فرارو- اگر با وسیله نقلیه شخصی در مسیر بوشهر به تهران تردد کرده باشید، احتمالا خودروهایی با سرعت بالا، پلاکهای مخدوش شده، شیشههای دودی و کمک فنرهای بالارفته را دیده اید. خودروهایی که تحت نام شوتی آنها را میشناسند و کارشان جابجایی کالاهای قاچاق از استانهای مرزی جنوب کشور به پایتخت است.
به گزارش فرارو، بزرگترین ترس شوتیها گیر افتادن است و این عامل باعث میشود با نهایت سرعت تردد کنند، جایی توقف نکنند و به ایستهای پلیس بی توجه باشند. در این میان گاه حرکات مارپیچ و سرعت بالای شان منجر به تصادف و آسیب دیدن خودشان و مردم میشود.
اما ماههای اخیر ابراهیم رئیسی که برای بازدید از بوشهر به این استان سفر کرده بود. در جلسه شورای اداری به استاندار دستور داد تا در طول ده روز مسئله کالاهای همراه ملوان و شوتیها را تعیین تکلیف و ساماندهی کند.
در نهایت نیز دو هفته قبل، شورای تامین بوشهر اعلام کرد که جابجایی کالاهای همراه ملوان و در کالاهای وارداتی مجاز در بین شهرستانهای استان با خودروهای سواری و وانت نظیر پراید و وانت آزاد است. استاندار شوتیها را فرزندان خود خطاب کرد و گفته بود که در رابطه با جابه جایی کالا در بین شهرستانهای استان بوشهر خطری آنها را تهدید نخواهد کرد.
نکته قابل تامل، اما اینجا بود که استاندار خروج کالای ته لنجی از بوشهر به استانهای دیگر را ممنوع اعلام کرد. او گفته که هیچ کالایی نباید به شکل عمده از این استان خارج شود.
مجوزهای قانونی این اجازه را به ملوانها میدهد که ۱۰۰ قلم کالایی که مورد نیاز زندگی روزمره ساکنان استان بوشهر است بدون پرداخت عوارض از گمرک خارج کنند. این کالاهای همراه ملوان در اصلاح به ته لنجی مشهور شده اند.
طبق این مجوزها، ملوانها مجاز هستند محمولهای معادل ۳۰ وانت نیسان را به عنوان کالای همراه وارد بوشهر کنند.
اما تا پیش از این، کالای ته لنجی ملوانان و مالکان شناور پس از ترخیص و در هنگام ترخیص به عنوان کالای قاچاق توقیف میشد. حالا قرار است این محدودیتها وتوقیفها برداشته شود و خودروهای سواری و وانت نظیر پراید و وانت آزادانه این کالاها را در شهرستانهای استان بوشهر جابجا کنند. اما همچنان خروج عمده آنها به سایر استانها ممنوع است.
۳۴ سال سن دارد و متولد یکی از استانهای غرب کشور است. چهره و اخلاقی موجه دارد و حالا یک هفته است مسافر کشی میکند. او به فرارو میگوید که همین چند روز پیش باری را از بندرگناوه در بوشهر گرفته و در تهران تحویل داده است. اما افزایش قابل توجه شوتیها در بوشهر باعث شده تا کرایه بار تا تهران به صرفه نباشد. برای همین وقتی باری با کرایه مناسب برای حمل از گناوه به تهران نداشته باشد، در پایتخت مسافر کشی میکند.
در مورد زندگی اش میپرسم که چرا از زادگاه اش دور شده است. آهی میکشد و میگوید که اگر کار و درامدی در زادگاهش داشت هیچ گاه شوتی نمیشد. همین مسئله هم باعث شده تا ۱۰ سال از محل تولدش دور بماند.
میپرسم هیچ وقت به سمت ادامه تحصیل نرفته تا شغلی در همین رابطه پیدا کند؟ پاسخ میدهد که لیسانس کشاورزی دارد، اما پس از پایان خدمت سربازی اش هر چه دنبال شغلی در این حوزه گشته، به جایی نرسیده است. البته او این را هم میگوید که برای کارشناسی ارشد هم آزمون داده و قبول شده، اما پیدا نشدن شغل در این رشته باعث شده قید ادامه تحصیل را بزند و خودرویی بخرد و شوتی شود.
او به خطرات شوتی بودن هم اشاره میکند و میگوید که بارها مورد تعقیب پلیس قرار گرفته، اما، چون میترسیده بارش را بگیرند و برای ۶ تا ۷ میلیون تومان کرایه، زندانی اش کنند از دست پلیس گریخته است. او میگوید که یک بار هم خودروی اش هدف گلوله قرار گرفته، اما جان سالم به در برده است.
از چهره اش مشخص است که اعتمادش جلب شده، برای همین بحث را به سمت نحوه کار کردن شوتیها میبرم. میپرسم بعد این هم خطر و جان در کف دست گذاشتن، چقدر درآمد دارد؟ بار را امانی تحویل میگیرد و به تهران میرسانید؟ اوضاع کار چگونه است.
او پاسخ میدهد که اصلا ارزش ریسک ندارد. بعد توضیح میدهد که برای گرفتن بار از بوشهر، از آنها ۱۰۰ میلیون تومان ضمانت میگیرند. اگر بار را وسط جاده گرفتند، ۱۰۰ میلیون تومان پول شوتی میرود. در نهایت اگر بار سالم به مقصد برسد ۶ تا ۷ میلیون تومان گیر شوتی میآید.
البته او این را هم میگوید که برخی کالاها قاچاق خطرناک نیز وجود دارد که وجه ضمانت نمیخواهد. اما جان شوتی ضمانت کالا است. به این شکل که کالاهایی همچون دارو که حساسیت بیشتری روی آنها وجود دارد را به شوتیهای مورد اعتماد میدهند و اگر توانست بار را به تهران برساند، به او ۱۰۰ میلیون تومان میدهند. اما اگر شوتی گیر بیفتد ممکن است بدترین حکمها برای او صادر شود. او میگوید که شنیده است جرم جابجایی عمده برخی از این کالاها همچون آمپول ضدبارداری اعدام است!
بعد چهره اش به هم میریزد و رنگ صورت اش تغییر میکند. این بار او سوال میپرسد. او میگوید به نظرت ۱۰۰ میلیون تومان ارزشش را دارد که آدم جانش را از دست بدهد؟ نمیگذارد پاسخ بدهم. خودش ادامه میدهد و میگوید شاید کار عاقلانه نباشد و هیچ آدم عاقلی چنین کاری نکند. اما وقتی شغل و درامدی نباشد بعضیها این ریسک را به قیمت جان شان میپذیرند. جالب است بدانید که خیلی از مواقع همان فردی که کالاها را در بوشهر تحویل میدهند، گزارش شوتی را به پلیس میدهند تا او را بازداشت کنند.
میگویم یعنی واقعا خودت چنین ریسکی را قبول میکنی که کالاهای حساسیت دار همچون دارو را جابجا کنی؟ مکثی میکند و میگوید که به همان ۶ تا ۷ میلیون تومان راضی است، اما بارها به این موضوع فکر کرده و در نهایت پشیمان شده است. البته به این موضوع هم اشاره میکند که اگر همان کرایههای اندک برای کالاهای معمول قاچاق نباشد، ممکن است روزی مجبور به جابجایی کالاهای حساسیت دار شود.
میپرسم بعد این کالاهایی که جابجا میکنید و کرایه کمی دارند چه اجناسی هستند؟ بعد چطور این کالاها را به تهران میرسانید؟
این جوان ۳۴ ساله پاسخ میدهد که کالاها به شکل معمول لباس بچه و بزرگسال، خوراکی خارجی، لوازم برقی و اجناسی از این دست است. او میگوید که معمولا به شکل گروهی حرکت میکنند. تقریبا تعدادشان به ۲۰ تا ۳۰ شوتی میرسد.
همزمان با هم حرکت میکنند. سرعت شان را زیر ۱۲۰ کیلومتر در ساعت نمیآورند و تمام امورات شان را هم پشت فرمان انجام میدهند. اما در تنها نقطهای که توقف میکنند پمپ بنزین است، که آن هم در هر پمپ بنزینی توقف نمیکنند.
او میگوید که پمپ بنزین مورد اعتمادشان آنها را لو نمیدهد و در مقابل آنها هم نفری ۱۰۰ هزار تومان به اپراتور پمپ بنزین انعام میدهند تا روابط شان حفظ شود. البته او اشاره میکند که برخی از همین اپراتورها بارها شده که شوتیها را لو داده اند و برای مبلغ اندکی کرایه گرفتار شده اند.
به سادگی می توان آنها را پشت ترافیک عوارضی توقیف کرد
بعضا این فکر است که برخی در نیروی خدوم انتظامی همکار شوتی های عزیز هستند
بندگان خدا جنس اصل خارجی با قیمت کم و با کیفیت میدن و اگه این بزرگواران نبودند شرکت های بی کیفیت ایرانی مثل خودروسازا کمر مردم رو میشکستن