bato-adv
نماینده اسبق ایران در اوپک پاسخ می‌دهد

تفاهمنامه سرمایه‌گذاری روسیه چقدر ضمانت اجرایی دارد؟

تفاهمنامه سرمایه‌گذاری روسیه چقدر ضمانت اجرایی دارد؟
نماینده اسبق ایران در اوپک گفت: هر زمان این تفاهمنامه تبدیل به قرارداد شود می‌توان به اجرا شدن آن هم امیدوار بود و با قطعیت گفت این قرارداد ضمانت اجرایی دارد. اما معمولا این‌گونه است که ابتدا تفاهمنامه‌ها امضا و پس از آن جزییاتش به قرارداد تبدیل می‌شوند و پس از آن زمانبندی‌ها صورت می‌گیرد.
تاریخ انتشار: ۰۹:۳۵ - ۲۹ تير ۱۴۰۱

روز گذشته مقامات شرکت ملی نفت ایران اعلام کردند که تفاهمنامه شرکت «گازپروم» روسیه به عنوان «بزرگ‌ترین سرمایه‌گذاری خارجی تاریخ صنعت نفت ایران» به امضا رسیده است، بر اساس این تفاهمنامه روس‌ها سرمایه‌گذاری چند ده میلیارد دلاری در میادین نفتی و گازی ایران خواهند داشت، در این تفاهمنامه روس‌ها متعهد به سرمایه‌گذاری و توسعه میدان گازی کیش، توسعه ۶ میدان نفتی، فشارافزایی در میدان گازی پارس جنوبی، سوآپ گاز و فرآورده‌های نفتی، سرمایه‌گذاری برای تکمیل پروژه ایران ال‌ان‌جی و توسعه میدان گازی پارس شمالی و میدان نفتی منصوری، آب‌تیمور، کرنج، آذر و چنگوله شدند و قرار است در یک برنامه ۸ ساله، تا افق ۱۴۰۸ با سرمایه‌گذاری یکصد و ۶۰ میلیارد دلاری ظرفیت تولید نفت کشور به ۵.۷ میلیون بشکه و ظرفیت تولید گاز کشور به ۱.۵ میلیارد مترمکعب در روز برسد.

در این راستا محمدعلی خطیبی، نماینده اسبق ایران در اوپک در گفتگو با اعتماد در خصوص امضای این تفاهمنامه توضیح داد در ادامه مشروح این گفتگو را می‌خوانید:

وزارت نفت اعلام کرده که بزرگ‌ترین تفاهمنامه سرمایه‌گذاری خارجی در صنعت نفت ایران با «گازپروم» به امضا رسیده است و ارزش این تفاهمنامه ۴۰ میلیارد دلار اعلام شده، به نظر شما چنین تفاهمنامه‌ای چقدر ضمانت اجرایی دارد؟

به اعتقاد من هر زمان این تفاهمنامه تبدیل به قرارداد شود می‌توان به اجرا شدن آن هم امیدوار بود و با قطعیت گفت این قرارداد ضمانت اجرایی دارد. اما معمولا این‌گونه است که ابتدا تفاهمنامه‌ها امضا و پس از آن جزییاتش به قرارداد تبدیل می‌شوند و پس از آن زمانبندی‌ها صورت می‌گیرد. باید گفت انعقاد تفاهمنامه «گازپروم» گام نخست برای سرمایه‌گذاری خارجی است و باید در انتظار گام‌های بعدی بود.

اینکه تفاهمنامه از راه دور و به صورت ویدیویی امضا شده و خبری از مدیران «گازپروم» در جریان امضای طرفین نبوده و آن‌ها همراه «پوتین» به ایران نیامده‌اند چه پیامی دارد؟ آیا به این معنی است که چنین تفاهمنامه‌ای تنها روی کاغذ بوده است؟

اصول انعقاد چنین تفاهمنامه‌هایی این است که افراد به لحاظ پروتکل همتراز باشند، اما ممکن است در جریان این سفر‌ها فرد همتراز به هر دلیلی قادر به سفر نباشد و ممکن است فردی با سمتی پایین‌تر اقدام به حضور در جلسه امضای تفاهمنامه کند. اما به نظر من این موضوع چندان هم مهم نیست و مهم این است که این قرارداد‌ها یا تفاهمنامه‌ها به فاز اجرایی برسند و کشور‌ها برای ادامه مشارکت‌شان انگیزه لازم را داشته باشند.

به نظر می‌رسد در حال حاضر این انگیزه وجود دارد به دلیل اینکه هم ایران با تحریم مواجه است و هم روسیه دچار تحریم شده و محدودیت‌های زیادی هم دارند و انگیزه دو کشور برای چنین همکاری‌هایی بالاست. این مساله کمی نیست و در عین حال اگر افراد همتراز این تفاهمنامه را امضا می‌کردند، بهتر بود.

این تفاهمنامه برای توسعه میدان‌های گازی کیش و پارس شمالی، فشارافزایی میدان پارس جنوبی، توسعه ۶ میدان نفتی، سوآپ گاز و فرآورده و ... بوده است و سوالی که مطرح می‌شود، این است که اصولا روس‌ها چقدر در این زمینه تخصص دارند؟

روس‌ها در زمینه گاز تخصص بالایی دارند و کار‌های بزرگی هم کرده‌اند و در بخش نفت هم دارای شرکت‌های بزرگ و توانمندی هستند. با توجه به اینکه در کشور‌های دیگر با محدودیت‌های زیادی مواجه شده‌اند پس دارای انگیزه برای سرمایه‌گذاری در ایران هستند و اگر خواستار فعالیت شرکت‌های خود هستند باید در همین کشور‌هایی که قادر به فعالیتند، کار کنند. البته جز ایران، روسیه در کشور‌های دیگر نیز فعالیت داشته و میادین بزرگی را توسعه داده است.

باید گفت روس‌ها در صنعت نفت و گاز توانمند هستند و می‌توان خوشبین بود با توانایی که روس‌ها در این زمینه دارند این فعالیت‌ها را بتوانند در ایران ادامه دهند. البته شرط اصلی این است که این تفاهمنامه تبدیل به قرارداد شود و برنامه‌شان زمانبندی اجرایی داشته باشد.

اگر فرض کنیم که روس‌ها توان مالی و لجستیکی اجرای چنین قرارداد عظیمی را دارند؛ پیام چنین تفاهمنامه‌ای برای صنعت انرژی دنیا چیست؟

در حال حاضر صنعت انرژی دنیا با تنگنا‌های زیادی روبه‌رو است و بازار گاز و نفت در دنیا با بحران مواجه شده و قیمت‌ها در اروپا خارج از تصور هستند و در بازار نفت نیز بر اساس آمار‌های اوپک پلاس ۲.۵ میلیون بشکه زیر سقف تعیین شده تولید دارد. این موضوع نشان‌دهنده آن است که حتی کشور‌ها قادر نیستند سهمیه‌های خود را تولید کنند و شاهد آنیم که بازار نفت و گاز دنیا با تنگنا روبه‌رو شده است و چنانچه برنامه‌های سرمایه‌گذاری و توسعه‌ای اجرا نشود قطعا کمبود نفت و گاز بسیار جدی‌تر خواهد بود.

این‌گونه برنامه‌ها می‌تواند به تامین نیاز‌های جهانی کمک کند و کشور‌هایی هم که دارای منابع هستند، می‌توانند از مزایای آن برخوردار شوند، اما در صورتی که برنامه‌های سرمایه‌گذاری اجرایی نشوند این تنگنا‌ها بیشتر هم خواهند شد و کمبود نفت و گاز در دنیا بیشتر می‌شود.

اصولا روسیه و ایران در صنعت گاز رقیب یکدیگرند یا همکار؟

رقابت سالم را هیچ کس نفی نمی‌کند و موضوعی که مشکل‌ساز است، رقابت‌های تخریبی است، ضمن آنکه در بسیاری از مواقع دو کشور می‌توانند مکمل یکدیگر باشند و در جایی که نیاز به تکنولوژی، سرمایه‌گذاری خارجی و منابع مالی وجود دارد هر دو کشور می‌توانند به یکدیگر کمک کنند. در شرایطی که غرب روسیه و ایران را تحریم کرده است این دو کشور می‌توانند همکاران خوبی برای یکدیگر باشند.

در سال ۱۳۹۶ هم توافقنامه‌ای با روسیه در صنعت نفت بسته شده بود، اما این تفاهمنامه به مرحله قرارداد نرسید و در آن زمان هم جزییاتی اعلام نشد و روس‌ها هم یک‌سال بعد از ایران رفتند، این دو تفاهمنامه چقدر به یکدیگر شباهت دارند؟

تا زمانی که در مرحله تفاهمنامه باقی بمانند، می‌توان گفت هر دوی این تفاهمنامه‌ها شبیه به هم هستند، اما زمانی که تفاهمنامه‌ها در یک فاصله زمانی مشخصی تبدیل به قرارداد شوند و زمان برای آن تعیین شود مثلا ظرف ۶ ماه این تفاهمنامه‌ها (گازی و نفتی) اجرا شوند و زمانبندی صورت گیرد در این زمان که حالت اجرایی پیدا کند، قضیه فرق می‌کند.

روس‌ها در زمینه «سکو‌های فشارافزا» و ساخت واحد‌های «ال‌ان‌جی» به لایسنسور‌های بین‌المللی وابسته هستند پس چگونه می‌خواهند به ایران انتقال فناوری داشته باشند؟ ضمن آنکه هزینه «سکو‌های فشارافزا» برای تمام فاز‌های پارس جنوبی بالغ بر ۸۰ میلیارد دلار برآورد می‌شود.

مسلما اگر کشوری توانایی انجام کاری را نداشته باشد قرارداد یا تفاهمنامه‌ای را امضا نمی‌کند و خودش را به انجام کاری متعهد نمی‌کند، چراکه این تعهدات جدی هستند و حتما توان اجرایی‌اش باید وجود داشته باشد تا اقدام به فعالیت کنند و به نظر می‌رسد که روس‌ها این توانایی را دارند.

در جامعه بین‌المللی، ایران و روسیه هر دو تحریم هستند آیا امضای تفاهمنامه و قراردادی از این دست ما را به استقبال تحریم‌های بیشتر «گازپروم» نمی‌برد؟

تحریم‌ها به زیان صنعت جهانی نفت و گاز دنیاست و اگر نگاهی به گذشته کنیم، می‌بینیم که تحریم‌ها به نفع دنیا نبوده نه تنها تحریم‌های ایران، در تحریم‌های ونزوئلا و سایر کشور‌ها هم این موضوع را می‌توان دید، این در حالی است که غربی‌ها با تحریم‌هایی که انجام می‌دهند نه تنها به صنعت نفت و گاز دنیا لطمه می‌زنند به مردم خودشان هم لطمه می‌زنند.

به گونه‌ای که مردم این کشور‌ها هم امروز از وضعیت به وجود آمده در افزایش قیمت‌ها ناراضی هستند و با قیمت‌هایی که می‌پردازند رضایتی از این موضوع ندارند و این تحریم‌ها مانع از رشد و توسعه صنایع نفت و گاز هم شده است و نکته اینجاست که این صنایع در شرایط اقتصادی با رقابت سالم توان توسعه دارند. اما در صورتی که تحریم‌ها اعمال شوند بسیاری از سرمایه‌گذاران قادر به سرمایه‌گذاری نخواهند بود.

اینکه سوال می‌شود چرا ظرفیت‌های نفت و گاز در دنیا این اندازه محدود شده است باید گفت که در گذشته سرمایه‌گذاری‌های لازم در این بخش‌ها صورت نگرفته است و هر قدر این سرمایه‌گذاری‌ها انجام نشود به دلیل فضای رعب و ترس و جریمه‌ها و تحریم‌هایی که به وجود آمده سرمایه‌گذاران از این صنعت خارج می‌شوند و در صنایع دیگری سرمایه‌گذاری می‌کنند و سرمایه‌گذاری لازم در این صنعت صورت نمی‌گیرد و آن عرضه‌ای که باید به دلیل رشد تقاضا فزونی گیرد و تقاضای آتی را پوشش دهد، ظرفیت‌سازی نمی‌شود.

با توجه به رشد تقاضا و عدم سرمایه‌گذاری‌های لازم برای تقاضای آتی به دلیل سیاست‌های تحریمی صنایع نفت و گاز لطمه می‌خورند و مصرف‌کنندگان هم به دلیل محدودیت‌ها و عدم سرمایه‌گذاری‌های لازم از یک طرف و رشد سرمایه‌گذاری‌های لازم از طرف دیگر ناچارند بهای بیشتری برای انرژی مصرفی خود پرداخت کنند و این تحریم‌ها به نفع صنعت نفت و گاز دنیا نیست.

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین