به اعتقاد مدیرمسئول روزنامه ابتکار شنیدن انتقادهای سازنده قدمی روبهجلو برای رواداری در حکمرانی است و باب نقد در کشور شکوفا میشود. ما بعضا با مشکل نبود رواداری، بیتحملی و برچسبزدن به منتقدان مواجه هستیم. متأسفانه امروز بهجز معدود مسئولانی مانند آقای اژهای که به این موضوع اهتمام دارند، با این مشکل بزرگ روبهرو هستیم که بسیاری به اهمیت انتقاد توجه نمیکنند و نمیدانند که شنیدن انتقاد، به امنیت جامعه و حکمرانی مطلوب کمکی بهینه میکند.
تاکنون رئیس دستگاه قضا بارها بر اهمیت انتقادپذیری تأکید کرده است. گرچه انتقاد را مشروط به شرط «سازنده» بودن کرده است. این سخنان در حالی عنوان میشود که رسانههای منتقد در ماههای اخیر، به شکل گستردهای هدف شکایت برخی نهادهای نظامی قرار داشتهاند و انبوهی از شکایت این نهادها راهی دادسرای فرهنگ و رسانه شده است. مدیرمسئولان رسانههای مختلف میزان انتقادپذیری از سوی دستگاه قضا در دوران ریاست اژهای از یکسو و وضعیت شکایت از رسانههای منتقد از سوی دیگر را در گفتگو با هممیهن موردبررسی قرار دادهاند.
به گزارش هممیهن، غلامحسین محسنی اژهای، رئیس دستگاه قضا، در اظهاراتی بر اهمیت نقدپذیری تأکید و تصریح کرد: «باید از نقد سازنده استقبال کنیم و هیچگونه نگرانی نسبت به انتقاد نداشته باشیم؛ چنانچه فردی دلسوزانه و خیرخواهانه نسبت به شخص ما یا دستگاه ما، نقد صحیحی را وارد آورد، باید از آن نقد استقبال کنیم و چنانچه اشکالی در کار ما وجود دارد، نسبت به رفع آن کوشا باشیم.» سخنان اژهای در نگاه اول منطقی و درست است، اما شاید با نشاندن صفت «سازنده» در کنار واژه «نقد» و تأکید بر نقد صحیح از سوی فرد دلسوز ابهاماتی را برای مخاطب ایجاد میکند. نقد سازنده و غیر سازنده چه تفاوتی دارند؟ شاخص و حدودوثغور هر یک چیست؟ این حدودوثغور آیا توسط سلیقه و دیدگاه اشخاص و مقامات ارشد کشور یا مقامات نظامی و امنیتی مشخص میشود یا اینکه قانون آن را تعیین کرده است؟
از سوی دیگر مسئله مهم این است که فرد دلسوز چه کسی است و چه معیارهایی برای تمییز فرد دلسوز از غیردلسوز وجود دارد؟ بهعنوان مثال در حوزه رسانه بارها شکایتهایی از سوی نهادهای نظامی خاص از رسانههای منتقد انجام شده است. همچنین بارها شاهد بازداشت فعالان رسانهای بودهایم. این رویه یعنی شکایت و مهمتر بازداشت فعالان رسانهای در چندماه اخیر سرعت بیشتری یافته است. حال سؤال این است که رسانهها و روزنامهنگارانی که در داخل کشور و با مجوز نهادهای ذیربط مشغول فعالیت هستند در جرگه افراد دلسوز محسوب شده و انتقادات آنان شنیده میشود یا اینکه انتقادات این رسانهها و حمایت آنها از مطالبات مردم که گاهی در تعارض با صلاحدید مسئولان است (مانند موضوع صیانت از فضای مجازی) نوعی عدم دلسوزی ارزیابی شده و با برچسبهای مختلف مواجه میشود؟ آیا توصیههای رئیس دستگاه قضای کشور فقط خطاب به زیرمجموعه دستگاه متبوع خود است یا اینکه سایر دستگاههای متصدی امر حکمرانی را نیز شامل میشود؟
البته این نخستینبار نیست که اژهای بر ضرورت انتقاد و انتقادپذیری تأکید میکند. او مدتی پیش نیز در نشست با اعضای هیئت نظارت بر مطبوعات، بر ضرورت انتقاد و انتقادپذیری تأکید کرد، اما انتقاد سازنده را بر اساس قانون مشروط به دارا بودن منطق و استدلال و پرهیز از توهین، تحقیر و تخریب عنوان کرد. حالا سؤال این است که آیا رسانههایی که مکرر مورد شکایت یا اخطار قرار میگیرند همگی مرتکب تحقیر و تخریب شده و مهمتر اینکه آیا انتقاداتشان فاقد منطق و استدلال است؟ برای ارزیابی سخنان اژهای در خصوص انتقادپذیری با تعدادی از مدیران مسئول روزنامههای مختلف گفتگو کردهایم.
محمدجواد اخوان، مدیرمسئول روزنامه جوان معتقد است حوزه امنیت ملی برای رسانهها بهخوبی شناخته نشده است. او در توضیح این موضوع به هممیهن گفت: «در عین اینکه رسانهها باید نقش نقادانه خود را حفظ کنند و ما به نقد اعتقاد داریم، اما ثبات و امنیت کشور باید برای همه خط قرمز باشد و هیچکس نباید از دعوت به یک اقدام غیرقانونی یا تجمع غیرقانونی و هر آنچه فرایند امنیت کشور را خدشهدار میکند حمایت کند. رسانه باید در این حوزه احساس مسئولیت کند، پیش از آنکه دستگاه انتظامی یا قضایی به مسئله ورود کنند. گاهی برخی رسانهها در این موضوع کمی غفلت میکنند و متوجه این نیستند که در برابر امنیت کشور نیز مسئولیت داریم. منظور من حوزه انتقاد نیست بلکه این موضوع است که یک رسانه گزاره، خبر یا روایتی را عنوان کند که در آن تشویش اذهان عمومی یا دعوت به آشوب باشد. این مسئله دوسویه است؛ هم سعهصدر مسئولان نیاز است و هم اینکه رسانهها مسئولیت خود را بشناسند.»
اخوان درباره مواجهه مکرر رسانهها و بهویژه رسانههای منتقد، با شکایت از سوی نهادهای نظامی و تضاد آن با روحیه انتقادپذیری بیان کرد: «اگر شکایتی از سوی دستگاههای مسئول در حوزه امنیتی مطرح شود اساساً متفاوت از موضوع نقدپذیری است. آنها بهعنوان ضابط قضایی مادهقانونی را برای دستگاه قضایی مطرح میکنند و دستگاه قضایی نیز بر اساس تشخیص خود بررسی میکند که آیا موضوع مطرحشده درست هست یا خیر. اگر شکایت مطروحه درست باشد رسانه یا فرد را وارد فرایند رسیدگی قضایی میکنند. این مسئله متفاوت از این است که یک دستگاه نسبت به رسانهای موضع مخالف داشته باشد. در واقع در چنین مواردی نهاد امنیتی بهعنوان ضابط مدعیالعموم عمل میکند. دستگاههای امنیتی میگویند که ما موارد را ارائه میدهیم و ممکن است دادستان نپذیرد. معتقدم جنس این موضوع از واکنش یک سازمان نسبت به رسانهای که مطلبی علیه آن نوشته، متفاوت است.»
او درباره این موضوع که آیا نقدپذیری و رواداری درباره مسئولان حوزههای امنیتی نیز صادق است یا خیر، گفت: «انتقاد نسبت به این گروه یک موضوع است و اینکه آیا نسبت به موضوع امنیت باید رواداری داشته باشند مسئله دیگری است. معمولاً آنچه محل بحث بوده این است که آیا این افراد باید در مقابل عمل رسانهای که به تشخیص آنها خلاف امنیت کشور است، واکنش نشان دهند و به اقدام قضایی و برخورد دست بزنند. من معتقدم در چنین اموری تشخیص اینکه آیا باید تساهل رخ بدهد یا خیر با دستگاه امنیتی نیست، بلکه با مراجع بالاتر مانند شورایعالی امنیت ملی است و از بُعد قضایی نیز این موضوع بر عهده مقام قضایی مانند دادستان یا قاضی است.»
اخوان تأکید کرد: «روزنامه ما هم مانند همه رسانهها با شکایت مواجه میشود و این موضوع اصلاً عجیب نیست. رسانه ما حتی گاهی از سوی دستگاههای حکومتی نیز مورد شکایت قرار میگیرد. آن دستگاه گمان میکند که جایی ما قانون را زیر پا گذاشتهایم. ما هم به دادسرا و دادگاه رفتهایم. ما دادگاه مطبوعات، قانون مطبوعات و هیئتمنصفه داریم. به نظرم ما در حوزه مسئولیت رسانه مشکلی نداریم. فرایند دادرسی به شکایات از رسانهها نیز مشهود است و تحت حاکمیت قانون مطبوعات است. فارغ از اینکه شاکی، بخش خصوصی باشد یا شخص حقیقی، حقوقی یا دستگاه حاکمیتی نمیتوانیم بگوییم چرا از ما شکایت کردهاید.»
مدیرمسئول روزنامه جوان تأکید کرد: «در دورهای که آقای اژهای مسئولیت دستگاه قضایی را دارند تا حدود زیادی روحیه انتقادپذیری وجود دارد. در مقایسه با ادوار گذشته وضعیت قوه قضائیه بهتر است؛ هرچند نمیتوان گفت ایده آل است. زیرا تعامل قوه با رسانهها بیشتر است و رویکرد نسبت به نقدهای رسانهها نیز تا حدود زیادی خوب است. درباره سایر دستگاهها، اما باید توجه کرد که هر دستگاهی وضعیت متفاوتی دارد و بسته به اینکه مشی مدیران چگونه است باید بررسی شود.»
الیاس حضرتی، مدیرمسئول روزنامههای اعتماد و تعادل، اما درباره انتقاد مدیرمسئول روزنامه جوان مبنی بر عدم آشنایی کامل رسانهها با موضوع امنیت ملی، به هممیهن گفت: «با شناختی که از رسانهها دارم آنها با حوزه امنیت کشور بهخوبی آشنا بوده و مرزها را بهدرستی میشناسند. اما گاهی مرزها و حوزهها بنا بر سلیقه افراد جابهجا میشود و این سلیقهها هستند که مرزها را مشخص میکنند. بسیاری از دوستان که امروز بهصورت شبانهروزی مشغول فعالیت هستند فرزندان و جوانان ما هستند، اما زمانی که ما در جلسات مختلف در رسانه در دوران جنگ مشغول فعالیتهای مختلف بودیم این عزیزان دورههای دانشآموزی را طی میکردند؛ بنابراین اینگونه نیست که ما با مرزهای امنیتی کشور بیگانه باشیم.»
او تصریح کرد: «لازمه اینکه مرزها و سلیقهها با یکدیگر تطابق یابند، بهرسمیت شناختن آزادی رسانه است. در کنار این موضوع باید جلسات تبادل افکار و گفتگو را بیشتر کنیم تا از این رهگذر مرزها دقیقتر شود. در زمانهای مختلف ممکن است مرزها قبض و بسط داشته باشند؛ بنابراین مجموعه نظام باید چنان برای رسانه احترام قائل باشد که در جلسات گوناگون مسئولان مختلف امنیتی، نظامی، سیاسی و اقتصادی مربوطه نیازهای دوطرفه یا چندطرفه با رسانهها داشته باشند و در تعامل با یکدیگر مرزهای منافع ملی را در هر مقطع تعریف کنند؛ بنابراین تنها راه، گفتگو و اعتماد میان دو طرف است. در جهان نیز چنین است و بالاترین مقامات کشورها با رسانهها صبحانههای کاری گذاشته و آخرین حساسیتها و مشکلات کشور را بررسی میکنند. در واقع رسانهها را در جریان مسائل مهم قرار میدهند. رسانه بهصورت طبیعی دوست دارد که منافع ملی و مرزهای امنیت کشور را رعایت کند و قطعاً قصد مخدوش کردن این مرزها را ندارد.»
مدیرمسئول روزنامه اعتماد با یادآوری اینکه طی ۲۰ سال انتشار این روزنامه با فرازوفرودهای بسیاری مواجه بوده است، بیان کرد: «در یک مقطع مدعیالعموم بود که بیشترین و اصلیترین شکایات را از رسانهها ازجمله ما مطرح میکرد. زمان حضور مرتضوی و دولتآبادی در دادستانی تهران، به این شکل بود. در آن زمان مرتب به دادسرا و دادگاه میرفتیم و متوجه میشدیم که شاکی ما دادستانی تهران است. در حال حاضر با چنین شرایطی مواجه نیستیم. قوه قضائیه را موردنقد قرار میدهیم، گاهی نقدها سازنده است و گاهی غیرسازنده؛ با این حال تاکنون از سوی این نهاد شکایتی دریافت نکردهایم. در حال حاضر عمده شکایتها از طرف برخی نهادهای نظامی و هیئت نظارت بر مطبوعات مطرح میشود. جالب آنکه این هیئت، در اصل باید حامی مطبوعات باشد.»
حضرتی با ابراز تأسف از اینکه برخی نهادها متولی بخشهایی از جامعه نیستند، اما خود را در موقعیت شاکی قرار میدهند، اظهار کرد: «اما تا امروز برخورد قوه قضائیه و مخصوصاً دادسرای رسانه و شعبههایی که تأسیس کردهاند، با مدیران مسئول و اهالی مطبوعات محترمانه و خوب بوده است و تا جاییکه مقدور بوده در همان مرحله اولیه بازپرسی برای تعداد زیادی از پروندهها قرار منع تعقیب صادر شده است. اگر هم مواردی به دادگاه ارجاع شده است بر اساس مشاهدات بنده روند بررسی بهصورت محترمانه پیش میرود. ما در کشوری فعالیت میکنیم که گاه تحمل مسئولان نسبت به نقد و انتقاد کم است، اما به باور من برخورد قوه قضائیه در شرایط موجود بسیار سازنده است.»
آرش خوشخو، مدیرمسئول روزنامه هفت صبح معتقد است که تحمل انتقادات از سوی نهادهای مسئول در کشور وجود دارد و رسانهها نسبت به مسائل مختلف انتقاد میکنند. او در اینباره به هممیهن گفت: «حداقل در محدودهای که ما به آن خو گرفتهایم من مشکلی نمیبینم و واکنشی هم ندیدهام؛ هرچند برخی ممکن است ما را متهم به محافظهکاری کنند. اما پذیرش انتقاد مسئلهای است که دیده نمیشود. بهعنوان مثال طرح صیانت از فضای مجازی تقریباً موردانتقاد همه رسانهها و حتی برخی از دوستان اصولگرا قرار گرفت، اما فایدهای نداشت و دیدگاه این است که ما به هدف خودمان معتقدیم و تسلیم نمیشویم. این دیدگاه در برابر حجم انتقادات واردشده نسبت به این طرح وجود دارد. بهبیاندیگر در مواردی انتقادات بسیار شدید است، اما در عمل فایدهای ندارد.»
او ادامه داد: «در حال حاضر بسیاری از دوستانی که در دولت، حاکمیت و بخشهای مختلف حضور دارند افرادی هستند که طی یک دهه اخیر هدف شدیدترین انتقادات به لحاظ توازن کاری، سخنان، سوابق تحصیلی و... قرار گرفتند، اما امروز همان افراد در بالاترین مراجعتصمیمگیری در حال فعالیت هستند؛ بنابراین هرقدر انتقاد کنیم تحمل میشود، اما انتقادات بهجایی نمیرسد.»
مدیرمسئول روزنامه هفت صبح تصریح کرد: «فقط انتقاداتی تأثیرگذاری بیشتر دارند که از سوی رسانههای معتمد مطرح شوند. نوعی بدبینی وجود دارد که هر رسانهای که خارج از دایره معتمدین دولت باشد حتماً در حال شانتاژ و جوسازی است و در مقابل دولت میگوید ما بههیچوجه تسلیم نمیشویم. این معضل در شرایط اجتماعی جامعه ما شکل گرفته و شکافهای اجتماعی آنقدر زیاد است که باعث ایجاد نوعی بیاعتمادی شده است.»
او با اشاره به دعوت دستگاه قضایی کشور از افراد منتقد برای برگزاری جلسات نقد و بررسی گفت: «پالس مثبتی بود که نشان میداد رئیس قوهقضاییه خریدار حرف از سمتهای دیگر هم هست. اما اینکه انتقادات بهجایی برسد و تأثیرگذار باشد، بعید میدانم. نوعی موضعگیری شدید وجود دارد که حس میکنند پشتپردهی انتقادات نوعی همدستی، نقشه و هجوم دستجمعی وجود دارد برای اینکه دولت یا حاکمیت را از نیل به اهداف بزرگش بازدارند.»
خوشخو درباره شکایات متعدد از رسانهها و بهویژه روزنامههای منتقد توسط برخی نهادهای نظامی بیان کرد: «ما طی ماههای گذشته با چنین شکایاتی مواجه نشدهایم و گمان میکردم که تحمل و رواداری وجود دارد. واقعاً نمیدانستم که روزنامههای سیاسی حال حاضر مورد شکایت قرار گرفتهاند. خبر این موضوع جایی منتشر نشده بود. روزنامه ما فعالیت چندانی در حوزه سیاست ندارد، اما گمان میکردم تحملپذیری نهادها و دستگاههای نزدیک به حاکمیت به نقطهای رسیده است که از مرحله شکایت عبور کردهایم.»
محمدعلی وکیلی، مدیرمسئول روزنامه ابتکار و نماینده مجلس دهم نیز درباره اظهارات رئیس دستگاه عدلیه به هممیهن گفت: «شخص اژهای در مدت حضور در ریاست قوهقضائیه، خواسته جامعه امروز ایران را ابراز کرده است که جای تقدیر دارد. اما ایشان شخص حقیقی نیست بلکه در جایگاه ریاست قوه قضائیه است. مهمترین قوهای که بخش مهمی از رواداری، مدارا و شنیدن نقدهای سازنده در آن نهفته است و ما باید شاهد این رواداری در قوه قضائیه باشیم خوشبختانه حداقل در دادسرای رسانه که این روزها تقریباً هر هفته مشتریشان هستم این رواداری حداقل در حوزه رسانهها تبدیل به گوش شنوا شده و این اذعان او به پروتکل عملیاتی تبدیل شده است.»
او ادامه داد: «اما حقیقت آن است که نباید سیستم موجود با سخنرانی و وعظ اخلاقی امور خود را سپری کند. بعد از گذشت بیش از ۴۰ سال زمان آن رسیده است که این بایدها و نبایدها به پروتکلهای عمل و منشور حکمرانی تبدیل شود و ما شاهد گوش شنوا در همه ابعاد سیستم حکمرانی باشیم. به باور من بهویژه ضابطان قوهقضائیه باید گوشه شنواتری نسبت به انتقاداتی که بدون هزینه برای نظام مطرح میشود، داشته باشند. اگر سیستمی گوش شنوا درباره نقدهای سازنده داشته باشد، هیچوقت نوبت به کف خیابان نمیرسد. اگر مطالبه مردم از طریق رسانهها یا نخبگان منعکس شده و در سیستم هم گوش شنوا برای نقدها وجود داشته باشد، طبیعی است که مردم ترجیح میدهند مطالبات خود را از طریق رسانهها به گوش مسئولان برسانند، نه از طریق آمدن به کف خیابان یا فریادهای دیگری که چندان پسندیده نیست.»
به اعتقاد مدیرمسئول روزنامه ابتکار شنیدن انتقادهای سازنده قدمی روبهجلو برای رواداری در حکمرانی است و باب نقد در کشور شکوفا میشود. ما بعضا با مشکل نبود رواداری، بیتحملی و برچسبزدن به منتقدان مواجه هستیم. متأسفانه امروز بهجز معدود مسئولانی مانند آقای اژهای که به این موضوع اهتمام دارند، با این مشکل بزرگ روبهرو هستیم که بسیاری به اهمیت انتقاد توجه نمیکنند و نمیدانند که شنیدن انتقاد، به امنیت جامعه و حکمرانی مطلوب کمکی بهینه میکند.
او تصریح کرد: «داشتن گوش شنوا و پهن کردن فرش قرمز زیر پای منتقدان، پیامی به جامعه و بقیه بخشهای حاکمیت تزریق میکند که انتقاد در این جامعه در نطفه خفه نمیشود. هرچه صدای منتقدان رساتر باشد به این معنا است که جامعه زنده است و مردم دارای سخنگو در حوزه افکار عمومی هستند.»
او درباره وضعیت این روزنامه در مورد هدف شکایت قرار گرفتن، گفت: «این روزها بهدلیل شکایتهای صورتگرفته تقریباً بهصورت هفتگی در دالانهای دادسرای رسانه وقتی میگذرانیم و چندجا هم گلایه کردم که این درست نیست. اگر قرار است از رسانه شکایت شود، باید توسط مدعیالعموم و هیئت نظارت انجام شود. اینکه هر مجموعه اجازه داشته باشد از رسانههای بیپناه شکایت کند، حداقل صدای مطبوعات نحیف و رسانههای از مرجعیت افتاده را خاموش میکند که دود آن به چشم کل سیستم میرود. چون اولاً به تثبیت مرجعیت رسانههای بیگانه کمک میکند و ثانیاً به حذف رسانههایی منتهی میشود که در منظومه جمهوری اسلامی فعالیت میکنند.»