فرارو- محبیان به عنوان یک فعال قدیمی جناح راست، اینک با زبان دیگری سخن میگوید. اگر سالهای سال، این جناح چپ بود که ابتکار عمل در ایجاد پاردایمهای صفبندی سیاسی را به عهده داشت و به طرح یا بسط دوگانههای خودی و غیرخودی نظیر خط امام/غیر خط امام؛ اسلام ناب محمدی/اسلام آمریکایی؛ مردمسالار/ اقتدارگرا میپرداخت؛ اینک این جناح راست است که با طرح دوگانه اصولگرا/غیراصولگرا به اصلاحطلبان پیغام میدهد که خود را با آنها تنظیم کنند.
به گزارش فرارو؛ امیر محبیان، عضو شورای سردبیری روزنامه رسالت و موسس حزب نواندیشان؛ چهرهای است که همواره سعی میکند تا عمل سیاسی خویش را در لفافه تئوری صورت بدهد. این چهره شاخص جناح راست، صریحتر از سایر همفکران و همگروههای خویش به بیان نظراتش درباره صورتبندی جریانهای سیاسی در فضای فعلی پرداخته است. محبیان تعارف را کنار گذاشته است، اگر باهنر اعتقاد داشت که اصلاحطلبان حذفشدنی نیستند، محبیان ضرورتی در بقای آنان نمیبیند.
مدیر مرکز مطالعات استراتژیک آریا درباره بقا یا عدم بقای اصلاحطلبان به ایسنا میگوید: «در مورد بقاي جريان اصلاحطلبي در صحنه سياسي بحثهاي جدي وجود دارد، واقعا اصلاحطلبان چه كساني هستند؟ آيا كساني كه در مجلس هستند؟ آيا كساني كه به عنوان جريان سبز فعاليت ميكردند يا كساني كه في مابين آنها ایستادند.»
وی اضافه میکند: «آيا آن جرياني كه به نحوي حركت كرد كه سلطنتطلب و اپوزيسيون ضد انقلاب خارج از كشور از آنها حمايت كردند را بايد هم چنان اصلاحطلب دانست يا اينكه بايد تعريف جديدي از اصلاحطلب ارائه كرد.»
محبیان با استناد به رای دادن برخی چهرههای اصولگرا به مهندس موسوی، علیرغم اختلافات تئوریک و به خاطر انتقاد به عملکرد احمدینژاد، معتقد است باید صورتبندی جدیدی را عرضه کرد و بازی کردن در صورتبندی سابق موجب سردرگمی نیروهای سیاسی خواهد شد. محبیان میگوید این چهرهها اگرچه زیاد نبودند، اما وجودشان نشان از تغییر میدهد.
محبیان از این رهگذار به اختلافات میان اصولگرایان میرسد؛ او اگر چه معتقد است که چتر واحد تئوریک از تشدید اختلافات جلوگیری میکند، اما مانند دیگر اصولگرایان از این تشتت نگران نیست. وی با استناد به ابهام در بقای اصلاحطلبان میگوید بخش عمدهای از وحدت بر مبنای وجود رقیب مشترک است. زمانی که این رقیب وجود ندارد؛ جریانهای اصولگرا ترجیح میدهند تا حرفهای خود را علنی کنند و به جذب نیرو بپردازند.
موسس حزب نواندیشان هر چند اذعان دارد «نظام» هنوز تصمیمی برای حضور یا عدم حضور اصلاحطلبان در انتخابات آینده نگرفته است، اما صریحاً به این که اصولگرایان در انتخابات آینده «فعال مایشا» خواهند بود، اشاره کرده و میافزاید: «با توجه به اينكه بدون رقابت صحنه انتخابات نشاط لازم را ندارد پس وقتي كه سبد واحدي از راي وجود دارد اين خطر هم وجود دارد كه بخشي از آنها به دليل مسائل پس از انتخابات حتي از اين سبد خارج شوند و در انتخابات به صورت جدي شركت نكنند؛ لذا براي جلب آنها ممكن است جريانات مختلف درون اصولگرا نظرات خود را صريحتر بيان كنند و به يارگيري بپردازند.»
محبیان معتقد است جریان اصلاحات برای بقای خود ناچار است به بازتعریف خود بپردازد. محبیان با اشاره به این اصولگرایی دیگر نام یک جریان سیاسی نیست، بلکه مشی «نظام» است، میگوید: «وقتي جريان اصلاحطلب مباني تئوريك خود را مطرح ميكند، بايد به صورت روشن و شفاف نظرات خود را مطرح كند؛ اول بايد درباره بحث دخالت دين در سياست يا حكومت نظر صريح خود را بگويد كه اساسا به چنين چيزي معتقد است يا نيست. اگر اين ديدگاه را مطرح كند، با سكولارها صفبندي كرده است و وقتي نظرش را گفت بايد مدل را برگزيند، بايد بگويد مدل ولايت فقيه را قبول دارد يا قبول ندارد و بعد بگويد كدام قرائت. قرائت امام(ره) به عنوان ولايت فقيه را قبول دارد يا قرائت ولايت انتخابي مقيده را قبول دارد. هر كدام از اينها را مشخص كند. وقتي كه مباني تئوريكش معلوم شد و افقهايش با افقهاي نظام تنظيم شد، آن موقع بايد بگويد كه آرمانهايش دقيقا چيست و چه تفاوتي با جريان اصولگرا دارد و تفاوت ديدگاهها در كجا وجود دارد.»
محبیان به عنوان یک فعال قدیمی جناح راست، اینک با زبان دیگری سخن میگوید. اگر سالهای سال، این جناح چپ بود که ابتکار عمل در ایجاد پاردایمهای صفبندی سیاسی را به عهده داشت و به طرح یا بسط دوگانههای خودی و غیرخودی نظیر مکتبی/غیرمکتبی، خط امام/غیر خط امام؛ اسلام ناب محمدی/اسلام آمریکایی؛ مردمسالار/ اقتدارگرا میپرداخت؛ اینک این جناح راست است که با طرح دوگانه اصولگرا/غیراصولگرا به اصلاحطلبان پیغام میدهد که خود را با آنها تنظیم کند.
آیا احمدینژاد پوتین خواهد شد؟
اینها تنها حرفهایی نیست که امیر محبیان به خبرگزاری دانشجویان ایران گفته است. وی درباره انتخابات آینده و مناسبات آن نیز، زبان به سخن گشوده و میگوید: «بيشتر اين احتمال وجود دارد كه آقاي احمدينژاد به اين سمت برود كه در شكلدهي به انتخابات آتي رياست جمهوري و پيش از آن به عنوان شرط و مقدمه لازم در انتخابات مجلس آينده نقش موثرتري داشته باشد، حتي اين نظر وجود دارد كه ممكن است مدل پوتين برگزيده شود، يعني آقاي احمدينژاد تلاش كند كه فرد نزديك به خودش را به عنوان رييسجمهور آينده مطرح كند.»
وی اعتقاد دارد احتمال بازگشت احمدینژاد به جریان اصولگرایی و فعالیت در درون آن بسیار کم است و از دیگر سو فعالیت مستقل احمدینژاد در پایان دوره ریاست جمهوری به تشدید اختلافات در درون جریان اصولگرا خواهد انجامید.
موسس حزب نوانديشان ايران اسلامي در ادامه اضافه میکند: «در خصوص فعاليتهاي زودهنگام انتخاباتي دو نظر وجود دارد؛ يك برداشت اين است كه از الان همه كساني كه در صحنه هستند تمام رفتارهايشان رفتارهاي انتخاباتي است. اين ديدگاه ميتواند بسيار بدبينانه باشد، هرچند كه ممكن است كدهايي براي اثبات آن وجود داشته باشد. ديدگاه ديگر نيز اين است كه هم دولت و هم مجلس تلاش كنند ديدگاهشان را مطرح كنند و اختلافات را به نمايش بگذارند و طبيعتا اين امر در انتخابات ميتواند اثرات خود را در گردآوري نيروها براي جلب راي داشته باشد.»