روزنامه شرق نوشت: کارلوس کیروش، سرمربی پرتغالی تیم ملی فوتبال ایران، بعد از بازگشتی که به تیم ملی داشته برای اولین بار چهرهای عبوس و ناراحت به خود گرفته است. آنقدر ناراحت که تلاش کرده برای اولین بار عصبانیتش را بروز دهد و در گفتگو با خبرنگاران، آنهم در حاشیه تمرین تیم ملی بگوید که تیم ملی در مسیر درستی برای آماده سازی برای حضور در جام جهانی قرار ندارد.
دلیل کیروش بیشتر مربوط به رفتار عجیبی است که باشگاه الاهلی قطر با ایران داشته است؛ آنها برخلاف دیگر بازیکنان خارجی تیمشان که همگی را آزاد کرده تا به کشورهای خودشان برگردند، شجاع خلیلزاده و محمدحسین کنعانیزادگان، دو مدافع احتمالا فیکس تیم ملی را به ایران نمیدهند. کیروش هم از چنین رفتاری تعجب کرده و میگوید: «سؤالی که پیش میآید به فدراسیون فوتبال ایران یا قطر ارتباطی ندارد، بلکه راجع به باشگاه الاهلی قطر است. ما درک نمیکنیم چرا این مشکل به وجود آمده است. من به همراه نایبرئیس فدراسیون به باشگاه رفتیم و به صورت حضوری تشکر کردیم. حتی اگر به منابع رسمی باشگاه الاهلی مراجعه کنید، آنها تشکر کردند؛ اما یکباره گفتند خیر و عقب کشیدند. آنها حقشان است که این کار را کنند. به نوعی حق دارند این کار را بکنند؛ اما درک نمیکنیم که چرا این باشگاه همه ملیپوشان را ترخیص کرده و ملیپوشان قطر شش ماه در اردو هستند و فقط شجاع و کنعانیزادگان در قطر نشستهاند. این موضوع را درک نمیکنم».
کیروش در شرایطی از رفتار قطریها با دو بازیکن تیم ملی ایران تعجب کرده که لیگ فوتبال این کشور تعطیل شده و شجاع و محمدحسین پنج هفتهای است که در شرایط مسابقه و احتمالا تمرینی مناسب قرار ندارند. این به آن معنی است که ممکن است سرمربی تیم ملی ایران در ادامه مسیر قید استفاده از این دو بازیکن را بزند. با این حال، چنین امری دلیل نمیشود که از مسئولان فدراسیون فوتبال ایران نپرسید چرا از روابط فراورزشی برای در اختیار داشتن این دو بازیکن استفاده نمیشود؟ مگر نه اینکه قطر، متحد ایران در منطقه است و از لحاظ دیپلماتیک، برخلاف چند کشور حوزه خلیج فارس، ارتباط حسنهای با ایران دارد؟
اگر کار از طریق روابط ورزشی پیش نمیرود، کافی است در سطحی بالاتر چند قدم برداشت و فضا را برای آرامش بیشتر تیم ملی و سرمربی پرتغالی این تیم فراهم کرد. اتفاقا تیم ملی یکی از عواملی است که قریب به سه هفته دیگر تبدیل به هدفی مشترک برای گروههای سیاسی در ایران میشود. تیمی که باید در قطر به مصاف انگلیس و آمریکایی برود که در طول دهههای اخیر، از لحاظ دیپلماتیک، در نقطه مقابل سیاستمداران ایرانی قرار داشتهاند.
اصولا سؤالی که باید در این بین مسئولان ردهبالای ورزش ایران از خودشان بپرسند این است که چرا دراگان اسکوچیچی را که با تیم ملی خوب نتیجه گرفته بود، برداشتند و زمینه را برای بازگشت کارلوس کیروش فراهم کردند؛ مگر دلیلش این نبود که ایران بازیهای قابل قبولی در جام جهانی به نمایش بگذارد؟ حال چطور است که در زمان اندک باقیمانده تا شروع این رقابتها، از حداقل کار برای تیم ملی سر باز زده میشود؟
اینجاست که همان مسئله اصلی باید مطرح شود؛ اینکه این روزها فوتبال در اولویت نیست. این پیام روشنی برای کارلوس کیروش است که دوست دارد مثل سالهای گذشته همه چیز در اختیار تیم ملی باشد؛ ولی او باید با این واقعیت کنار بیاید که با توجه به اتفاقات اخیری که در ایران رخ داده، شاید فوتبال آخرین دغدغه مسئولان باشد و چندان کیروش و تیم ملی برایشان اولویت نباشد.
این اولویتنبودن فوتبال فقط در ذهن مسئولان ذیربط جا خوش نکرده است. اگر در روزهای اخیر بخشی از صحبت مربیان و بازیکنان لیگبرتری هم مرور شود، مشخص میشود که آنها هم چندان به فوتبال فکر نمیکنند. یحیی گلمحمدی، سروش رفیعی، جواد نکونام و ارسلان مطهری در زمره چهرههای شاخصی هستند که بهصراحت اشاره کردهاند فوتبال در اولویت نیست.
یحیی گلمحمدی، سرمربی تیم پرسپولیس، دراینباره میگوید: «در شرایطی که مردم به خاطر اتفاقات اخیر ناراحت هستند، حرفزدن از فوتبال و مسابقه نمیتواند چیزی را تغییر دهد. ما عزادار جانباختن عزیزانمان هستیم؛ چه نیروهای پلیسی و چه جوانانی که در اتفاقات اخیر جان دادند. همه اینها بچههای ایران و بچههای این آب و خاک هستند. در این شرایط صحبتکردن در مورد فوتبال هیچ اهمیتی ندارد».
جواد نکونام، سرمربی تیم فولاد که اتفاقا تنها گزینه ایرانی کارلوس کیروش برای نشستن روی نیمکت ایران در قطر است نیز چندی پیش از بیتماشاگرشدن بازیها گلایه کرده بود و گفته بود بازیکنان فوتبال خوشحال نیستند؛ «صحبت من این است، زمانی که بدون هوادار بازی میکنیم، بازیکنانمان که گل میزنند، خوشحال نیستند و خوشحالی نمیکنند. وقتی که تمام استادیومها تعطیل است، به نظر من لیگ را تعطیل و مسابقات را به بعد از جام جهانی موکول کنیم. اکنون هیچکس لذتی از فوتبال نمیبرد. نه شادی هست و نه طرفداری حضور دارد».
سروش رفیعی هافبک باشگاه پرسپولیس که در این فصل یکی از خریدهای پرسروصدای این باشگاه بوده هم دیگر چهره فوتبالی است که اخیرا عنوان کرده فوتبال در چنین شرایطی برایش اهمیت ندارد؛ «اصلا حوصله حرفزدن درباره فوتبال را ندارم و اهمیتی هم برایم ندارد.... برای من همان اندازه که زن و بچه خودم مهم است، دختران و زنان این سرزمین هم مهم هستند. مهماند، همهشان مهماند، همهشان ناموسهای ما و هموطنان ما هستند. اجازه به خودتان ندهید که هرجوری دلتان خواست درباره آنها حرف بزنید. فوتبال را ول کنید».
اخیرا هم که بازیکنان استقلال چنین واکنشی داشته و حتی بعد از کسب برد آخر در ورزشگاه آزادی بهصراحت گفتهاند که این روزها فوتبال در اولویت نیست. ارسلان مطهری یکی از همین چهرههاست که در آخرین برتری استقلال در لیگ برتر، در دو گفتوگوی متفاوت از پاسخدادن به سؤالهای فوتبالی طفره رفت و عین دو بار یک جمله را تکرار کرد: «این روزها فوتبال در اولویت نیست. فقط صبر آتش را گلستان میکند».
در این بین و با چنین اولویتبندیای، مسئله فوتبال برای مسئولان و تعدادی از ورزشکاران دو مقوله بسیار جداست. نگاه دو طرف هم به این موضوع کاملا متفاوت است و نباید آنها را کنار یکدیگر در یک کفه ترازو گذاشت. ورزشکاران مردمی دلیلی متفاوت با مسئولان درباره در اولویت قرارندادن فوتبال دارند و بدیهی است که مسئولان ذیربط باید پاسخ قانعکنندهای برای کارلوس کیروش و گلایههای او داشته باشند.