bato-adv
کد خبر: ۵۸۴۷۹

گزارش سومین و چهارمين روز هفته فیلم مستند

تاریخ انتشار: ۲۰:۲۴ - ۲۱ مهر ۱۳۸۹
فرارو - هفته ي فيلم مستند در خانه ي سينما با استقبال فراروان مخاطبان در حال برگزاري است.

سومین روز از هفته فیلم مستند دوشنبه شب نوزدهم مهر ماه با نمایش ده فیلم کوتاه و بلند در عرصه سینمای مستند به کار خود پایان داد. 

به گزارش فرارو به نقل از پايگاه انجمن مستندسازان سينماي ايران ،در نخستین بخش از برنامه ،ابتدا مستندهای «نويز» (بابك مجيدي)، «كوه‌نشينان و يك آيين» (محسن نظري) و «روياي گم‌شده» (احسان معصوم) به نمایش درآمد و سپس نشست گفت‌وگو با فیلم‌سازان برگزار شد. 

در این نشست که با حضور مژگان ایلانلو برگزار شد محسن نظری تنها فیلم‌ساز شرکت‌کننده بود. نظری كه فيلم خود را درباره برگزاري يك آیین قديمي در ارتفاعات گیلان كارگرداني كرده گفت: «مراسم يادشده، آميزه‌اي از جشن و سوگواري است و هر سال در اولين جمعه نيمه مرداد ماه برگزار مي‌شود. اين مراسم كه ريشه در آيين زرتشت دارد بعد از ظهور اسلام شكل مذهبي گرفته و برخلاف آيين‌هاي مشابه، كليت خود را حفظ كرده است.» 

وي افزود: «تمام تلاشم را به كار بردم تا با استفاده از نمادهاي به كار رفته در مراسم يادشده و نمايش ارتباط مردم روستا با اين آيين سپاسگزاري، آن را در حد بضاعتم در بافت زندگي روستايي به نمايش بگذارم.» 

نظري با اشاره به اين‌كه مستند يادشده در ارتفاعات دیلمان و روستای شاه شهیدان تصویربرداری شده گفت: «درباره اين مراسم تا به حال دو فيلم ديگر هم ساخته شده كه يكي از آن‌ها را خود من در مجموعه «کودکان سرزمین ایران» (به تهیه‌کنندگی مرحوم محمدرضا سرهنگی) كارگرداني كرده بودم. ساختار کلی آن مستند نيز مشابه فیلم فعلی است اما آن فیلم به لحاظ فنی آسیب فراوانی دید و من به همین دلیل تصمیم گرفتم برای سومین بار این سوژه را جلوی دوربین ببرم.» 

او با اشاره به فضاي باستاني كه در متن فيلم وجود دارد گفت: «براي كمك به تقويت اين فضا سعي كردم در نماهايي كه استفاده مي‌كنم برخي نشانه‌هاي امروزي مثل دوربين تصويربرداري، تلفن همراه و چيزهايي نظير اين را حذف كنم. اما اگر قرار باشد دوباره به اين سوژه نزديك شوم برخي نماها كه حامل نشانه‌هايي از مردم و زندگي امروز جامعه است را به فيلم بازخواهم گرداند.» 

نمایش مستندهای «مرغ سحر» (مهدي باقري) و «فارسي شكر است» (محسن سوهاني) بخش دیگری از برنامه سومين روز هفته فیلم مستند بود كه به دليل عدم حضور سازندگان اين آثار، جلسه گفت‌وگو با آن‌ها برگزار نشد. 

شايان ذكر است برنامه‌هاي روز دوشنبه هفته فیلم مستند با نمایش دو اثر به نام‌های «نماهايي كه ناپديد شد» (حميد جعفري) و «خاطره ني‌آوران» (هادي آفريده) ادامه يافت و پس از نمایش این دو مستند، جلسه گفت‌وگو با سازندگان آن‌ها برگزار شد. 

در اين نشست كه علا محسني اجراي آن را برعهده داشت حميد جعفري با اشاره به نماهاي بي‌سابقه‌اي كه پس از تدوين مستند تاريخي «طپش تاريخ» مفقود شده گفت: «در فيلم، مخالفتي با تدوين راش‌هاي اوليه اين مستند كه به گم‌شدن تعداد زيادي از نماهاي تكرارنشدني آن منجر شده صورت نمي‌گيرد. بحث اصلي اين است كه اگر در لابراتوار تلويزيون، از راش‌هاي اوليه اين فيلم مستند، نسخه اينترمدي‌يت تهيه شده بود در حال حاضر تصاوير درخشان و منحصر به فردي از تاريخ انقلاب به جا مانده بود كه مي‌توانست در اختيار نسل امروز قرار بگيرد.» 

جعفري افزود: «كوتاهي در نگهداري راش‌هاي اين مستند و عدم نگهداري نماهاي فيلم‌برداري شده آن در يك آرشيو حرفه‌اي و قابل‌اطمينان، ايرادي است كه هنوز و پس از سال‌ها به سه نفري كه مستند «طپش تاريخ» را فيلم‌برداري كرده‌اند وارد است.» 

وي گفت: «خوش‌بختانه نگاتيوهاي مستند تاريخي «طپش تاريخ» در آرشيو موجود است اما همان‌طور كه در فيلم هم ديده مي‌شود در حال حاضر و در آرشيو تلويزيون، امكان تحقيق و بازبيني نگاتيوهاي بي‌نام و نشاني كه از آن‌ سال‌ها باقي‌مانده وجود ندارد و بازيابي نگاتيوهايي كه «طپش تاريخ» از ميان آن‌ها تدوين شده نيازمند صرف زمان و هزينه بسيار فراواني است.‌» 

جعفري گفت: «ما موفق شديم در آرشيو تلويزيون، نسخه دي‌وي‌كم اين فيلم را پيدا كنيم كه بخش عمده‌اي از آن كيفيت نسبتاً مطلوبي داشت ولي صحنه پاياني فيلم در آن وجود نداشت و عملاً ناقص بود.»
وي در بخش ديگري از سخنان خود گفت: «سه فيلم‌برداري كه تصاوير درخشان اين مستند تاريخي را روي نگاتيو ثبت كرده‌اند اندكي پيش از انقلاب و به مسووليت خودشان سه دوربين فيلم‌برداري را از سازمان صدا و سيما خارج كرده بودند و اگر به دليل مشكلات مالي و احتمال مراقبت بيش‌تر، نگاتيوها را به آرشيو تلويزيون تحويل نداده بودند هيچ‌گاه مورد بازخواست قرار نمي‌گرفتند. در حقيقت در هنگام تدوين فيلم مورد بحث، راش‌هاي مستند «طپش تاريخ» به عنوان اضافات كنار گذاشته شده و احتمالاً به همين دليل، در نگهداري آن‌ها وسواس و دقت كافي به كار نرفته است.» 

جعفري افزود: «منوچهر مشيري كه يكي از سه فيلم‌بردار اين سند تاريخي و تصويري است از حدود پنج سال پيش كه تلويزيون به مناسبت دهه فجر، بخش‌هايي از آن را به نمايش گذاشت به فكر افتاده تا نگاتيوهاي آن را پيدا كند. او در سال‌هاي پس از انقلاب و به دليل حضور در جمع فيلم‌برداران جنگ تحميلي، به طور كلي نگاتيوهاي اين فيلم را فراموش كرده بود.» 

وي گفت: «این مستند به دليل بروز مخالفت‌ها تا به حال از تلویزیون پخش نشده؛ با اين‌وجود تهيه‌كننده فيلم (محمد داودي) ضمن حمايت همه‌جانبه از آن، هيچ دخالتي در ساخت و ساختار آن نكرد.» 

جعفري هم‌چنين در پاسخ به پرسشي مبني بر علت استفاده از صداي خود به عنوان گوينده گفتار متن تصريح كرد: «ما براي اين فيلم از صداي دو گوينده حرفه‌اي استفاده كرديم ولي من از نتيجه كار آن‌ها خوشم نيامد. از آن‌جا كه محدوديت زماني براي تحويل فيلم وجود داشت و ديگر بودجه كافي براي تكميل نهايي فيلم در اختيار نبود خودم اجراي گفتار متن را برعهده گرفتم.» 

جعفري افزود: «به نظر مي‌رسد مهم‌ترين عامل بازدارنده، اجراي گفتار متن توسط خود من باشد. شايد اطلاعات ديگري را هم بايد به اين متن اضافه مي‌كردم كه متاسفانه با پايان توليد فيلم، کار ديگري از دستم ساخته نیست!» 

هادی آفریده نيز كه ديگر فيلم‌ساز شركت‌كننده در اين نشست بود در ابتداي سخنان خود پس از توضيح درباره زمينه‌هاي توليد «خاطره ني‌آوران» گفت: «نسخه نهايي اين فيلم خرداد ماه سال گذشته آماده شد و مديرتوليد وقت مركز گسترش سينماي مستد و تجربي، بعد از تسویه‌حساب نهايي، با پرداخت پاداش به اين پروژه موافقت كرد ولی پس از تغيير مديريت اين مركز، مدیران جديد با نمایش اين فيلم مخالفت كرده و حتي آن را از جدول نمايش جشنواره «سينما حقيقت» نيز كنار گذاشتند!» 

آفريده ضمن اشاره به نمایش محدود فيلم خود در خانه سینما گفت: «به طور اتفاقي و از طريق خبري كه در خبرگزاري ايسنا منتشر شده متوجه شدم اين فيلم براي مديران اداره كل ارشاد در استان‌هاي اصفهان، گيلان و چهار محال و بختياري به نمايش گذاشته شده؛ بدون اين‌كه خود من در جريان اين نمايش‌ها باشم.» 

او هم‌چنين در پاسخ به پرسشي درباره پررنگ‌بودن نقش و تاثيرگذاري يكي از گفت‌وگوشونده‌هاي فيلم خود گفت: «شايد دليلش اين باشد كه در طول سال‌هاي گذشته جاي گفت‌وگو با اين‌گونه افراد در سينماي مستند ايران خالي بوده است. ما اين شخصيت را كه در زمان شاه ظرف‌دار كاخ نياوران بوده را به طور اتفاقي پيدا كرديم. او با وجود اين‌كه در سال‌هاي پس از انقلاب از ايران مهاجرت نكرده، اولين‌بار است كه جلوي دوربين يك فيلم مستند ظاهر شده است.» 

آفريده سپس درباره استفاده از تصوير دانش‌آموزان يك مدرسه در انتهاي فيلم خود گفت: «بچه‌هایی که در مدرسه انتهاي فيلم هستند گذشته نسل خود من در دهه 1360 هستند. در حقيقت اين تصوير، ارجاع من به فضا و دوراني است که هميشه در ذهنم جاري بوده و هست.» 

وي گفت: «برخلاف تصور «خاطره ني‌آوران» يك فيلم سياسي نيست و در اين فيلم نسبت به يك دوره خاص تاريخي هيچ اغماضي صورت نگرفته است. اما در بخشي كه فيلم به دهه‌هاي اخير مي‌پردازد منظور من فيلم‌ساز، پرداختن به نوعي زوال فرهنگي بوده كه بايد براي آن فكري كرد.» 

آفريده افزود: «این مستند، یک فیلم اجتماعی است که دارد مسائل امروزی را مطرح می‌کند و من با ساخت آن سعي كرده‌ام جهت‌گيري نداشته باشم. روش من در ساخت اين فيلم، كنارزدن گرد و خاك از مسائل فرهنگي پيرامون اين موضوع بوده و مي‌توانم بگويم حرف اصلي «خاطره ني‌آوران» كاشي‌هاي شكسته كاخ/‌ موزه‌اي است كه تصويرش در انتهاي فيلم ديده مي‌شود.» 

وي تصريح كرد: «من تمام تلاشم را به كار بردم تا در اين فيلم بی‌طرف باشم ولی به هرحال ردپای هنرمند در اثرش باقی است.» 

بنا بر اين گزارش، چهارمین روز از هفته فیلم مستند، سه شنبه شب  با نمایش موفقیت‌‌آمیز هفت فیلم برگزیده از سینمای مستند ایران به کار خود پایان داد. 

در نخستین بخش از برنامه روز گذشته، ابتدا مستندهای «دست‌ها و نجواها» (بابک بهداد) و «خاک حافظه» (مسعود امینی تیرانی) به نمایش در‌آمد و سپس جلسه گفت‌وگو برگزار شد که بابک بهداد تنها شرکت‌کننده آن بود. 

در این نشست که مژگان ایلانلو اجرای آن را برعهده داشت بابک بهداد گفت: «زمانی که تحقیق برای ساخت این فیلم را شروع کردم متوجه شدم هنرمندانی که در زمینه صنایع دستی فعالیت می‌کنند با مشکلات متعددی مواجه هستند و این در حالی بود که مدیران تلویزیون بیش‌تر علاقه داشتند به صورت کلی به این مسائل پرداخته شود. 

بنابراین مسائل مهم‌تری را در این زمینه، نظیر مشکلات بیمه، عدم حمایت دولت، ورود بی‌رویه کالاهای خارجی و عدم امکانات خوب و کافی در این زمینه را مورد بررسی قرار دادم.» 

بهداد که تنها شرکت‌کننده حاضر در این نشست بود ضمن اشاره به تاثیرپذیری از مستند «شیشه»، درباره ضرباهنگ بخش‌های مختلف فیلم خود گفت: «هرکدام از رشته‌های مختلف صنایع دستی، ریتم خاص خود را می‌طلبید و طبعاً فیلم از این زاویه با روش‌های مختلفی تدوین شده است.» 

بهداد در بخش ديگري از سخنان خود گفت: «سازمان صنايع دستي مسوول هنرمندان و صنعتگراني است كه در اين زمينه فعاليت مي‌كنند و بايد از آن‌ها به صورت كامل حمايت كند. برگزاري نمايشگاه‌هاي صنايع دستي و كمك به صادرات محصولات اين‌گونه افراد از جمله وظايف اساسي اين سازمان است كه متاسفانه در سال‌هاي اخير شكل محدودي پيدا كرده است.» 

نمایش مستندهای «پارسه» (محسن رمضان‌زاده)، «باژ و برسم» (حسن نقاشی) و «نقاره» (علی‌رضا قاسم‌خان) نیز بخش دیگری از برنامه روز گذشته هفته فیلم بود. 

پس از پایان نمایش این فیلم‌ها نیز نشست دیدار و گفت‌وگو با مستندسازان برگزار شد که محسن رمضان‌زاده و حسن نقاشی در آن حضور داشتند. 

در این نشست که سودابه مجاوری اجرای آن را برعهده داشت محسن رمضان‌زاده درباره انگيزه ساخت اين فيلم گفت: «از حدود هشت نه سال قبل به اين سو مهندسي را مي‌شناختم كه هر سال در يك موعد مشخص خود را به محل برج رادكان مي‌رساند و مثل نيايش يا يك مراسم آييني به انجام تحقيقات و مطالعه مي‌پرداخت. آن‌جا بود كه به عنوان يك فيلم‌ساز خودم را با او مقايسه كردم و متوجه شدم در مقايسه با كار طولاني‌مدتي كه ايشان و همكارانشان انجام مي‌دهند ما به جز تصويربرداري براي ايجاد يك سند، در حيطه مستندسازي، هيچ‌كار ديگري انجام نمي‌دهيم.» 

وي افزود: «به عقيده من، عارضه سينمای مستند خصوصاً در حوزه‌ ايران‌شناسي كمبود تحلیل‌هايي است كه نقطه‌ضعف اساسي آن هم به حساب مي‌آيد.» 

رمضان‌زاده با تاكيد بر نظرات مختلفي كه نسبت به نظريه مطرح‌شده در مستند «پارسه» وجود دارد گفت: «‌در مورد فرضيه‌هايي كه اين فيلم به آن‌ها اشاره مي‌كند نمی‌توان نظر قطعی داد و من سعی کردم با مخالفان اين نظريه‌ها هم حرف بزنم تا موضوع برایم روشن شود.»
حسن نقاشی، کارگردان مستند «باژ و برسم» نیز با اشاره به این که از کودکی و به دليل همسايگي با هم‌وطنان زرتشتي نسبت به فضا و فرهنگ زرتشتی علاقه‌مند بوده گفت: «هميشه نسبت به آيين‌ها، آداب و رسم و رسوم زرتشتي كنجكاو بودم و طبعاً دنبال فرصتي مي‌گشتم تا بتوانم در اين زمينه فيلم بسازم.» 

وي افزود: «در اين مستند تلاش من اين بوده تا بتوانم جنبه‌هاي مختلف اين‌گونه آيين‌ها را كه ريشه در باورهاي باستاني دارد به تصوير بياورم.» 

حسن نقاشي در پايان اين بخش از نشست و گفت‌وگو تصريح كرد: «سفارش من ساخت فيلمی درباره فلسفه غذا بود و براي اين‌كار تعدادي گفتار متن نوشته و با صداي خانم ژاله علو ضبط كردم ولي هيچ‌كدام از آن‌ها با فيلم همخواني نداشت. بنابراين تصميم گرفتم آن‌ها را كنار بگذارم و حرف‌هايم را خيلي راحت با مخاطبان در ميان بگذارم.» 

نمایش فیلم‌های «فالگوش» (محمدرضا فرزاد) و «هزار داستان امیر جاهد» (منوچهر مشیری) نیز پایان‌بخش چهارمین روز از هفته فیلم مستند بود. 

در پایان نمایش این آثار نیز جلسه پرسش و پاسخ، تنها با حضور منوچهر مشيري برگزار شد. در این نشست که سودابه مجاوري اجراي آن را برعهده داشت كارگردان فيلم «هزار داستان امير جاهد» ضمن اشاره به زمینه‌های آشنایی خود با مرحوم امیرجاهد گفت: «ايده ساخته شدن اين فيلم مربوط به سال 1373 است. آن‌زمان در حال ساخت فيلمي درباره زندگي استاد محمد معين بودم و متوجه شدم استاد اميرجاهد، پدر همسر دكتر معين بوده است. وقتي كمي بيش‌تر درباره ايشان و جايگاه والايي كه در هنر موسيقي دارند اطلاع پيدا كردم خيلي افسرده و ناراحت شدم كه چرا اين شخصيت تا به حال ناشناخته و مهجور مانده و از همان زمان به فكر افتادم تا درباره ايشان هم يك مستند ديگر بسازم.» 

مشيري كه در فيلم تازه‌اش زندگي استاد محمدعلي اميرجاهد و جايگاه او در زمينه موسيقي معاصر را مورد تشريح و بررسي قرار داده ضمن اشاره به برآورده شدن آرزو و خواسته قلبي خود كه تا سال 1385 به درازا كشيده گفت: «يكي دو سال قبل از شروع كار با خبر شدم منزل مسكوني استاد امیرجاهد قرار است به شهرداری فروخته شود. يك دوربين تهيه كردم و موفق شدم در فرصتي كوتاه تعدادي نما از آن خانه ضبط كنم. من در این فاصله فیلم های متعددی ساختم ولی این فکر رهایم نمی‌کرد؛ تا اين‌كه طرح اين فيلم مستند را از طریق سعید رشتیان به مرکز گسترش سينماي مستند و تجربي ارائه کردم و كليد شروع كار زده شد.» 

مشيري افزود: «تصويربرداري اين فيلم در زمستان 1385 با ضبط تصاویر مربوط به دختران مرحوم اميرجاهد گرفته شد. روزي كه اين لحظه‌ها جلوي دوربين رفته بود خانم پري‌پرنيان امیرجاهد با وجود بیماری صعب‌العلاجي كه داشت جلوی دوربین این فیلم ظاهر شد و خاطرات جالبي را از پدرش تعريف كرد كه تنها بخش كوتاهي از آن در اين فيلم استفاده شده است.» 

مشيري سپس با اشاره به نقش ميترا كارآگاه در شكل‌گيري و ساختار تدوين اين فيلم گفت: «بدون حضور ایشان این فیلم ساخته نمی‌شد و این اصلاً مبالغه يا تعارف نیست.» 

ميترا كارآگاه نيز كه به دعوت منوچهر مشيري روي صحنه دعوت شده بود گفت: «زماني كه آقاي مشيري تدوين اين فيلم را به من پيشنهاد كرد حتي اسم استاد اميرجاهد را نشنيده بودم و اين نقطه‌ضعف من بود كه از جايگاه ايشان اطلاع نداشتم.» 

وي افزود: «تلاش كرديم كار كوچكي ساخته شود كه در حد اشاره، بازتاب‌دهنده جايگاه بزرگ اين استاد موسيقي ايران در عرصه تصنيف‌سازي باشد. اما شاید اگر دوباره اين امکان وجود داشت تا دوباره روي اين طرح كار كنم فیلم را به شکل دیگری تدوین می‌کردم و بعضي صحنه‌هاي آن را تغيير مي‌دادم.» 

مشيري در ادامه ضمن اشاره به اين نكته كه مستند «هزار داستان امير جاهد» سی سال پس از درگذشت اين آهنگساز برجسته ساخته افزود: «ما براي معرفي دقيق‌تر اين استاد مسلم موسيقي، از چهره‌هاي شاخصي نظير محمدرضا لطفي و استاد شجريان دعوت كرديم اما با كم‌توجهي و برخورد سرد آن‌ها در اين‌باره مواجه شديم.» 

هفته فيلم مستند امروز (چهارشنبه بيست‌ و يكم مهرماه) در پنجمين روز از فعاليت خود با نمايش اين فيلم‌ها ادامه خواهد داشت: «زندگي در كسوف» (فتح‌الله اميري)، «ديلمان، بهشت گم‌شده» (فرهاد مهران‌فر)، «ايستگاه» (فرهاد ورهرام)، «مرثيه براي جنگل تنها» (همايون امامي)، «مشترك مورد نظر» (لقمان خالدي) و «مينور ماژور» (علي‌رضا رسولي‌نژاد).

bato-adv
مجله خواندنی ها
پرطرفدارترین عناوین