فرارو- فروش یک خانه به چندنفر احتمالا جزو قدیمیترین شیوههای کلاهبرداری در بازار مسکن است. در سالهای اخیر تلاش شده با اضافه کردن مواردی مثل کدرهگیری و ثبت سیستمی قراردادها، جلوی وقوع چنین وقایع تلخی را بگیرند، اما تقریبا همگی اطلاع داریم کلاهبرداران حاضر نیستند کنار بکشند یا سرعقل بیایند. آنها همیشه در کمین نشستهاند و چشم انتظار طعمههایی هستند که از همهجا بیخبر به دامشان میافتند. فروش املاک بدون صاحب و متروکه، واگذاری ویلای مشکلدار، تکنیک کلاه در کلاه، ترفند اعتمادسازی، تقلب در ارائه تسهیلات بانکی، تلاش بر فروش ملک دارای منع قانونی، تبانی با دیگران و فروش ملکی که هنوز صاحب قانونی آن نشدهاند از جمله رایجترین شیوههای کلاهبرداری در بازار مسکن هستند. اگر به اصطلاح بیگدار به آب بزنید، ممکن است در چشم برهمی زدنی سرمایهتان و در مواردی ملکتان را از چنگتان بیرون بیاورند و در مواری حتی زحمت فرار کردن را هم به جان نخرند.
به گزارش فرارو، کلاهبرداران در این شیوه، زمین و املاکی که مالک ندارد، یا مالک آن فوت کرده یا مالکاش در خارج کشور بهسر میبرد را شناسایی میکنند. چنین مواردی معمولا زمین بدون در و دیوار است که کسی در آن تصرف ندارند. حتی ممکن است کلاهبرداران با اجاره کردن ملک، تلاش کنند خودشان را مالک جا بزنند و به جعل وکالتنامه یا سندسازی روی بیاورند. معمولا هدف از طراحی چنین نقشهای این است که در ادامه مبادرت به فروش زمین یا ملک به دیگران کنند.
کلاهبرداران در این روش، با دایر کردن دفتر غیرقانونی مشاور املاک و احداث ویلا در محدوده روستایی محل سکونت خود، آنها را به اشخاص ثالث واگذار میکنند. در این حالت فروشنده با توجه به اینکه ویلاها در محدوده روستاها بنا کردهاند با ایجاد مزاحمت برای خریدار مانع تصرف او در ویلا خریداری شده، میشوند. در نهایت با اقدامات خود خریدار را به جایی میرسانند که حاضر شود با کاهش مبلغ قابلتوجهی از ثمن معامله، آن را فسخ کند. کلاهبرداران باز هم دست برنمیدارند و یک فقره چک طولانی مدت مثلا ششماهه به خریدار میدهند و سراغ طعمه بعدی میروند. کلاهبرداران در این روش ردپایی از خود برجا نمیگذارند و شما ناچار شوید تن به خواستههایشان بدهید.
کلاهبرداران در این روش ابتدا از طریق ورود به معاملات دیگران از جمله مشارکت در ساخت و خرید و... خودشان را در امور معاملاتی آنها دخیل میکنند. در ادامه از طریق ترفند «کلاه در کلاه» کردن، آنقدر معاملات متعدد و پیچ در پیچ را با او ادامه میدهند که سرانجام بدون آنکه متوجه شود، کلیه مال و اموالش دچار مشکل شود یا کلا از بین برود. مثلا از قربانی میخواهند ملکش را به آنها بفروشند، سپس چک متعلق به دیگری را که فاقد موجودی است به او میدهند یا قراردادهایی را با قربانی منعقد میکنند که کاملا مجهول و مبهم است. در مواری عمدا پلاک ثبتی یا تاریخها را اشتباه و جابجا میزنند یا قرارداد را در چند نسخه تنظیم میکنند که اگرچه از جهت شکل و شمایل ظاهری یکی است، ولی شرایط و مفاد آنها با هم تفاوت دارد و عمدا نسخهای را به خریدار میدهند که به ضرر او باشد.
بعضی افراد با علم بر اینکه ملک در رهن بانک است آن را به دیگران میفروشند
کلاهبرداران در این شیوه با وجههسازی، از جمله اینکه به فلان فرد و نهاد وابسته هستند یا ثروتمند هستند و... پس از شناسایی افراد سادهلوح، برای مدتی به آنها پول قرض میدهند. سپس در موقعیت مناسب، با بستن یک قرارداد یکطرفه، ملک یا اموال او را از چنگش بیرون میآورند. معمولا در این شیوه کلاهبرداران ثمن معامله را از طریق پرداخت چکهای بیاعتبار تامین میکنند.
کلاهبردار در این روش با انتشار آگهی در روزنامهها یا فضای مجازی اعلام میکند میتواند وام با کارمزد پایین برای متقاضیان جور کند. سپس بهمنظور اخذ وام، از قربانی وکالت با اختیار فروش و صلح دریافت میکند، اما عوض اخذ وام، ملک را بهخود یا دیگری انتقال میدهد.
کلاهبرداران در این شیوه معمولا در جلد سازندههای مسکن میروند و پس از انعقاد قرارداد مشارکت، چه حق پیشفروش داشته باشند و چه نداشته باشند، شروع به پیشفروش واحدها به چندنفر میکنند و در موقعیت مناسب متواری میشوند.
بعضی افراد با علم به اینکه ملک در رهن بانک است آن را به دیگری میفروشند. خرید و فروش اینگونه املاک باطل و غیرقانونی است.
کلاهبرداری در این شیوه توسط یک زوج انجام میشود. مرد قبل فروش ملک به دیگری از همسرش میخواهد مهریه خود را اجرا بگذارد و همزمان با فروش ملک به دیگران، همسرش حکم توقیف ملک بابت مهریه را میگیرد. در ادامه زن و شوهر دوتایی با هم متواری میشوند.
کلاهبردار در این روش مبلغ کمی را در ابتدای خرید ملک به فروشنده پرداخت میکند؛ سپس بدون آنکه وجه معامله راپرداخت کند، ملک را به شخص دیگری میفروشد و متواری میشود. در این روش فروشنده با توجه به اینکه بیع، یک عقد لازم است نمیتواند بههم زند و از طرف دیگر با توجه به عدم دسترسی به خریدار مطالبه الباقی مبلغ معامله با مشکل مواجه است. شگفتانگیز است، اما این موارد حتی جزو مصداقهای کلاهبرداری نیز بهحساب نمیآید. بهتر است موقع فروش ملک شرط کنید تا زمان تسویه کامل، خریدار حق فروش ملک به دیگری را ندارد. ضمن اینکه میتوانید برای خود حق فسخ قرارداد را در نظر بگیرید.
همسایه ما یکسال دوید دنبال چک و بعد از کلی پول خرج کردن برای وکیل آخر سر بزحمت تونست دوباره ملکش رو پس بگیره در حالی که اگر در قرارداد ذکر میکرد که در صورت نقد نشدن چک قرارداد فسخ خواهد شد براحتی میتوانست بدون دادگاه به حق خودش برسه
پس توصیه من اینه که موقع فروش ملک این جمله های گره گشا رو در قرارداد ذکر کنید تا کسی نتونه ازتون کلاهبرداری کنه