bato-adv
کد خبر: ۵۱۴۸۱

پارس جنوبی؛ به نام ایران به کام دیگران

تاریخ انتشار: ۱۲:۴۰ - ۱۶ تير ۱۳۸۹


داستان توسعه میادین نفتی و اجرای پروژه‌ها در ایران به کلاف سر در گمی می‌ماند که رمزگشایی از آن بسیار دشوار است. 

عدم النفع 2.5میلیون یورویی روزانه برای هر فاز پارس جنوبی، تاخیر در تزریق گاز به میادین نفتی که تولید غیرصیانتی بیش از 400 هزار بشکه نفت‌خام در کشور و غیر قابل برداشت شدن بخشی از ذخائر نفت خام میادین مربوطه را موجب می‌شود، برداشت 70 میلیارد تومانی قطر از سهم گاز ایران در روز، کاهش 30 درصدی سهم ایران از میدان گازی سلمان و سایه سنگین عراق بر مخازن مشترک نفتی همه و همه نتیجه آزمون و خطاهای سالیان اخیر است. 

این بی‌برنامه‌گی‌ها از یک سو و روند رو به رشد مشارکت شرکت‌های بزرگ خارجی در توسعه میادین مشترک در کشورهای همسایه و به كارگيري فن‌آوري‌هاي نوين از میزان سهم ایران به نفع این کشورها كاسته است. در حالی که سیاستمداران ایرانی آرزوهاي خود را در توسعه میادین و به دست آوردن دلارهای بی‌حساب و کتاب نفتی جست‌وجو مي‌كنند، کمی آن‌طرف‌تر همسایگان ما جیب‌های خود را از فروش منابع هیدروکربوری ملت ایران پر می‌کنند. 

وقتي مي‌گوييم منابع ملی ایران توسط همسایگان به تاراج می‌رود زياد شگفت زده نشوید. دولتمردان و مخالفان اين نظر حق دارند. آنها اعتقاد دارند توسعه صنعت نفت ایران با سقوط در گودال انزوا و كابوس فقر دانش و تکنولوژی روبرو نبوده است. بدون شك اما در چند سال‌ گذشته بسياري از شرکت‌ها و سرمایه گذاران بزرگ جای خود را به شرکت‌های متوسط‌ داخلی و کوتاه قد آسیایی داده‌اند. اينها حقايق غير قابل انكار است. 

اما استدلال‌های مخالفان زماني قطعيت دارد كه ما به صورت يك بعدي به قضیه نگاه كنيم. اما اين موضوع نياز به جدانگري و همه سونگري دارد. ما نبايد راه‌اندازی‌های تبليغاتي و تاخیر در افتتاح با تاخیر پروژه‌ها را به عنوان يك موفقیت ببینيم. اين واقعيت تلخ داراي ابعاد مختلف به ويژه زیان‌های چند ده میلیارد دلاری است. 

واقعیت‌ها زماني کام همه را تلخ می‌کند که وضعیت میادین مشترک نفت و گاز مورد بررسی قرار گیرد. 

پارس جنوبی یا همان شاهرگ اقتصادی ایران سال‌هاست که به حیات خلوت قطر تبدیل شده و این کشور توانسته 11سال زودتر از ایران استخراج گازرا شروع کند و تاکنون افزون بر 50میلیارد دلار بیشتر از ایران از این میدان مشترک گاز برداشت کند. 

بر اساس این گزارش میدان سلمان یکی از میادین مشترک ایران با کشور امارات است. بر اساس موقعیت جغرافیایی میدان70درصد مالکیت آن در اختیار ایران است و امارات تنها از 30 درصد حق برداشت برخوردار است. اما تاخیر در برداشت از این میدان و برداشت‌های هشت سال گذشته امارات سهم ایران را تا 40درصد کاهش داده است و با ادامه این روند سهم ایران از این میزان هم کمتر خواهد شد. 

در بخش میادین مشترک نفتی نیز جایی همین نزدیکی‌ها کشوری تشنه دلارهای نفتی و آگاه از مشکلات ایران در توسعه میادین مشترک، پاشنه کفش‌های خود را کشیده و می‌خواهد با پرواز بلند خود بر مخازن نفتی مشترک با ایران سایه افکند.
آری امروز دیگر نمی‌توان از برخي ميادين انرژي به عنوان میدانی مشترک یاد کرد چرا که برنامه‌های قطر 

به گونه‌ای بوده که اکنون به صراحت می‌توان گفت برداشت قطر از منابع ایران شتاب بیشتری گرفته است. 

درمیدان گازی سلمان نیز قرارداد کرسنت به یک معضل تبدیل شده و اولین برآوردهای حقوقی نشان می‌دهد احتمال دارد ایران 10میلیارد دلار خسارت بابت لغو احتمالی قرارداد بپردازد، پولی که بی‌شک، از کیسه «ملت ایران» هزینه خواهد شد. 

اینها گوشه‌ای از واقعیت‌های تلخ قابل انعکاس است كه اميدواريم به چوب سياست و به نام سياه‌نمايي رانده نشود. برنامه‌ريزان و كارگزاران اقتصادي باید بدانند که در این راه موفق نبوده و اشتباه بسیار داشته‌اند. از نگاه برخي اقتصاددانان منتقد روند افت صنعت نفت ايران از خيلي پيش آغاز شده و بنابراين در برنامه‌های اقتصادی باید جايگاه قابل تاملي براي آن در نظر گرفت.
 
اما اين واقعيتي است كه دولت با علم به مهلت 35 ماهه خود و حساسیت‌های موجود در این صنعت، وعده توسعه 35 ماهه فازهای باقیمانده پارس جنوبی را می‌دهد. باید منتظر ماند و دید که آیا 35 ماه دیگر فاز جدیدی در پارس جنوبی راه‌اندازی خواهد شد یا انبوهی از پروژه‌های نیمه تمام معضلی برای دولت آینده خواهد بود.

برچسب ها: پارس جنوبی
مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین