غذاهای خیابانی به دلیل ارزان بودن همیشه طرفداران خود را داشته است. هنوز هم افرادی دورهگرد یا به اصطلاح دستفروش هستند که غذاها و نوشیدنیهای مختلف را در خیابان به فروش میرسانند.
به گزارش همشهری، غذاهای خیابانی همیشه طرفداران خود را داشته است. هنوز هم افرادی دورهگرد یا به اصطلاح دستفروش هستند تا غذاها و نوشیدنیهای مختلف را در خیابان به فروش برسانند مانند لبوفروشان و باقلی فروشان که در بیشتر شهرهای ایران مشغول فعالیت هستند.
معمولا این دکههای سیار مواد غذایی خود را با وسایل حمل و نقل قابل حمل مانند گاری یا خودروهایی مخصوص ارائه میکنند. علت پرطرفدار بودن غذاهای خیابانی هم بیشتر به دلیل ارزانتر بودن آنهاست.
در کشور این غذاهای خیابانی تنوع خاصی دارد. برخی از این غذاها آنقدر خوشمزه هستند که در شهرهای مختلف نیز راه یافتهاند. مانند سمبوسه یا سنبوسه آبادانی که یکی از معروفترین غذاهای خیابانی است. فلافل اهوازی و آبادانی هم شهرت بسیاری دارد که به صورت ساندویچ با مخلفات متنوعی مانند خیار شور، گوجه فرنگی و ... به فروش میرسد.
اگر شما به ارومیه نیز سفر کرده باشید حتما با وانتبارهایی که در کابین خود «یئر آلما» آماده میکنند مواجه شدهاید. یئر آلما معروفترین غذای خیابانی ارومیه است و ساندویچی است که با سیب زمینی کبابی شده یا آبپز، تخم مرغ آبپز، سبزی خوردن و کره آب شده تهیه میشود.
انواع آش، سوسیس بندری، جگر، باقالی و لبو، ذرت یا شیربلال، جغوربغور و ... نیز سایر غذاهایی هستند که توسط دکههای سیار در خیابان سرو میشود.
در برخی نقاط کشور نیز برخی خیابانها به خیابان غذا شهرت دارند. مثلا در تهران خیابان سی تیر یکی از بهترین مکانهای گردشگری برای افرادی است که علاقه به غذا دارند. این خیابان پر از غذاهای متنوع و فستفودهای خوشمزه است که میتوان این غذاها را از دکههای رنگی سیار تهیه کرد و در پیادهروهایی که در آنها میز و صندلی چیده شده است میل کرد.
خیابان غذای اهواز نیز به خیابان لشکرآباد معروف است. در این خیابان دهها دکه فلافلفروشی در کنار دکههای عرضه سمبوسه، حمص و کبه مشغول فعالیتند.
اگر اهل سفر و برای صرف شام به این خیابان رفته باشید شور و هیجان لشکرآباد را حس کردهاید. خیابانی که با بوی فلافل تازه و ازدحام آدمهایی که مشغول پرکردن مخلفات ساندویچشان هستند شبی به یاد ماندنی را در خاطر مسافران میسازد.
فلافل فروشی خیابان لشکرآباد اهواز
بساطداری سیار غذا در ایران سابقهای طولانی دارد. به عنوان نمونه در کتاب آشپز و آشپزخانه علی بلوکباشی آمده است:
فروش نان توسط دورهگردی در زمان قاجار
«خوراک پـزهـا و غـذا فـروشهای دوره گـردی هـم بـودنـد کـه دکـان و جای ثابت و معینی نداشتند و معمولا بساط خوراک پزیشان را در محلهای تجمع مردم و مراکز کارگری پهن میکردند. این پزندهها و غذافروشهای بساطی سیار، در بیشتر شهرهای ایران، به ویژه تهران و اصفهان پراکنده بودند و دسته جگرکیها، سیراب شیردانیها، جغور بغوریها، کبابیها، چلوفروشها، کوفته فروشها، عدسی فروشها، آش فروشها، باقلافروشها، سنگینک فروشها، ماهی فروشها، لبوفروشها و مانند آنها را تشکیل میدادند. در اعلان بلدیه در ۱۳۰۷ شمسی این نوع مشاغل سیار که با دوره گردی یا اقامت در مقابل دکاکین نانوایی کسب معاش میکردند، رسماً ممنوع شد (روزنامه اطلاعات، ۴)، لیکن بساط داران غذافروش همچنان به کار خود ادامه دادند و امروزه نیز در همه شهرها فعالند.
یکی از خوراکهای سالم و خوشمزه پرطرفدار در میان مردم، به ویژه فقرا، خوراک عدسی بوده است. پختن و عمل آوردن عدسی مهارت بسیار میخواست. تحویلدار در جغرافیای اصفهان، علم پختن عدس را در اصفهان، منحصر به یک خانواده میدانست که این هنر پشت به پشت در میان اعضای آن گردیده بود و از آن نان خورده بودند. به گفته او، دیگران هرچه کوشیدند تا چنین طبخی را به بازار عرضه کنند، نتوانستند که یک خوراک عدسی به این خوبی و خوش لعابی دربیاورند.
یکی از اعضای همین خانواده اصفهانی نیز به تهران رفت و پختن آن را در این شهر رواج داد. پختن و خوردن عدسی بیشتر در هوای فصول سرد رواج دارد. عدس پزها و عدسی فروشها، عدس پخته را در دیگهایی میریزند و در کوچه و گذرها، دوره میگردانند (تحویلدار، ۱۲۰)، یا در مکانی معین، به ویژه روبه روی نانواییها بساط پهن میکنند و آن را به مشتری میفروشند.»