بر اساس گزارش نشریه پلتس واردات نفت روسیه به چین رشد چشمگیری داشته است. گویا پالایشگاههای مستقل چین (مینیریفاینرها) در استان شاندونگ به این مبادله تمایل زیادی دارند و خواهان خریداری گریدهای مختلف نفت روسیه هستند. این در حالی است که این پالایشگاهها به عنوان اصلیترین خریداران نفت ایران به حساب میآیند. حال مشخص نیست با حضور روسیه چه چشماندازی در انتظار بازار صادرات نفت ایران است.
به گزارش تجارتنیوز، نشریه پلتس، در تازهترین گزارش خود از رشد فزاینده واردات نفت خام روسیه به چین خبر داد، بر این اساس پالایشگاههای مستقل (مینیریفاینرها) چین در استان شاندونگ تمایل زیادی به خرید نفت خام روسیه در گریدهای مختلف دارند.
نام چین همواره به عنوان بزرگترین خریدار نفت ایران مطرح است و به گفته کارشناسان اصلیترین خریدار نفت در این کشور پالایشگاههای مستقل (مینیریفاینرها) هستند. چراکه آنها با عرصه بینالملل تعامل چندانی ندارند و طبیعتاً مشمول قوانین تحریمی علیه ایران نمیشوند.
بر اساس گزارش نشریه پلتس به نظر میرسد همین بازار محدود و غیر رسمی ایران نیز در حال کوچکتر شدن است و بازار چین بستر را برای عرضه محصولات روسی مهیا میکند. مینیریفاینریهای چینی در جغرافیای بستهای هستند و ارتباط آنچنانی با عرصه بینالملل ندارند با این حال یکی از اصلیترین خریداران نفت کشور به حساب میآیند که امروزه تعامل اقتصادی با روسیه را به بر ایران ترجیح میدهند.
چرخش ملموس چین به سمت روسیه و کشورهای عربی در حالی است که چندی پیش با سفر رئیسی به این کشور، از آن به عنوان شریک استراتژیک یاد کرد! قراردادهای ۳۰ ساله برداشت گاز از پارس جنوبی با کشورهای همسایه ایران مصداق بارز سیاست منفعتطلبانه اژدهای زرد است. البته با توجه به سیاستهای بینالمللی و تامین منافع برای هر کشور، انتخاب روسیه برای انجام مبادله برای چین امری طبیعی تلقی میشود.
تنها محدودیتی که برای روسیه وجود دارد سقف قیمت فروش نفت است. بر این اساس کشورها نباید نفت روسیه را بالاتر از سقف تعیین شده (۶۰ دلار) خریداری کنند؛ بنابراین پذیرش چنین شرایطی به مراتب برای چینیها منطقیتر است تا اینکه با کشوری که تحت تحریمهای ثانویه (ایران) قرار دارد مبادله تجاری کنند.
متولیان امر و خبرگزاریهای وابسته به دولت مدعی افزایش صادرات نفت به کشورهایی همچون چین هستند. این ادعا پیش از از دست رفتن بازارهای غیررسمی ایران در چین مطرح شد. با این حال، اما مشخص نیست درآمد صادرات مذکور از چه طریق تامین میشد و در صورت وصول چرا بازار ارز شاهد چنین نوسانات شدیدی است؟ میتوان نتیجه گرفت که یا درآمدی وصول نمیشود یا ارزانفروشی به قدری است که ورود ارز آن به بازار تاثیر چندانی ندارد؟
حاجی بابایی، نماینده مجلس، در گفتگو با روابط عمومی صندوق توسعه ملی از پرداخت نشدن سهم صندوق توسعه ملی از طریق درآمدهای نفتی خبر داد. سهم این صندوق از درآمدهای نفتی حدود ۴۰ درصد است که در حال حاضر کمتر از ۲۰ درصد آن پرداخت شده است. مجموع بدهی دولتها تاکنون ۱۰۰ میلیارد دلار به صندوق برآورد میشود. با این حساب یعنی پولی از منابع صادرات نفت به دست نیامده است که دولتها حتی بدهی خود را به صندوق بدهند.
حال با از دست رفتن فرصتهای ایران برای عرضه محصولات خود در بازارهای بینالمللی چه چشم اندازی در انتظار بازار نفت ایران خواهد بود؟