فرارو- چه لزومی داشت مواضع سیاسی شجریان در سایه اثر هنری او قرار بگیرد و از این طریق پررنگتر شود؟ این نخستین بار نیست که شجریان نسبت به مسائل جاری لب به انتقاد میگشاید، چه این که بسیاری از هنرمندان به طور معمول چنین انتقاداتی دارند. امّا دلیل پیگیری سیاسیون برای این مسئله چه بود؟ آیا موضعگیریهای یک هنرمند دارای چنین وجه سیاسی مهمی است؟
به گزارش فرارو؛ یکی از مسائلی که طی هفتههای اخیر، به ویژه با آغاز ماه مبارک رمضان فضای رسانهای را به خود اختصاص داده، مسئله پخش شدن یا پخش نشدن ربنای شجریان از صدا و سیماست. پخش ربنا چنان قدمت و دوامی در صدا و سیما داشت که بدون اغراق جزئی از ماه رمضان مردم ایران شده بود.
حذف یک باره شجریان از مجموعه برنامههای افطار صدا و سیما به تنهایی میتوانست جنجالهای بسیاری ایجاد کند، اما توام شدن این مسئله با موضعگیریهای فراوان سیاسی آن را جنجالیتر کرده است.
محمدرضا شجریان در طول سال 88، چندین بار اقدام به اتخاذ مواضعی سیاسی کرد که چندان خوشایند به نظر نمیرسید. گفتگوهای او با صدای آمریکا و بی بی سی فارسی باعث انتقادات شدیدی به او شد. به همین دلیل پخش صدای ربنا در آستانه ماه رمضان سوالی جدی شده بود. چه این که مسئله بین دو محذور قرار داشت.
اگرچه مسئولان صدا و سیما سعی داشتند بدون موضعگیری سلبی و ایجابی در خصوص پخش ربنا از حساسیت افکار عمومی نسبت به این مسئله بکاهند، با این حال با آغاز ماه رمضان و پخش نشدن صدای شجریان موضعگیریهای سیاسی فراوانی نسبت به این امر صورت گرفت.
اوّلین بار عصر ایران خبر داد که صدا و سیما، خود، خبرنگارانی را به مجلس فرستاده تا نظر نمایندگان مجلس را درباره پخش نشدن ربنای شجریان از تلویزیون جویا شوند. البته هیچ گاه چنین گزارشی از تلویزیون پخش نشد، امّا به نوشته این سایت برخی از اعضای فراکسیون انقلاب اسلامی تمجید ویژهای از پخش نشدن صدای ربنا صورت داده اند. ظاهراً یکی از نمایندگان گفته بود صدای چوب خشک از صدای شجریان بهتر است و نماینده دیگری نیز اظهار داشته بود من حالم از شنیدن صدای این... به هم میخورد.
این خبر البته چندی بعد واکنش روابط عمومی مجلس را بر انگیخت. در جوابیه روابط عمومی مجلس آمده بود: «نمایندگان مجلس هیچگونه کلام و یا عبارت ناصحیحی در اظهارات خود نسبت به موضوع یادشده به کار نبردهاند». جوابیه مجلس به هر حال بر بسامد سیاسی پخش نشدن ربنا از تلویزیون افزود.
با این حال این پایان ماجرا نبود. برخی خبرگزاریها با اصرار فراوانی سعی در پیگیری پخش نشدن ربنای شجریان از زبان سیاسیون داشتند. به عنوان مثال حمیدرضا ترقی گفت: «پخش صدای شجریان از رسانه ملی خواست دشمنان انقلاب است. متاسفانه آقای شجریان در فتنه اخیر کارنامه موفقی از خود نشان نداد و با رفتارهای غیرمعقول خود را به جریان فتنه نزدیک کرد به طوری که مورد استقبال رسانه های غربی حامی فتنه قرار گرفت».
وی افزود: «رسانه ملی متعلق به ملت ایران است و نمیتواند از کسانی که علیه ملت اقدام میکنند دفاع کند. برخی ها که امروز نگران آقای شجریان شدهاند میخواهند از وی عنصری برای جریان فتنه بسازند چرا که فتنه گران در حوادث اخیر از شجریان استفاده ابزاری کردند اما خود ایشان متوجه چنین امری نشد». این مواضع ترقی از سوی دیگر سیاسیون نیز تکرار شد.
روزنامه کیهان نیز در یادداشتی شجریان را خواننده 20 هزار تومانی فرح پهلوی خواند و نوشت: «ماه مهمانی خدا بی نیاز از آوای منافقانی است که قلبشان مملو از کینه مردمی است که به سلیقه آنها ریاست جمهور انتخاب نکرده اند. و خصم فارغ است که در ماه ضیافت خداوند حتی در عمق سکوتش در سحر و غروب هایش ترنم روح بخش فرشتگان خدا جاری است».
در حالی که سیاسیون از منظر حرفه خویش، به مخالفت صریح با پخش ربنا و مواضع سیاسی خود شجریان میپرداختند، هنرمندان راه دیگری رفتند. علیرضا افتخاری از جمله این افراد بود که صدا و سیما را به پخش ربنا توصیه کرد: ««برای خواندن «ربنا» باید قاری قرآن بود تا «ربنا» را آنچنان که شایسته است، خواند که این کار را آقای شجریان به بهترین نحو انجام داده است».
علی معلم دامغانی نیز ضمن نقد مواضع سیاسی شجریان، اثر او را پیوندخورده با فرهنگ مردم دانست. حامد بهداد بازیگر سینما هم طی یادداشتی خواهان پخش ربنا شد. در حالی که هنرمندان تلاش میکردند پای سیاست را از گلیم هنر بیرون بکشند، معاون سازمان صدا و سیما شب گذشته اظهار داشت: «شجریان به دلیل مواضع ضدانقلابی که گرفته است و مواضع بدی که در رابطه با مردم خودش گرفته است؛ دیگر صلاحیت کافی برای حضور در قلب مردم را ندارد. او چهره خود را مخدوش کرده است. ما امیدوارم که همچنان که فرصت باقی باشد تا ایشان بازگردند تا نظام هم دست لطف خود را برسر ایشان بکشد».
بعد از این همه جای این پرسش باقی است که چه لزومی داشت مواضع سیاسی شجریان در سایه اثر هنری او قرار بگیرد و از این طریق پررنگتر شود؟ این نخستین بار نیست که شجریان نسبت به مسائل جاری لب به انتقاد میگشاید، چه این که بسیاری از هنرمندان به طور معمول چنین انتقاداتی دارند. امّا دلیل پیگیری سیاسیون برای این مسئله چه بود؟ آیا موضعگیریهای یک هنرمند دارای چنین وجه سیاسی مهمی است؟