بازار داغ اجاره مسکن امسال هم به تدریج فعالیت خود را شروع کرده و کم کم شاهد رونقگرفتن فعالیت بنگاههای معاملات املاک در سطح کشور هستیم.
به گزارش فارس، پس از شکست مطلق سیاستهای حمایتی دولت قبل با اتکا به تعیین سقف اجارهبها در کنار پرداخت تسهیلات ودیعه مسکن، این شیوهها در سال جاری نیز متوقف شده و عملا بازار اجاره مسکن بدون هیچ سیاستی به استقبال تابستان آتشین میرود.
در همین راستا با آگاهی از اتفاقات و اخبار مخابره شده از این بازار سری به بنگاههای معاملات املاک سطح شهر زدیم تا پیرامون شرایط اتفاق افتاده در بطن جامعه اطلاعات بدست بیاوریم.
در همین راستا ساعت ۸ صبح به منطقه یافتآباد تهران مراجعه کردم، عمده واحدهای صنفی به غیر از سوپرمارکتها هنوز فعالیت خود را آغاز نکرده بودند، اما در کمال تعجب بنگاههای بسیاری سر کار خود حاضر شده بودند. بر این اساس سری به یکی از بنگاهها در این منطقه زدیم و پیرامون بازار اجاره سوالاتی پرسیدیم. بنگاهدار املاک که او را آقا مرتضی خطاب میکردند، میگفت: متاسفانه صاحبخانهها بی انصاف شدهاند و امسال قیمتها رهن بالایی را برای اجاره واحدهای خود تعیین کردهاند.
آقا مرتضی در پاسخ به این سوال که اجارهبهای خانهها تا چه اندازه رشد کرده است؟ گفت: اینجا خانهای داریم که صاحبخانه سال گذشته ۵۰ میلیون پول پیش گرفته بود به همراه اجاره بها، اما امسال درخواست ۱۵۰ میلیون تومان پول پیش کرده است با اجارهبهای بیشتر از پارسال. یعنی ۳ برابر بیشتر از قیمت سال گذشته، البته میانگینی که من دیدم برای افزایش اجاره بها، حول و حوش ۵۰ درصد رشد نسبت به پارسال است.
پس از این حرف آقا مرتضی، سوالی در ذهنم خطور کرد، آن سوال این بود که صاحبخانه بر چه مبنایی قیمت رهن مسکن خود را ۳ برابر میکند؟ سوالم را از آقا مرتضی پرسیدم، میگفت: فرض کن چهار نفر هستند که نیاز مبرم به خودکار دارند، یعنی اگر خودکار نخرند و نوشتن یک متنی را شروع نکنند، از دنیا میروند، در این شرایط، اما فقط یک خودکار وجود دارد. این خودکار در شرایط عادی شاید ۵ هزار تومان ارزش داشته باشد. حال شما به من بگویید ارزش این خودکار چقدر است. طبیعتا در یک بازاری که محدودیت منابع مالی وجود نداشته باشد ارزش این خودکار بینهایت میشود، در بازار اجاره هم دقیقا هم این است، مستاجران مجبور به تامین مسکن هستند و هیچ جایگزینی نسبت به این نیاز خود ندارند، از آن طرف خانه هم کم است، یعنی نه اینکه کم باشد، خانههایی که اجاره داده میشود، کم است، در این شرایط است که شما شاهد افزایش قیمت هستید.
با وجودی که پاسخ آقا مرتضی ذهن من را به خود درگیر کرده بود، از وی خداحافظی کرده و به سمت منطقهای دیگری از تهران و یوسف آباد حرکت کردم. در حال پرسه زدن در پیادهروهای یوسفآباد به دنبال یک بنگاه معاملات املاک بودم که متوجه مغازهای شدم که صدای دعوا از آن بیرون میآمد، به سمت مغازه رفتم، دو نفر در داخل بنگاه مشاور املاک داشتند با صدای بسیار بلند جر و بحث میکردند.
در مغازه ایستادم و سعی کردم از محتوای دعوا سر در بیاورم. به نظر میرسید، دعوا بین یک صاحبخانه و مستاجر مسکن است که سر قیمت به توافق نرسیدهاند، چند دقیقه منتظر شدم تا دعوا بخوابد و آن دو نفر با ناراحتی از مغازه خارج شوند، به مغازه رفتم و به بهانه اجاره مسکن، علت دعوا را هم جویا شدم، یکی از پرسنل این مشاور املاک میگفت: صاحبخانه از مستاجر خواسته ۲۰۰ میلیون تومان به پول پیش خود اضافه کند یا اینکه خانه را تخلیه کند.
این رقم واقعا باورپذیر نبود، به بنگاهدار گفتم، احتمالا صاحبخانه از دست مستاجر ناراضی بوده و با این رقم میخواسته او حتما جابهجا شود. در این فکر بودم که بنگاهدار گفت: صاحبخانه بخواهد خانهاش را به مستاجر ندهد یک کلام میگوید تخلیه کن و واحد مسکونی را تحویل بده، کلا امسال صاحبخانهها فشار زیادی به مستاجر میآورند و به طور متوسط متناسب با خانههای یوسفآباد بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیون تومان درخواست افزایش هزینه رهن یا افزایش اجاره دارند.
نگرانی ام از این روزهای مستاجران با این حرفها هر لحظه بیشتر میشود، با خود فکر میکنم، آخر چطور ممکن است یک مستاجر در یک سال ۲۰۰ میلیون تومان ذخیره کند تا بتواند خانهای که در آن نشسته را حفظ کند.
اینبار برای ادامه تهیه این گزارش میدانی سری به بنگاههای مشاور املاک در منطقه منیریه و امیریه زدم، این منطقه هم مشاوران املاک زیادی دارد و تقریبا از هر ۵ مغازه سر خیابان، یکی از آنها مشاور املاکی است که داخل آن هم معمولا چند جوان و یکی دو مرد میانسال نشستهاند.
بر خلاف بنگاههای املاک یوسف آباد، بنگاههای این منطقه کمی خلوت بود، با مراجعه به یک مشاور املاک علت خلوتی را جویا شدم، صاحب مغازه معتقد بود، هنوز فصل نقل و انتقال مسکن شروع نشده و از اوایل خرداد بازار خصوصا بازار اجاره رونق میگیرد.
«شرایط بازار و قیمتهای اجاره» دیگر سوال من از این مشاور املاک بود، این مرد میانسال که خودش را خطیبی معرفی کرد، میگفت: بازار به طور کلی خوب نیست، چون قیمت مسکن همچنان بدون اینکه خرید و فروش شود رشد میکند و به تبع آن افزایش قیمت اجاره بها هم رخ داده است و حتی متوسط قیمت اجاره مسکن از متوسط قیمت مسکن پیشی گرفته است.
خطیبی میگفت: واقعا هضم افزایش اجاره بها برای منِ بنگاهدار هم راحت نیست چه برسد به اجارهنشینها، دوست ندارم بگویم، ولی ممکن است اجارهبها امسال هم افزایش یابد وای کاش دولت برنامه مشخصی برای مدیریت افزایش اجارهبها داشته باشد تا این مردم اینهمه نگران نباشند، در این منطقه و پایینتر به سمت امیریه و راهآهن میزان اجاره نشینها بیشتر میشود و امیدوارم خداوند کمکی به همه مردم داشته باشد.
از بنگاه بیرون آمدم و به سمت راهآهن روانه شدم، در این منطقه به یک مشاور املاک مراجعه کردم. در این مغازه یک مستاجر نشسته بود و برای اجاره خانه قصد پرسوجو داشت، کنارش نشستم و گفتم که منم دنبال خانه اجارهای هستم، از وی پیرامون بازار اجاره سوال کردم، با ناراحتی میگفت نمیتواند در منطقهای که ساکن است خانه پیدا کند و مجبور است با ۲ فرزند متراژ خانه خود را به کمتر از ۵۰ متر کاهش داده یا به مناطق پایینتر تهران برود.
این شهروند تهرانی میگفت: ۲ سال پیش برای طرح اقدام ملی مسکن آوردهای واریز کرده که بخشی از آن را به کمک فروش طلای همسر جبران کرده است، مدعی بود پس از ۲ سال، چهار میخ طویله در یک زمین به وی تحویل دادهاند و گفتند: مسکن شما روزی ساخته میشود.
این مستاجر میگفت: اگر همان طلاها را نگه داشته بودیم شاید الان قیمت آن به ۱۵۰ میلیون تومان میرسید، در حالی که طی این دوسال هیچ کاری انجام نشده است.
پس از صحبت با این مستاجر از بنگاهدار خداحافظی کردم و به سمت جوادیه حرکت کردم، حدود اذان شهر شده بود، بر خلاف تصور شلوغی قابل توجهی مشاهده میشد؛ در طول مسیر پیادهرو، جایی ۳ مغازه املاکی کنار یکدیگر بودند، موردهای اجاره روی کاغذ به شیشهها چسبیده بود، عدهای هم بیرون بنگاه در حال بررسی این موردها برای اجاره بودند، از پدری که دنبال خانه اجارهای برای فرزند تازه ازدواج کرده خود بود تا جوانی که با بچهای در بغل دنبال خانه میگشت و زن و شوهر میانسالی که موردها را یادداشت میکردند، داخل بنگاهها هم کمی شلوغ بود، ترجیح دادم به جای بحث مستقیم به حرفهای مردم توجه کنم.
عمده شهروندانی که آنجا برای پرس و جوی اجاره آمده بودند، ساکن مناطق میانی تهران نظیر میدان آزادی، رودکی، آذربایجان، اسکندری و ... بودند که دیگر توان تمدید اجاره بهای خود در منازل قبلی نداشته و مجبور به تغییر منطقه سکونت خود شده بودند.
عدهای دیگر نیز از قیمت بالای اجاره بها و هزینه رهن خانه میگفتند و از صاحبخانه درخواست میکردند قیمت را کاهش دهد و الا مجبور میشوند از تهران بروند و در شهرهای حاشیهای ساکن شوند.
برای بررسی بیشتر به یکی از نرمافزارهای اینترنتی فروش و اجاره مسکن هم مراجعه کردم، آنجا هم نرخها حتی غیرواقعیتر از نرخهای املاکیها بود، با یکی از ثبتکنندگان این آگهیها که به نظر قیمت خیلی بالایی هم برای رهن درخواست کرده بود، تماس گرفتم. پس از گپ و گفت ابتدایی، به وی گفتم قیمتی که در نظر گرفتی بسیار بالاست، طرف پشت خط تلفن هم گفت، از بازار خبر نداری، مشتری نیستی چرا مزاحم میشی؟ و سریع تلفن را قطع کرد!
بنابراین گزارش پایش یک روزه بازار اجاره مسکن در سطح شهر تهران بیانگر شرایط دشواری برای عمده مستاجران است.
در شرایطی که «تولید واحد مسکونی» در کنار «عرضه واحدهای مسکونی خالی» میتوانست شرایط سکونت مردم را بهبود دهد، اما متاسفانه در نبود برنامه برای مشخص مدیریت اجارهنشینی و روند کند اقدامات برای سیاستهای ذکر شده، سبب شده است مستاجران از بازار این روزهای اجاره مسکن آزرده شده و شرایط بسیاری دشواری را برای خود متصور باشند شرایطی که در کنار فشار اقتصادی، فشار روحی و روانی زیادی به آنها وارد میکند و ضرورت دارد دولت در این مدتزمان کوتاه باقی مانده تا آغاز نقل و انتقالات، حتما نسبت به تدوین برنامه مشخصی برای مدیریت بازار اجاره مسکن اقدام کند.