bato-adv
bato-adv

سعیدمعروف در مسیر علی دایی!

سعیدمعروف در مسیر علی دایی!

سعید معروف در طول دوران حضورش در ایران و تیم‌ملی زحمات زیادی کشید به‌نحوی که او را نابغه خواندند، اما قرار نبود توانایی سعید معروف آن اندازه معروف باشد که عملکرد‌هایی به زیر سوال برود پس باید به او می‌فهماندند که باید برود. نمی‌توان منکر تعهد و تلاش معروف برای سربلندی ایران شد و گواهش اشک‌هایی است که پس از حذف ایران از المپیک روی گونه‌هایش جاری شد

تاریخ انتشار: ۰۸:۰۷ - ۱۴ مرداد ۱۴۰۰

به گزارش فرارو، آرمان ملی نوشت: «اتهام می‌زنیم تا شکست را توجیه کنیم، شما هم دلخور بشوید و بروید. تمام» این جملات تکراری و خیلی مواقع اصلی‌ترین دلیل برای پایان همکاری ستارگان ورزش با تیم‌های داخلی و تیم‌ملی است. نباید ستاره شد، چون در این‌صورت هر نقدی به مثابه پایان همکاری است و برای مسئولان اهمیت ندارد چند‌سال باید کار کرد و زحمت کشید تا سعید معروف‌ها و علی دایی‌ها تربیت شوند و افتخار‌آفرینی کنند. سرنوشت خداحافظی معروف و دایی شبیه هم بود و هر دو تلخ.

سعید معروف قربانی سیاست؟

سعید معروف ستاره تیم‌ملی والیبال کشور پس از ناکامی تیم ایران در المپیک با انتشار پستی در صفحه اینستاگرام خود به نوعی بازنشستگی خود از بازی‌های ملی را اعلام کرد. او در صفحه شخصی خود نوشت: «خیلی تلاش کردم که تو پایان قصه، بتونم زیر این پست حرفای دلمو بزنم، ولی آنقدر زیاد بود که شاید کسی حوصله نمی‌کرد بخونه. این صفحه تنها جایی هستش که تا الان توش حرفام زده شده و خواهد شد. قطعا به احترام همه دوستداران والیبال و بنده حقیر در نخستین فرصت و سوالای همه رو جواب خواهم داد و حتما سعی خواهم کرد که مثل همیشه کاملا شفاف و واضح صحبت کنم. البته بیشترش در جهت قدردانی از زحمات علاقه‌مندانی خواهد بود که تو این چند سال فعالیت ورزشیم لطفشون شامل حالم بوده. هر‌چند دوست داشتم که تو سکوت از والیبال خداحافظی کنم، ولی خب، زمان خوبیه واسه صحبت. به‌زودی می‌بینمتون.»

سعید معروف در طول دوران حضورش در ایران و تیم‌ملی زحمات زیادی کشید به‌نحوی که او را نابغه خواندند، اما قرار نبود توانایی سعید معروف آن اندازه معروف باشد که عملکرد‌هایی به زیر سوال برود پس باید به او می‌فهماندند که باید برود. نمی‌توان منکر تعهد و تلاش معروف برای سربلندی ایران شد و گواهش اشک‌هایی است که پس از حذف ایران از المپیک روی گونه‌هایش جاری شد. مصاحبه‌ای به‌نقل از او منتشر شد و این رسانه‌ها نوشتند: «یکی از مجریان رادیو در برنامه‌ای مدعی شد سعید معروف پس از شکست تیم‌ملی والیبال ایران مقابل ژاپن و حذف تیم‌ملی از المپیک، صحبت‌های بسیار جنجالی را مطرح کرده و به‌شدت به وزیر ورزش تاخته است.» این مجری رادیو ادامه داد: «نکته‌ای که سعید معروف روی آن بسیار تاکید کرده، این است که با حضور سلطانی‌فر بر مسند وزارت ورزش، سال‌های سیاهی برای ورزش ایران رقم خورده است.»

بر‌اساس اظهارات این مجری رادیو، سعید معروف در ادامه اظهاراتش با کنایه به قهرمانی پرسپولیس برای پنجمین‌بار متوالی گفته است: «وزیر ورزش بیشترین هم‌ّو‌غمش روی پوکر و گلات‌کردن یک تیم بوده و کلیت ورزش را فراموش کرده است» به‌هر حال برای پایان راه سعید معروف باید از این شیوه قدیمی استفاده می‌شد، همان‌طور که پیش از این هم برای پایان دادن به افتخارآفرینی نام‌آورانی مانند علی دایی از ترفند‌های زیادی استفاده شده بود. سعید‌معروف، کاپیتان تیم‌ملی والیبال ایران، اما نقل قول منتشر شده از خودش علیه سلطانی‌فر را تکذیب و تاکید کرد: «طی چند ماه گذشته با هیچ شخص یا رسانه‌ای مصاحبه نداشته و این نقل‌وقول تنها یک شیطنت رسانه‌ای است.»

معروف قصد نماندن دارد و این تکذیب را تنها برای حفظ اعتبار و شرفش منتشر کرد. سرپرست تیم‌ملی والیبال کشورمان درمورد خداحافظی سعید معروف از تیم ملی تصریح کرد: سعید هم تصمیمش را گرفته است. به‌زودی باید منتظر نامه خداحافظی کاپیتان باشیم. او در راه آمریکاست و فکر می‌کنم زمانی که به مقصدش برسد نامه‌اش را منتشر کند. معروف به من گفت که احتمالا در مسیر پروازی به آمریکا نامه‌اش را نوشته و به‌زودی منتشر خواهد کرد.

دایی قربانی سیاست شد

آنچه برای سعید معروف رخ داد تا پایان حضورش در تیم‌ملی والیبال ایران را اعلام کند، چند سال قبل برای علی دایی ستاره تیم ملی فوتبال رخ داد. دایی گل می‌زد و راه و رسم گلزنی را به‌خوبی می‌دانست. او هیچ‌وقت از گل زدن اشباع نمی‌شد. انگار زاده شده بود تا فقط گل بزند. تقریبا تمام آسیایی‌ها طعم گل‌ها و شادی منحصر‌به‌فرد بعد از گلش را چشیده بودند. اما در فوتبال هیچ ستاره‌ای عمر جاویدان ندارد. دایی یک استثنا بود، اما قانون پایان عمر مفید ستاره‌ها، استثنا سرش نمی‌شود. همه ستاره‌ها روزی ظهور می‌کنند، به اوج می‌رسند و در آخر خداحافظی می‌کنند؛ مَثَل معروفی است که «فوتبالیست دوبار می‌میرد»؛ بار اولش زمان خداحافظی است. اما طریقه خداحافظی هم مهم است. خداحافظی دایی با فوتبال ملی مهربانانه نبود.

در ایران برای ناکامی‌ها همه به دنبال مقصر می‌گردند، مقصر «ناکامی» در جام جهانی ۲۰۰۶ هم از پیش تعیین شده بود؛ علی دایی. بعد از جام جهانی ۲۰۰۶ بهترین گلزن تاریخ جام ملت‌های آسیا (۱۴ گل) برای جام ملت‌های ۲۰۰۷ به تیم ملی دعوت نشد و بدون جنجال با تیم‌ملی خداحافظی کرد. دایی سکوت کرد و انگار می‌دانست که بعد از رفتنش مشخص می‌شود که نبودش فاجعه است. او همچنین درباره برکناری‌اش از هدایت تیم‌ملی فوتبال بعد از شکست مقابل عربستان در فروردین سال ۸۸ گفت: احمدی‌نژاد (رئیس‌جمهور سابق) مرا سرمربی تیم‌ملی نکرد، ولی برکنار کرد. موقع سرمربی شدن من در تیم‌ملی کفاشیان کنار علی‌آبادی بود که به من گفت سرمربی تیم ملی بشوید، اما احمدی‌نژاد بعد بازی با عربستان من را کنار گذاشت.

او درباره این برکناری برای نخستین‌بار گفت:، چون به علی دایی پیشنهاد دادند در ستاد انتخاباتی احمدی‌نژاد باشم و نپذیرفتم دستور دادند برکنارم کنند. دلگیر است و در فروردین سال جاری گفت: «اصلا به بازگشت به فوتبال ایران به‌عنوان مربی فکر نمی‌کنم که چنین اتفاقی بیفتد. برای فعالیت در خارج از ایران هم که در حال حاضر اغلب لیگ‌ها بازی‌های نیم‌فصل دوم خود را دنبال می‌کنند. امید به خدا اگر شرایط مناسبی پیش بیاید برای ابتدای فصل آینده فوتبالی در خارج از ایران تصمیم خواهم گرفت که می‌توانم فعالیت کنم یا خیر.»

مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین