت
در این مطلب داستان هفت مورد از عجیب‌ترین مرگ‌های حاکمان دنیای باستان را می‌خوانید.
تاریخ انتشار: ۱۵:۰۴ - ۰۹ اسفند ۱۴۰۱

شاهان و ملکه‌های تاریخ باستان معمولاً از تمام تجملات و جلوه‌های قدرت و ثروت عظیم‌شان بهره می‌بردند، اما آن‌ها هم مانند عوام از خطرات مصون نبودند. همۀ حاکمان دوران باستان با آسودگی در سالخوردگی روی تخت‌خوابشان از دنیا نرفتند بلکه شکل مرگ بعضی از آن‌ها حتی از شکل زندگیشان هم مشهورتر شد.

به گزارش فرادید، بسیاری از آن‌ها در نبرد کشته شدند یا به شکل وحشیانه‌ای به قتل رسیدند. با این حال، عده‌ای از آن‌ها نیز به شکل‌های بسیار عجیب‌تر و غیرعادی‌تری جانشان را از دست دادند. در این مطلب داستان هفت مورد از عجیب‌ترین مرگ‌های حاکمان دنیای باستان را می‌خوانید.

هفت مرگ مشهور باستانی؛ از سوختن در گودال آتش تا غرق‌شدن در توالت

۱. خفه شدن با انبوهی از لباس – دراکو؛ یونان باستان

اصطلاح انگلیسی «Draconian» به معنای قوانین حقوقی سخت و بی‌رحمانه نشات‌گرفته از دراکو است؛ سیاستمدار آتنی معروف قرن هفتم قبل از میلاد. طبقات حاکم آتن از دراکو خواستند مجموعه‌ای از قوانین را تدوین کند، اما اصلاً تصور نمی‌کردند قوانین کیفری او تا چه حد شدید باشد. دراکو تقریباً برای هر قانون‌شکنی مجازات مرگ تعیین کرده بود. به عبارت روشن‌تر، ممکن بود کسی برای دزیدن کلم هم اعدام شود. با این حال، دراکو همچنان بین عوام محبوبیت داشت.

در حالی که دراکو روی صحنه‌ی یک تئاتر حاضر شده بود، جمعیتِ هیجان‌زده تصمیم گرفتند حمایت‌شان را از او به روش سنتی نشان دهند. چگونه؟ با پرتاب لباس به سمت او! طبق افسانه‌ها، این نشان دادن محبت منجر به مرگ دراکو شد، چون زیر کوهی از لباس دچار خفگی شد! البته این احتمالا فقط یک افسانه است و دلیل مرگ واقعی دراکو برای مورخان روشن نیست.

۲. غرق شدن در توالت – جینگ از جین؛ چین باستان

در تابستان سال ۵۸۱ پیش از میلاد، یک شمن (جادوگر و حکیم قبیله) به دوک جینگ، حاکم جین از سال ۵۹۹ تا ۵۸۱ پیش از میلاد هشداد داد که او آنقدر زنده نمی‌ماند که از برداشت محصول سال آینده بهره‌مند شود. اواخر تابستان آن سال، دوک حین آماده شدن برای خوردن گندم تازه دستور داد آن شمن را اعدام کنند و به او بگویند پیش‌گویی اش درباره‌ی مرگ دوک جینگ اشتباه بوده است.

درست همان لحظه که دوک می‌خواست گندم را بخورد، حس اجابت مزاج به سراغش آمد و به سمت توالت سلطنتی رفت، اما از بخت بد درون گودال آبریز توالت افتاد و غرق شد. یکی از خدمتکاران دوک با شجاعت تمام درون چاه مستراح شیرجه زد تا بدن اربابش را از درون گودال بیرون بکشد، اما در قبال این عمل شجاعانه او را کشتند و همراه جسد اربابش دفن کردند تا بتواند در جهان باقی هم به او خدمت کند.

۳. خفگی در خاکستر – سغدیانه، ایران باستان

شاهنشاه سغدیانه (یا سغدیانوس) حاکم امپراتوری هخامنشی از سال ۴۲۳ تا ۴۲۴ پیش از میلاد بود. نابرادری شاهنشاه، اوخوس باور داشت که پادشاهی حق اوست، به همین دلیل سغدیانه را متقاعد کرد تا از سلطنت کناره‌گیری کند. اوخوس به سغدیانه قول داد پس از ترک سلطنت، به او اجازه می‌دهد با آرامش و آسایش به زندگی‌اش ادامه دهد. سغدیانه پذیرفت و از سلطنت کناره‌گیری کرد.

اوخوس به سرعت سلطنت را به دست گرفت و نابرادری‌اش را به مرگ محکوم کرد. یک اتاقک بلند آجری را پر از خاکستر سرد کردند و سغدیانه را درون آن قرار دادند، طوری که انبوه خاکستر‌ها تا کمر او را پوشانده بود. سغدیانه چندین ساعت عذاب‌آور را به صورت ایستاده درون این برج کوچک گذراند و از لابلای ذرات پودری نفس کشید تا اینکه به تدریج از خفگی جان باخت. این مجازات اعدام ایران باستان روش وحشتناک مردن تلقی میشد و مختص کسانی بود که مرتکب خیانت بزرگی شده بودند.

۴. مرگ در حال خودنمایی کردن – وو از شین، چین باستان

دولت نیرومند شین در گذشته‌های دور توسط افراد نیرومندی اداره میشد و در مورد شاه وو که در سال ۳۱۰ پیش از میلاد به سلطنت رسید، این نیرومندی اَشکال زیادی داشت. نفوذ رو به رشد پادشاهی وو و موفقیت‌هایش در نبرد موجب غرور او شده بود. او از تماشای مسابقات وزنه‌برداری همراه دوستان درباری‌اش لذت می‌برد. یک روز، پادشاه وزنه‌بردار مشهوری را به چالش دیگ بلند کردن دعوت کرد. این وزنه‌بردار مشکلی با نگهداشتن دیگ‌های سنگین برنزی در بالای سرش نداشت، اما وقتی پادشاه این شئ بزرگ را بالا برد همه چیز به شکل وحشتناکی رقم خورد. پای پادشاه زیر فشار تاب برداشت و استخوان قلم پا و کاسه‌ی زانوی او شکست.

پادشاه وو هرگز از این حادثه‌ی هولناک بهبود نیافت تا اینکه یک شب در فاصله‌ی کوتاهی پس از آن حادثه، خون از چشمانش سرازیر شد و جانش را از دست داد. صاحبان قدرت باور داشتند این حادثه دلیل مرگ شاه بودو به همین دلیل پس از مرگ پادشاه، رقیب نگون‌بخت او یعنی مِنگ یوو در آن چالش به همراه تمام اعضای خانواده‌اش اعدام شدند.

۵. افتادن به دام یک گودال آتشین – سوسیما، هند باستان

در قرن سوم پیش از میلاد، شبه‌قاره‌ی هند تحت سلطه‌ی امپراتوری قدرتمند موریا بود. یکی از معروف‌ترین حاکمان آن، آشوکای بزرگ بود که از سال ۲۳۲ تا ۲۶۸ پس از میلاد صاحب قدرت بود. آشوکا در مقام قهرمان افسانه‌ایِِ آیین بودایی محترم شمرده میشد، اما او را به واسطه‌ی اعمال خشونت‌آمیزش هم به یاد می‌آوردند. می‌گویند زمانی او به تنهایی سرِ ۵۰۰ نفر از وزیرانش را پس از اینکه با او مشاجره کرده بودند، از تن‌شان جدا کرد. سوسیما پس از به قدرت رسیدن مخفیانه‌ی آشوکا به قصد سرنگون کردن آشوکا به قلمروی او سفر کرد.

آشوکا که از برنامه‌ی رقیب خود مطلع شده بود، برای او تله‌ی حیله‌گرانه و کشنده‌ای ساخت. بیرون از دروازه‌های پاتالیپوترا، مردان وفادار به آشوکا از یک سو یک «فیل مکانیکی» راه‌اندازی کردند و روی این فیل، بدل پادشاه را نشاندند تا سوسیما را به سوی آن جلب کنند و از سوی دیگر، مقابل همان فیل، گودال بزرگی حفر کردند و آن را با آتش‌پاره‌های داغ پر کردند. سوسیما گرفتار این گودال شد و جانش را با یک مرگ تدریجی و دردناک از دست داد.

۶. خودکشی با مار – کلئپاترا، مصر باستان

یکی از معروف‌ترین مرگ‌های پادشاهان باستانی، مرگ کلئوپاترای هفتم، ملکه‌ی پادشاهی بطلیموسی مصر از ۳۰ تا ۵۱ پیش از میلاد است. طبق سنت رایج، خودکشی او به این شکل بود که اجازه داد یک افعی کوچک یا یک کبری او و ندیمه‌هایش را نیش بزند. شکسپیر به معروف کردن کلئوپاترا، رابطه‌ی پرشور او با مارک آنتونی رومی و خودکشی دراماتیک او کمک کرد. اما مورخان امروزی می‌گویند روش قطعی مرگ او مشخص نیست.

هفت مرگ مشهور باستانی؛ از سوختن در گودال آتش تا غرق‌شدن در توالت

۷. مرگ در اثر فریاد زدن – والنتینیان، روم باستان

والنتینیان اول، امپراتور رومی از ۳۶۴ تا ۳۷۵ یک سرباز حرفه‌ای بود که پس از مرگ امپراتور ژویان توسط فرماندهان به مقام امپراتوری رسید. در نوامبر سال ۳۷۵، والنتینیان در استان رومی والریا در مجارستان امروزی در حال مبارزه با یک قوم ژرمنی به نام کوآدی بود. در هفدهم نوامبر، کوآدی‌ها برای ملاقات با امپراتور، هیئتی از نمایندگان را فرستادند.

این هیئت به ظاهر تهدیدی ضمنی برای والنتینیان صادر کرد و به او توصیه کرد ساخت قلعه‌های رومی در سرزمین‌های کوآدی منجر به جنگ شده و دیگر اینکه ایمنی رومی‌ها در برابر حملات کوآدی را نمیتوان تضمین کرد. یک مورخ معاصر امپراتور را در حال فوران خشم شدید و فریاد زدن و پرخاش کردن بر سر نمایندگان توصیف کرده است. از قرار معلوم، لحظاتی بعد حاکم رومی دیگر قادر به تکلم نبوده و دچار خفگی شده است. صورتش از شدت فشار سرخ شده و در نهایت جانش را در اثر سکته از دست میدهد.

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین