bato-adv
کد خبر: ۵۹۴۶۶۸

شاهکار‌های روزگار قدیم؛ ایرانیان قدیم چطور سد می‌ساختند؟

شاهکار‌های روزگار قدیم؛ ایرانیان قدیم چطور سد می‌ساختند؟
سد‌ها و دیواره‌های دفاعی در شمال خراسان برای حفاظت شهر‌های آن سامان از هجوم اقوام وحشی ایجاد شده بود. این ناحیه از ایالت‌های مهم ایران در عصر هخامنشی به‌شمار می‌آمده است و آن‌طور که از تاریخ برمی‌آید، کشور ایران از زمان کوروش هخامنشی در این ناحیه همواره در معرض هجوم قبایل وحشی قرار داشته است با توجه به اینکه برخی ذوالقرنین را همان کوروش‌شاه هخامنشی دانسته‌اند بعید نیست که در آن عصر اقداماتی در دفاع از این منطقه با ایجاد سد‌ها و دیوار‌های حائل انجام گرفته باشد.
تاریخ انتشار: ۱۳:۰۹ - ۰۱ دی ۱۴۰۱

پادشاهان و مهندسان ساسانی افزون بر ساختن سد روی کارون و کرخه در سرزمین عراق امروزی نیز اقدام به ساختن سد‌هایی به‌ویژه در کرانه شرقی اروند بین سامره و کوت کردند.

به گزارش دنیای اقتصاد، ساسانیان سیستم آبیاری رودخانه دیاله را گسترش دادند و در پدید آوردن نهر‌ها تا آنجا پیش رفتند که نیاز به مقدار آبی بیشتر از آنچه دیاله می‌توانست بدهد، پیش آمد.

این گره به کمک رودخانه اروند گشوده شد، به این معنی که ابتدا آب آن را با ابزار‌های بالا بردن آب و سپس با کانال‌های عظیم بالا می‌بردند و آن را به این وسیله روانه رود دیاله می‌کردند.

گسترش شبکه آبیاری در جنوب ایران و بین النهرین در زمان خسرو اول پادشاه ساسانی (۵۷۹ ـ ۵۳۱م) به درجه بالای خود رسید.

یکی از نمونه‌های این گسترش کانال نهروان بوده که از پشت سد روی اروند نزدیک محلی به نام دور ((Dur) تغذیه می‌شده است.

این کانال بعد‌ها در زمان خلفای عباسی تعمیر شد. کانال نهروان در محل باکوبه (واقع در ۵۳ کیلومتری شمال شرقی بغداد و حدود ۱۱۰ کیلومتری پایین دست سد) به رودخانه دیاله می‌رسید.

نکته جالب توجه آن است که کانال نهروان و رودخانه دیاله در یک سطح و بدون هیچ‌گونه کنترل مجازی به یکدیگر می‌رسیدند و این نشان‌دهنده آن است که مهندسان ساسانی می‌توانسته‌اند جای سد را طوری برگزینند که این جریان و ارتباط طبیعی با دقت انجام گیرد و این خود نمایشگر تبحر آنان در پیاده کردن نقشه و نقشه‌برداری ساختمان‌ها و تاسیسات بوده است.

در حدود ۳۶کیلومتری جنوب باکوبه سدی به نام سد بلادی برای کنترل جریان آب در دیاله ساخته شده بود که آب دیاله را به داخل کانال کوتاهی

(که در زیر بغداد و بالای تیسفون به اروند می‌ریخت) کنترل می‌کرد.

افزودن بر سد‌ها و پل‌هایی که شرح آن‌ها آمد از دوره باستان در سرزمین خوزستان بندها، پل‌ها و سد‌های دیگر نیز ساخته شده بوده است که به آبیاری زمین‌های پیرامون کمک فراوان می‌کرده‌اند.

برخی از این سد‌ها عبارت بودند از:

سد قلعه رستم: در ۳۳کیلومتری شمال شوشتر روی کارون که دارای سه دهنه بزرگ از بالا به پایین بوده است. نهری را که از این سه سد، آب می‌گرفته نهر «جوی بند» یا «دیم چه» می‌گفته‌اند. در ازای این نهر آبیاری ۱۸کیلومتر بوده است.

سد شعیبیه: در ۲۴کیلومتری جنوب‌غربی شوشتر و روی رودخانه دز ساخته شده است.

سد کارون: در ۸کیلومتری شمال اهواز قرار داشته است.

سد عجیرب: در ۳۶کیلومتری شوشتر روی رودی با همان نام احداث شده است.

سد کرخه: این سد در ۱۵کیلومتری شمال حمیدیه واقع بوده و پیش‌تر به آن سد نهر هاشم می‌گفته‌اند.

سد ابوالعباس: در ۱۸کیلومتری رامهرمز واقع بوده و از سه دهانه تشکیل می‌شده است.

سد ابوالفارس: در جنوب شرقی رامهرمز.

سد جراحی: در ۲۹کیلومتری جنوب رامهرمز.

یکی دیگر از آثار تاریخی دوران ساسانی دژ باستانی ایزدخواست و آثار تاریخی مربوط به آن است. این آثار که در راه اصفهان به شیراز در ۴۱کیلومتری جنوب اصفهان واقع شده شامل قلعه، آتشگاه، پل، کاروانسرا و سد نزدیک آن است.

سد ایزدخواست (یزدخواست) در ۱۰کیلومتری جنوب دهکده یزدخواست قرار گرفته و درازایش ۶۵متر و پهنای آن نزدیک ۶متر است. از ویژگی‌های این بند که تنها بخشی از آن برجای مانده، آن است که این سد از نوع قوسی بوده است. سد یزدخواست که می‌توان آن را نخستین بند قوسی جهان دانست از بنا‌های دوره ساسانی است.

مصالح ساختمانی سد شامل سنگ لاشه و ملات گچ و ساروج و نمای آن از سنگ تراشیده با اندود ساروج است. چنان‌که پیداست این بند برای جمع کردن آب‌های بهاری و جلوگیری از جریان سیل در منطقه ایزدخواست ساخته شده بود.

سد سکندر: درباره دیواره یا سدی که در تاریخ به نام سد سکندر موسوم‌شده نوشته‌ها و اخبار متعددی ذکر شده است. عده‌ای معتقدند اسکندر مقدونی در لشکرکشی‌های خود به شرق در منطقه ماوراء‌النهر بنا به درخواست مردم منطقه که مرتبا در معرض تهاجم قومی به نام یأجوج و مأجوج بوده‌اند.

این سد را در دهانه دره‌ای بنا می‌کند تا جلوی مهاجمان گرفته شود. البته در انتساب بنای مذکور به اسکندر جای شک فراوان وجود دارد و می‌تواند مانند بسیاری از داستان‌های تخیلی و ساختگی مربوط به اسکندر مطرود تلقی شود. اسکندر مهاجم با تهاجم سریع خود و مدت کمی که در اختیار داشته و مرتبا در حال حمله و لشکرکشی بوده، بعید است که چنین کار عظیمی را انجام داده باشد.

ابوریحان بیرونی که می‌خواسته بداند که محل سد سکندر در کجا بوده است درباره شخصیت ذوالقرنین چنین نظر می‌دهد که وی یکی از امیران حمیدی بوده است. مقدسی نیز در احسن‌التقاسیم فی معرفه‌الاقالیم (صفحات ۵۳۳ تا ۵۳۸) با شرحی مشابه ابوریحان می‌نویسد که دیواره سد پنجاه ذرع کلفتی و بلندی داشته و با خشت‌های آهنین در مس پوشانده شده است.

از این نوع روایت و روایات نظیر آن می‌توان احتمال داد که سد موسوم به سد اسکندر نوعی دیواره دفاعی بوده است. علاوه بر سد سکندر در نوشته‌های تاریخی از دیواره‌های دفاعی دیگری نیز که همگی در منطقه مازندران (طبرستان) ایجاد شده بودند، نام برده شده است.

این سد‌ها یا دیواره‌ها به نام‌های سد تمیشه، سد دربند، سد انوشیروان، سد مرو و باب‌الابواب شهرت یافته‌اند و احتمال دارد که سد سکندر یکی از این پنج دیواره بوده باشد. روایاتی که ذکر شد همگی از وجود دیواره‌های دفاعی متعدد در ناحیه شمال خراسان و کناره دریای خزر حکایت می‌کند. برخی از این حفاظ‌ها به‌صورت سد یا بندی در دره‌ای بوده و برخی دیگر نیز به شکل دیواری طویل ازسدی تا سدی دیگر کشیده شده بود.

سد‌ها و دیواره‌های دفاعی در شمال خراسان برای حفاظت شهر‌های آن سامان از هجوم اقوام وحشی ایجاد شده بود. این ناحیه از ایالت‌های مهم ایران در عصر هخامنشی به‌شمار می‌آمده است و آن‌طور که از تاریخ برمی‌آید، کشور ایران از زمان کوروش هخامنشی در این ناحیه همواره در معرض هجوم قبایل وحشی قرار داشته است با توجه به اینکه برخی ذوالقرنین را همان کوروش‌شاه هخامنشی دانسته‌اند بعید نیست که در آن عصر اقداماتی در دفاع از این منطقه با ایجاد سد‌ها و دیوار‌های حائل انجام گرفته باشد.

اقدامات دفاعی احتمالا از دوره هخامنشیان آغاز شد، در عصر اشکانیان هم بنا بر شواهد موجود مانند دیوار دفاعی گرگان و تطابق نظریات باستان شناسی قوت یافت و در دوره ساسانیان نیز تاسیسات مزبور بازسازی شده و مواضعی نیز به آن افزوده شده است بنا به احتمال نزدیک به یقین می‌توان گفت که اسکندر مقدونی چیزی در آن ناحیه نساخته است!

نه سبک ساختمانی و نه آثار باقی‌مانده، هیچ یک حکایت از چنان اقدامی نمی‌کند و به‌طور حتم اسکندر در گذار از سرزمینی بیگانه و در مدتی کوتاه نه انگیزه و نه توان انجام چنان کاری را داشته است.

ضمن اینکه بعید به نظر می‌رسد که مردم ایران که اسکندر در برابر آن‌ها حکم یک مهاجم و اشغالگر را داشت از یک بیگانه چنین درخواستی کنند و او نیز پاسخ دهد. انتساب نام اسکندر به این بنا‌ها و دیگر آثار را باید انگاره‌ای نادرست دانست که به ذهن عوام راه‌یافته و در برخی نوشته‌ها نیز مغرضانه یا ناآگاهانه ظاهر شده است.

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین