آیتالله مصباح یزدی در جمع تعدادی از اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، انقلاب اسلامی را در دنیا بینظیر خوانده و گفت: نمیتوان توقع داشت به محض پیروزی انقلاب همه امور به سرعت سامان بگیرد، چرا که کشور از آغاز با کمبودهای زیادی روبهرو بود و از طرفی بیگانگان نیز با تمام قوا به تلاش برای سرنگونی نظام پرداختند و این که نظام اسلامی توانست با رهبری حضرت امام(ره) و زحمات یارانش پابرجا بماند، مانند معجزه بود، اما میتوان با توجه به شرایط عینی و امکانات جامعه، شرایط و زمان معقولی برای به سامان رسانیدن کارها پیشبینی کرد.
عضو خبرگان رهبری با اشاره به پیشرفتهای کشور در مسائل علمی، صنعتی و اقتصادی، خاطرنشان کرد: مهمترین مسأله انقلاب اسلامی بُعد فرهنگی یعنی همان باورها و ارزشهای اسلامی است، زیرا آنچه موجب تفاوت این نظام با سایر نظامها شده است، جنبه فرهنگی آن است، وگرنه آبادانی و سازندگی در کشورهای دیگر نیز وجود دارد.
وي با بیان این که فعالیتهای فرهنگی بر خلاف فعالیتهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی دیربازده است و در برنامههای درازمدت آثار خود را بر جامعه میگذارند، نیروی انسانی با فکرو اراده قوی را منشا فعالیتهای فرهنگی دانست و ادامه داد: در اوایل انقلاب افرادی مانند شهیدان بهشتی، مطهری و باهنر در صدد پاسخگویی به این نیاز برآمدند و در همان چندماه کوتاه کارهای بنیادینی را پیریزی کردند؛ به طوری که امروز هم از ثمرات آن استفاده میکنیم، اما دشمنان زودتر از ما آنان را شناخته و با شهید کردن آنها خسارت فرهنگی زیادی را به کشور وارد آوردند.
آیتالله مصباح یزدی اظهار داشت: با شهادت این بزرگان، نظام با خلأ مدیریت فرهنگی مواجه شد و حتی در بحث اسلامی شدن دانشگاهها کسانی روی کارآمدند که خودشان منشأ اشکال بودند و دانشکدههای حقوق و علوم سیاسی در اختیار کسانی بود که بعدها فسادشان معلوم شد و میتوان گفت بسیاری از کسانی که در فتنهها نقش کلیدی داشتند، از تربیت شدگان همین اساتید بودند.
عضو خبرگان رهبری خاطرنشان ساخت: با توجه به وضع دانشگاهها و درحالیکه بسیاری از مسئولان درجه اول کشور سکولاریسم را ترویج میکردند، چگونه میتوان به اسلامی شدن دانشگاهها امیدوار بود؟
وي تصریح کرد: در سالهای اخیر عدهای خواستند در این جهت حرکتی انجام دهند، اما همچنان راه با ابهامها و پیچیدگیهایی روبهروست و از نبود قدرت فکری برای برنامهریزی و قدرت سیاسی برای پشتیبانی رنج میبریم.
وي با اشاره به آسیبهای موجود در روند تصمیمگیری و اجرای مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: با وجود آنکه به فرموده حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری، مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی در حکم قانون است، اما کسانی که هنوز معنای ولایتفقیه را نفهمیده و یا قصد سوئی دارند، اختیارات ولیفقیه را محدود به موارد ذکر شده در قانون اساسی میدانند و معتقدند که رهبری حق ندارد در قانونگذاری دخالت کند.
آیتالله مصباح یزدی با تأکید بر اینکه اسلامی بودن انقلاب به فرهنگ آن است، خاطرنشان کرد: مشکل دیگر شورای عالی انقلاب فرهنگی، سایه انداختن مسائل سیاسی بر مسائل فرهنگی است؛ چرا که اگر فرهنگ بازیچه سیاستمداران شود، هرگونه خواستند قانون را تفسیر و عمل میکنند، هر چند مصوبات شورای عالی در حکم قانون باشد.
وي ادامه داد: مشکل دیگر، خلأ ابزارهای نظارتی و پیگیری برای انجام مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی است که موجب میشود، مصوبات آن شورا پشتوانه اجرا نداشته و کسی انجام آن را مطالبه نکند.
آیتالله مصباح یزدی مشکل دیگر را نبودن دغدغه مجریان برای اجرا دانسته و گفت: چه بسا مسئولانی حتی بدون سوء نیت به قانون مصوب عمل نکنند، چون آن را خلاف مصلحت میدانند، مگر آن که از قدرتی مافوق بترسند یا دغدغه شخصی داشته باشند.
رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) تصریح کرد: صرف نظر از مشکلات قانونی و سیاسی، باید احساس مسئولیت را در خودمان تقویت کنیم. اگر انگیزه عمل وجود داشته باشد، برای رسیدن به مقاصد خود تلاش و پیگیری میکنیم تا به نتیجه برسیم، اما اگر انگیزهای نداشته باشیم، دنبال عذری میگردیم که آن را انجام ندهیم.
آیتالله مصباح یزدی با اشاره به این که کوتاهی در وظیفه خیانت به خون صدها هزار شهید و جانباز و کسانی است که سالها شکنجههای بسیاری را که در این راه تحمل کردهاند، گفت: اگر انحرافی در کار ما ایجاد شود، این انحراف در جامعه و نسلهای بعد اثر خواهد گذاشت. و این مسئولیت بیش از همه متوجه افراد فرهنگی کشور است؛ زیرا افراد دیگر ممکن است گناهانی مرتکب شوند، اما مسئول کفر و انحراف دینی و فکری مردم نیستند.
عضو مجلس خبرگان رهبری با ذکر نمونههایی خاطرنشان کرد: گاهی سخنی که به ظاهر یک تشکیک فلسفی است، در حقیقت ریشه همه باورها و ارزشها را قطع میکند و منشأ کفر میلیونها انسان میشود.
وي با اشاره به مبحث علوم انسانی، اسلامی شدن دانشگاهها، و مسائل فرهنگی روز و بحثهای متعددی که در این زمینه عنوان شده است، افزود: قاعده عقلایی در هرکار رجوع به متخصص آن است و در بحثهای اسلامی و فرهنگی نیز باید به کارشناسان این امر مراجعه کرد و نباید تفاوت سلیقه در شیوه مدیریت باعث بیاعتنایی به مباحث کارشناسی و عمل به دلخواه یا مشاورههای غیرمتخصصان در مسائل اسلامی شود، زیرا چنین خط مشیای نشانه نداشتن دغدغه دینی و تبعیت از هوای نفس است.