یکی از فرماندهان سابق آتشنشانی تهران میگوید: سازمان آتشنشانی شهر تهران از نظر تجهیزات تقریباً بهروز است و چیزی از تجهیزات کشورهای توسعهیافته کم ندارد. اصلیترین عامل بروز حوادث ناگوار، مربوط به ناایمن بودن ساختمانها، عدم رعایت استانداردهای ساختوساز و سوءمدیریت است.
به گزارش خبرآنلاین، عصر روز شنبه ششم اسفندماه ساختمانی در خیابان طالقانی، محدوده خیابان بهار دچار حریق و آتشسوزی شد که در این عملیات یکی از نیروهای آتشنشانی به نام رضا دارابی در حین اطفای حریق ساختمان ۱۵۳ خیابان بهار به دلیل شدت جراحات ناشی از سقوط در چاهک آسانسور ساختمان به شهادت رسید. این قبیل حوادث در حالی به وقوع میپیوندند که تهران با گذشت شش سال، هنوز داغ سانحه پلاسکو و شهدای آتشنشان را در دل دارد.
احمد حاجیوند، از فرماندهان سابق سازمان آتشنشانی تهران، علل اینگونه حوادث را عدم رعایت ایمنی در روند ساخت ساختمانها میداند و در گفتگو با خبرآنلاین میگوید: «مشکلی که در سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران وجود دارد و منجر به سوانحی همچون فاجعه پلاسکو، درمانگاه سینا اطهر و الآن خیابان بهار شده است، مربوط به عدم رعایت ایمنی در ساختمانسازی است. سازمان آتشنشانی شهر تهران از نظر تجهیزات تقریباً بهروز است و چیزی از تجهیزات کشورهای توسعهیافته کم ندارد. بیشترین عامل بروز چنین حوادثی ناایمن بودن ساختمانها، عدم رعایت استانداردهای ساختوساز و سوءمدیریت است.»
با وجود بازدیدهای گسترده سازمان آتشنشانی از این ساختمانها طی سالهای اخیر به منظور تشخیص موارد ناایمن در ساختمانها، تذکر به مالکان و اعلام به شهرداری و شورای شهر باز هم شاهد کاهش این چنین حوادث نبودیم. سازمان آتشنشانی این امر را وظیفه خود میداند و برای پیشگیری از بروز چنین حوادث و فجایعی، این وظیفه را به نحو احسن انجام میدهد؛ به عبارتی کوتاهی و قصور از جانب آتشنشانی مطرح نیست و الباقی ماجرا که وظیفه شهرداری یا شورای شهر و دیگر ارگانهاست، به خوبی پیگیری نمیشود یا بایگانی میشود؛ که نتیجه این سهلانگاریها بروز حوادث ناگوار است.
البته گفتنی است که شورای شهر خود نیز از شهرداری خواهان این است که ساختمانهای ناامن را به خریداران یا ساکنان آن معرفی کنند تا مردم با آگاهی از بروز حوادث احتمالی، از خرید و اجاره واحد در این ساختمانها بپرهیزند. دلیل اینکه ساختمانهای ناایمن معرفی نمیشوند یا جلوی فعالیت آنها گرفته نمیشود باید مشخص شود و شهرداری موظف به پاسخگویی در این زمینه است.
اگر بخواهیم منصفانه به این موضوع نگاه کنیم، باید گفت تجهیزات آتشنشانیهای شهر تهران تقریباً بهروز است و چیزی از تجهیزات کشورهای توسعهیافته کم ندارد؛ لباسی که آتشنشان آمریکایی میپوشد با لباس آتشنشان ایرانی فرق چندانی ندارد. خوشبختانه ضعف قابلتوجهی در زمینه تجهیزات آتشنشانی نداریم.
بیشترین عامل بروز چنین حوادثی ناایمن بودن ساختمانها، عدم رعایت استانداردهای ساختوساز و سوءمدیریت است. در حادثه دلخراش پلاسکو نیز همین مسئله منجر به آن اتفاق ناگوار شد. هرچند پس از حادثه، نمایندگان شورای شهر برای مدتی پیگیر روند قضائی مربوط به عدم رعایت ایمنی در ساخت این ساختمان بودند، ولیکن این پیگیری صرفاً دو تا سه هفته به طول انجامید. بعید نیست که با ادامه این سوءمدیریتها پس از این هم شاهد چنین اتفاقات ناگواری باشیم. یا در خصوص آتشسوزی کلینیک سینا اطهر که در تابستان سال ۹۹ در تهران رخ داد و حدود ۲۵ نفر کشته بر جای گذاشت، همین جریان ناایمنی و نادیده گرفتن تذکرات مطرح است.
یک ساختمان مسکونی که بدون هیچ مجوزی به درمانگاه تغییر کاربری داده و آتشنشانی چندین بار اخطار داده بود که نحوه انبارداری در این ساختمان اشتباه است. همان معضلی که در پلاسکو شاهد بودیم در این مورد هم صدق میکرد؛ راه پلهها را از تجهیزات و لوازم پر کرده بودند، پشت درهای خروجی و پشتبام هم وسایل چیده بودند و در واقع هیچ راه خروج اضطراری باقی نگذاشته بودند و در نتیجه کسانی که در ساختمان گیر افتاده بودند نتوانستند فرار کنند و به دلیل استنشاق دود جان خود را از دست دادند.
حادثه آتشسوزی درمانگاه سینا اطهر
ما دو نوع عملیات آتشنشانی داریم؛ عملیات تدافعی و تهاجمی. عملیات تهاجمی عملیاتی است که جان یک فرد در طول حادثه در خطر است و تمامی راههای کمکی مسدودند، در این عملیات آتشنشان مجبور است ریسک کند، جان خود را به خطر بیندازد و به دل خطر برود تا جان آن فرد را نجات دهد. عملیات تهاجمی بیشتر با احساسات و عواطف آتشنشان سر و کار دارد و حس فداکاری را درون او تحریک میکند. در مواقعی که جان شخصی در خطر نباشد، در تمام دنیا، عملیات تدافعی انجام میشود؛ یعنی آتشنشانها در بیرون ساختمان میایستند و از بالای نردبان یا بالابر روی آتش آب میریزند و سعی میکنند با فاصله مطمئن آن را مهار کنند.
همانطور که در سال ۲۰۱۷ نیز برج مسکونی گرنفل (Grenfell) در انگلستان دچار آتشسوزی شد و هیچکدام از آتشنشانهایی که برای خاموش کردن این ساختمان رفته بودند، وارد آتش نشدند و عملیات بصورت تدافعی انجام شد. کسی هم ایرادی به این کار وارد نکرد، با وجود اینکه تعداد بسیاری از افراد ساختمان در آن حادثه کشته شدند. اما در ایران اینگونه نیست، اینجا آتشنشانها نهتنها برای نجات جان افراد، بلکه برای حفظ اموال مردم، خودشان را به آب و آتش میزنند. اتفاقی که برای شهید دارابی رخ داد هم صرف نظر از انجام وظیفه، ناشی از همان روحیه ایثار و فداکاری بود.
مدیران ذیربط آنطور که شایسته است، به خواستههای بهحق آتشنشانها توجهی ندارند؛ چندین سال است که آتشنشانها به دنبال دریافت سختیکار هستند، بهخصوص آتشنشانهای تهران که زیرنظر بیمه شهرداری هستند. آتشنشانهای سایر شهرها که تحت پوشش بیمه تأمین اجتماعی هستند، مشکلی ندارند و در زمان مقرر (۲۰ سال خدمت) بازنشسته میشوند و به سبب سختیکار، ۱۰ سال به آنها ارفاق میشود. اما در تهران با وجود ۶ هزار آتشنشان، حجم فعالیت سازمان آتشنشانی نسبت به سایر مناطق سختتر و بیشتر است، شهرداری تهران چنین تسهیلاتی را در اختیار آنها قرار نمیدهد و کسی هم به این قبیل مشکلات رسیدگی نمیکند.
در مقام قیاس، حقوق یک آتشنشان از یک راننده شرکت واحد کمتر است؛ با وجود اینکه ساعت کاری و سختی کار آتشنشان به مراتب بیشتر است. کارکنان سازمان آتشنشانی هرقدر هم دارای روحیه فداکاری و ایثار باشند، چنین مسائلی قطعاً در نحوه خدمترسانی سازمان و انگیزه آتشنشانها برای ادامه فعالیت تأثیر منفی خواهد داشت.