بيش از چهار سال پس از اينکه لباسهاي گرانقيمت و ارزشمند طراحان برتر عراقي در چپاولهاي پس از حمله آمريکا به عراق، به غارت رفت؛ اين طراحان با انواع مدلهاي بينالنهريني باستاني به فشن بازگشتهاند.
پايگاه اطلاعرسانی دوخت، در گزارشی از وضعیت طراحی مدو لباس در عراق آوردهاست که طراحان عراقی اکنون آمادهاند تا آخرين کارهاي خود را در يک صحنه بينالمللي به نمايش بگذارند؛ شايد نيويورک، شايد پاريس، هرجايي به جز بغداد.
"ميرامو" مدير سالنهاي فشن بغداد گفت: «ما مانند پروانه کار ميکنيم. بهآهستگي و بيصدا. ما نميخواهيم توجهها را به خودمان جلب کنيم. اگر براي دولت کار کنيد، خود را در معرض هجوم و حمله قرار دادهايد.»
او در يک ساختمان سهطبقه در بغداد، که ترجيح ميدهد مکان آن ناشناخته بماند، يک تيم شامل 307 طراح، هنرمند، گلدوز و قلابدوز، خياط زنانه و مدل را سرپرستي ميکند. اين گروه لباسها و پيراهنهايي را خلق ميکنند که سبک و مدل آنها به 5000 سال قبل يا بيشتر بازميگردد.
هنرمندان تصاوير را از سفالها و نقاشيهاي باستاني کپي ميکنند، طراحان از آنها اقتباس ميکنند، کارشناسان پارچههاي تهيهشده از الياف طبيعي را از بازارهاي محلي تهيه ميکنند، قلابدوزان و گلدوزان آنها را تزئين ميکنند و خياطان آنها را به صورت پيراهنهايي ميدوزند که مدلها بعدا آنها را نمايش دهند.
اين لباسهاي نفيس و باارزش دستدوز که نقشونگارهاي رنگارنگي دارد، دوره سومريان (2330- 5000 قبل از ميلاد)، دوره بابليان (2330- 1750 قبل از ميلاد) و دوره آشوريان (1800-613) تا آغاز دوران اسلامي در قرن ششم پس از ميلاد را نشان ميدهند.
رامو گفت: «آنها بسيار باارزش هستند و غيرقابل تخمين و قيمتگذاري هستند. اين لباسها براي فروش نيست. تهيه و تکميل بعضي از آنها، يک سال طول کشيدهاست. چگونه ميتوانيد بر روي آن قيمت بگذاريد؟ بسياري از افراد دوست دارند که اين مدلها را خريداري کنند، اما ما اين پيراهنها را خلق ميکنيم تا فرهنگ خود را ارائه بدهيم. آنها تنها براي ديدن و لذت بردن است.»
رداها و لباسهاي بلندوگشادي که پادشاهان و ملکههاي بينالنهرين ـ منطقه بين دو رودخانه دجله و فرات ـ آنها را ميپوشيدند، منحصرا از موادي تهيه شدهاست که در آن زمان موجود بودهاست.
رامو گفت: «فقط پارچههاي ابريشمي، نخي و پشمي؛ بدون هيچ الياف مصنوعی.»
سالن فشنهاي عراق با حمايت وزارت فرهنگ عراق، در سال 1970 با هدف حفاظت از فرهنگ عراق باستان تاسيس شد.
اين تيم براي مدت 33 سال، صدها پيراهن را توليد کرد. شيرين محمد، يکي از اعضاي اصلي اين سالن گفت: «شايد حتي هزاران پيراهن. اين مدلها در نمايشهاي فشني که بيشتر شبيه تئاتر بودهاست تا راهروهاي نمايش فشن امروزي، به نمايش گذاشته شدهاست.»
گزارش دوخت میافزايد: زماني که سربازان آمريکايي در سال 2003 به عراق حمله کردند، موجي از افراد غارتگر و وحشي آزاد شد، هنرهاي باستان وحشيانه مورد هجوم قرار گرفت و آثار هنري ارزشمند عتيقه و تاريخي غارت و چپاول شدند.
شيرين محمد، زن مجرد کردي که دهه 40 عمر خود را ميگذراند، با خوشحالي اقرار ميکند که زندگي خود را در اين سالن فشن گذاشتهاست. او که از سال 1978 در اين سالن عراقي مشغول به فعاليت است، در يکي از روزهاي آپريل 2003 به اين ساختمان رسيد؛ آسمان آبي و نيلگون بود، اما هوا مملو از شومي بود. ساختمان غارت شده بود و آن را آتش زدهبودند. او به خاطر ميآورد که يک ماه تمام گريه کردهبود. تهاجم عراق 33 سال تلاش را در يک روز نابود کرد.
او گفت: «من بيحس شدهبودم. 33 سال کار در طول يک روز نابود شدهبود. پيراهنها يا غارت شده يا سوختهبودند. همهچيز از بين رفتهبود. من شوکه شدهبودم. اينها خانه و خانواده من بود که خراب و چپاول شدهبود.»
نجات کدوم خياط زنانه 51 سالهاي که 18 سال در اين سالن خياطي کرده، درحاليکه روسري زردرنگي به سر داشت و مشغول دوختن پيراهني بود که تصويري از بر تخت نشستن حمورابي پادشاه بابلي در دوران 1750-172 قبل از ميلاد بر روي آن ديده ميشد، گفت که با ديدن خرابي و از بين رفتن کارهاي خود، دچار افسردگي شدهبود. او گفت: «بيشتر آنها را برده بودند. تعدادي هم که ماندهبود، سوخته بود.»
چند ماه پس از اين ويراني، تيم گرد هم جمع شدند و دوباره کار را شروع کردند. آنها تاکنون کار خود را متوقف نکردهاند.
صديق، زن 51 ساله که روسري سفيدش تا پايين کشيده شدهبود و تقريبا چشمهاي او را پوشاندهبود، گفت: «ما چهار سال است که اينجا را بازسازي ميکنيم و از آن زمان حدود 50 لباس جديد را تهيه کردهايم.»
رامو گفت: «ما حالا دوباره آماده هستيم تا به اطراف سفر کنيم. ما دوست داريم به نيويورک يا پاريس برويم، اما به کمک مالي نياز داريم.»
زمان حسين، مدل عراقي گفت که از به نمايش گذاشتن فرهنگ و تمدن خود احساس غرور و افتخار ميکند. او گفت: «ما شوهاي غربي اجرا نميکنيم. بلکه اين نمايشها ترجيحا فولکورليک، فرهنگي و هنري هستند.»
يک مدل بلوند گفت که او ميترسد که بگويد يک مدل است، زيرا افراد افراطي ممکن است به او حمله کنند. او گفت: «جامعه بيانصافانه و غلط به ما نگاه ميکند و ميگويد اين شغل در جامعه عرب جايگاهي ندارد. من اميدوارم که اين ديدگاه جامعه در مورد زنان تغيير کند. جامعه ما مدلها را مسخره ميکند.»
رامو در حقيقت پناهگاهي براي هنرمندان عراقي ايجاد کردهاست. او در حالي که لبخند ميزد، گفت: «ما مانند آهنربا هستيم. هر هنرمندي که ميخواهد کار کند، درهاي سالن ما به روي او باز است.»