bato-adv
کد خبر: ۵۶۴۹۸۸

تهدیدهای زن خشن برای ازدواج با مرد متأهل

تهدیدهای زن خشن برای ازدواج با مرد متأهل
مرد جوان گفت: فردای آن روز همان خانم با من تماس گرفت و خواست تا برای ملاقات او به یک رستوران بروم. مدتی که از این ماجرا گذشت وی به من ابراز علاقه کرد و بعد هم گفت با من ازدواج کن، اما از آنجا که من متأهل بودم و زن و بچه داشتم به او گفتم که من به همسر و زندگی مشترکم متعهد هستم و پیشنهادش را رد کردم.
تاریخ انتشار: ۰۸:۳۴ - ۱۰ مرداد ۱۴۰۱

زن میانسال وقتی با پاسخ منفی مرد مورد علاقه‌اش برای ازدواج روبه‌رو شد با ربودن فرزند وی و اسیدپاشی روی خودروهایش او را تهدید کرد.

به گزارش ایران، صبح روز گذشته مرد جوانی به دادسرای امور جنایی تهران رفت و از زنی شکایت کرد که با تهدید از او تقاضای ازدواج دارد.

مرد جوان زمانی که در مقابل بازپرس محمد امین تقویان قرار گرفت، گفت: من کارشناس هستم و گاهی در برنامه‌های تلویزیونی شرکت می‌کنم. بواسطه شغلم افراد زیادی مرا می‌شناسند. مدتی قبل سوار بر خودروی پرایدم در حال عبور از خیابان بودم که خانم میانسالی را کنار خیابان دیدم. وی به تصور اینکه من مسافربر هستم مقابل خودروام دست بلند کرد. من هم با توجه به اینکه هوا گرم بود و در آن ساعت از روز تاکسی کم پیدا می‌شد او را سوار کردم.

او ادامه داد: چند دقیقه‌ای که گذشت، زن میانسال نگاهی به من کرد و گفت شما همان کارشناس تلویزیونی هستید؟ وقتی تأیید کردم با خوشحالی خودش را معرفی کرد و گفت من در یک انجمن و گروه نیکوکاری فعالیت می‌کنم. بعد از من خواست که عضو خیریه آن‌ها شوم و کمک کنم. من هم موافقت کردم و شماره تماس بین مان رد و بدل شد.

وی گفت: فردای آن روز همان خانم با من تماس گرفت و خواست تا برای ملاقات او به یک رستوران بروم. مدتی که از این ماجرا گذشت وی به من ابراز علاقه کرد و بعد هم گفت با من ازدواج کن، اما از آنجا که من متأهل بودم و زن و بچه داشتم به او گفتم که من به همسر و زندگی مشترکم متعهد هستم و پیشنهادش را رد کردم.

کودک‌ربایی

شاکی ادامه داد: بعد از آن روز ناگهان تهدید‌های زن میانسال شروع شد، او به من گفت یک نفر را اجیر کرده بود تا روزی که به رستوران رفته بودیم از من و خودش پنهانی عکس بگیرد و حتی صدایم را نیز ضبط کرده بود، بعد مرا تهدید کرد که اگر با او ازدواج نکنم صدا و عکس هایم را برای همسرم می‌فرستد. ابتدا به تهدید‌های او توجه نکردم، اما زن میانسال در ادامه برای رسیدن به اهدافش این بار فردی را اجیر کرد تا پسر ۱۲ ساله‌ام را از مقابل مدرسه برباید. او عکسی از بچه‌ام گرفت و برایم در فضای مجازی ارسال کرد و شرط آزادی بچه‌ام را ازدواج با خودش اعلام کرد، البته قبل از شکایت به پلیس با تلاش فراوان و صحبت و خواهش‌های من بعد از چند ساعت بچه‌ام را رها کرد، اما تهدیدهایش تمامی نداشت.

مرد جوان ادامه داد: مدتی بعد متوجه شدم روی خودروهایم اسید ریخته است. کار‌ها و تهدید‌های این زن باعث شده که آبرویم پیش دوست و آشنا و خانواده‌ام برود و همسرم هم از این ماجرا باخبر شود، اما برای او کافی نیست و همچنان به کارهایش ادامه می‌دهد.

وی در رابطه با اینکه چرا بعد از مدت‌ها اعلام شکایت کرده به بازپرس جنایی گفت: شکایت نکردم، چون می‌ترسیدم بلایی سر خودم و خانواده‌ام بیاورد. از طرفی، چون من آدم معروفی هستم اگر تصاویرم با این زن در فضای مجازی منتشر می‌شد، آبرویم می‌رفت. من به قدری از او و افراد اجیر شده توسط او می‌ترسیدم که حتی ربوده شدن فرزندم و آسیب‌هایی را که به من زده بود نیز گزارش نکردم تا بلایی سرم نیاورد. تا اینکه چند روز قبل برادرم از من پرسید چرا شکایت نمی‌کنم و وقتی علت را فهمید مرا تشویق کرد که راز تهدید‌های او را برملا کنم.

با شکایت مرد جوان بازپرس شعبه هشتم دادسرای امور جنایی تهران دستور احضار زن میانسال و ادامه تحقیقات در این خصوص را صادر کرد.

برچسب ها: تهدید به قتل
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۵۴ - ۱۴۰۱/۰۵/۱۰
پناه بر خدا اگه راست باشه این زن حود شیطانه
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۵۶ - ۱۴۰۱/۰۵/۱۰
هی، تصادفی سوارش کردم تصادفی بردمش رستوران!! مدیون هستین فکر بدی در مورد کارشناس محترم و خانواده دوست صدا و سیما بکنید!!!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۰۹ - ۱۴۰۱/۰۵/۱۰
تا تو باشی مسافر سوار نکنی اون هم با رد و بدل کردن شماره تلفن!!!!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۰۱ - ۱۴۰۱/۰۵/۱۰
برادرای مشتاق افزایش جمعیت، بشتابید.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۴۸ - ۱۴۰۱/۰۵/۱۰
ايشون به اوشون پيشنهاد شركت در امور خيريه كرده بود وگرنه آقاي كارشناس كه سر و گوششون نمي جنبيده !!!!
فقط براي امر خير ترمز زده و قرار تو رستوران گذاشته
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۸
ناشناس
United States of America
۰۸:۴۴ - ۱۴۰۱/۰۵/۱۰
شرم اوره! خجالت هم خوب چیزیه.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۱۳ - ۱۴۰۱/۰۵/۱۰
قشنگترین جمله : میگه من بهش گفتم متاهلم و پیشنهادش رو رد کردم ... بعد میگه ترسیدم تصاویر من و ایشون پخش بشه
..
مگه نمیگی رستوران بوده پس از چی می‌ترسی..
داداش ماخودمون ختم روزگاری... ک... گوهی نباشه اینطوری سیم هات نمیچسبه
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۴۰ - ۱۴۰۱/۰۵/۱۰
شماره تماس برای کار خیریه بود و موضوع دیگری نبود!!!
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین