مهاجرت ورزشکاران ایرانی به کشورهای دیگر امری جدید نیست؛ بیشتر ورزشکارانی که از ایران مهاجرت میکنند و تبعیت کشور دیگری را میپذیرند غالبا دو انگیزه دارند: اولی ورزشی و حرفهای است و دومی هم مالی. در واقع آنها یا در ایران پشت سد سایر ملیپوشان مانده و شانسی برای پیشرفت و رسیدن به مدالهای بینالمللی ندارند یا اینکه از لحاظ مالی تأمین نشده و در پی آن هستند که با سفر به کشوری دیگر و بازی برای پرچمی دیگر، در این زمینه تأمین شوند. با این شرایط میشود پی برد که چرا ورزشکاران ایرانی انتخابهای متفاوتی دارند؛ عدهای به کشورهای اروپای غربی و عدهای دیگر به کشورهای آمریکایی مهاجرت میکنند. با این حال موضوعی که کمتر مورد توجه قرار گرفته، مهاجرت ورزشکاران ایران و تغییر تابعیت آنها به جمهوری آذربایجان است.
پدیدهای که قریب به یک دهه است ذهن ورزشکاران ایرانی را به خود مشغول کرده است. هرچند وعدههای مالی مناسب کشور همسایه شمالی هم در این زمینه بیتأثیر نیست. به هر روی، آذربایجانیها به تازگی دو فوتبالیست ایرانی را به تیم ملی کشورشان فرا خواندهاند. اولی علی قربانی مهاجم سابق باشگاه استقلال است. قربانی که پیشتر به عنوان لژیونر، لیگ ایران را ترک و به سومقاییت آذربایجان پیوست، چندی بعد به تیم ملی این کشور دعوت شد و حالا چند بازی ملی برای آذربایجان در کارنامه دارد. تازهترین اتفاق، اما مربوط به دعوت حجت حقوردی، دیگر فوتبالیست ایرانی به تیم ملی آذربایجان است.
حقوردی، کاپیتان و مدافع باشگاه پیکان، که عنوان شده بود پیشنهاد مهمی از باشگاه پرسپولیس دارد تصمیم گرفت به لیگ آذربایجان برود و برای سومقاییت بازی کند. حالا روز گذشته اسم او هم در بین دعوتشدگان به تیم ملی آذربایجان دیده شده و به نظر میرسد او هم مثل علی قربانی از این به بعد قرار است برای تیم ملی آذربایجان بازی کند.
تغییر رویه جمهوری آذربایجان
پیش از این مرسوم بود که ورزشکاران رشتههای انفرادی و فردی به آذربایجان مهاجرت کنند یا با تغییر تابعیت برای تیمهای ملی مختلف این کشور به میدان بروند. حالا، اما به نظر میرسد جمهوری آذربایجان علاوه بر رشتههای فردی، برنامه دارد تا ورزشکاران ایرانی را جذب رشتههای تیمی هم کند. انتخاب دو فوتبالیست ایرانی برای حضور در تیم ملی آذربایجان شاید گامی تازه به نظر بیاید، ولی آذربایجانیها پیش از این، از چهار فوتسالیست ایرانی هم در ترکیب تیم ملی کشورشان استفاده کردهاند. با توجه به اینکه در فوتسال فقط پنج بازیکن به میدان میروند میشود اینطور استنباط کرد که جمهوری آذربایجان در پی ساختن شاکلهای از تیم فوتسال با بنای بازیکنان ایرانی است. وحید شفیعی بازیکن سابق تیم ملی ایران و تیمهای دبیری تبریز و سنایچ ساوه، امیر شجاعی بازیکن تیم اهورای بهبهان، اسحاق سورغالی بازیکن تیم ارژن شیراز و هادی احمدی بازیکن تیم فرشآرا چهار بازیکنی هستند که در ترکیب تیم ملی آذربایجان در رشته فوتسال به میدان رفتهاند و به نظر میرسد آنها هم با تغییر تابعیت مشکلی نداشتهاند.
گام اول کشتی فرنگی
برای رسیدن به ریشه مهاجرت و تغییر تابعیت ورزشکاران ایرانی به جمهوری آذربایجان باید به اواخر دهه ۸۰ رجوع کرد؛ شاید پیش از آن هم چند ورزشکار ایرانی به آذربایجان رفته باشند، ولی با تغییر تابعیت سامان طهماسبی، فرنگیکار ملیپوش ایرانی بود که سروصدای زیادی به راه افتاد. او که سابقه مبارزهکردن برای تیم ملی کشتی فرنگی ایران را داشت و حتی به دو مدال برنز جهانی هم رسیده بود سال ۸۹ تصمیم به تغییر تابعیت گرفت و برای جمهوری آذربایجان به میدان رفت. دو مدال نقره و یک برنز جهانی حاصل تلاش او با پرچم جمهوری آذربایجان بود. البته او دو المپیک ۲۰۱۲ و ۲۰۱۶ را هم برای آذربایجانیها مبارزه کرد و بعد از دنیای حرفهای خداحافظی کرد.
همزمان با آن تغییر تابعیت، مسعود هاشمزاده هم دیگر فرنگیکاری شد که تابعیت جمهوری آذربایجان را پذیرفت. با این حال از آنجا که او توفیقی به دست نیاورد چندی بعد به ایران برگشت و دوباره فعالیتهای حرفهایاش را با پرچم ایران دنبال کرد. صباح شریعتی هم سومین فرنگیکار ایرانی بود که با تغییر تابعیت پذیرفت برای تیم ملی جمهوری آذربایجان مبارزه کند.
خبرساز مثل تکواندو
اوایل دهه ۹۰، اما مهاجرت ورزشکاران ایرانی به آذربایجان شتاب بیشتری گرفت و این بار تکواندوکارهای ایرانی بودند که یکی پس از دیگری از ایران مهاجرت کرده و برای آذربایجان مبارزه میکردند. سینا بهرامی، مهمترین چهرهای بود که سال ۱۳۹۳ تبعه آذربایجان شد. اگرچه به همراه او یکی، دو تکواندوکار دیگر هم رفته بودند، ولی سرشناستر از سینا نبودند. هنوز ورزش ایران در شوک کوچ سینا بهرامی بود که یکباره خبر رسید میلاد بیگی هم قرار است با پرچم آذربایجان رقابت کند. میلاد بیگی را شاید بتوان مهمترین شکار جمهوری آذربایجان در بین ورزشکاران ایرانی دانست. او با پرچم جمهوری آذربایجان دو مدال نقره جهانی به دست آورد و سپس در افتخاری فراموشنشدنی موفق شد آذربایجان را صاحب مدال برنز المپیک در سال ۲۰۱۶ کند. سهیلا سیاحی هم دیگر تکواندوکار ایرانی بود که سر از تیم ملی جمهوری آذربایجان درآورد هرچند توفیقی مثل بقیه در این زمینه به دست نیاورد.
۲ مربی صاحب سبک
البته جمهوری آذربایجان فقط سراغ ورزشکاران ایرانی در طول یک دهه اخیر نیامده است؛ رضا مهماندوست، سرمربی سابق تیم ملی تکواندوی ایران هم یکی از برجستهترین مربیانی است که آذربایجانیها او را به خدمت گرفتهاند. اختلاف او با پولادگر، رئیس فدراسیون تکواندو باعث شد تا جمهوری آذربایجان بهخوبی از این فرصت استفاده کند و این مربی را به کشورش ببرد.
اتفاقا حضور مهماندوست در آذربایجان سرآغاز دعوای تازهای در تکواندوی ایران هم شد به طوری که پولادگر اعتقاد داشت مهماندوست تکواندوکارهای ایرانی را برای حضور در آذربایجان هوایی میکند. موردی که از سوی مهماندوست اتهامی واهی تلقی میشد و میگفت اگرچه هر مربی دوست دارد بازیکنان خوبی داشته باشد، ولی نقشی در انتقال ورزشکاران ایرانی به جمهوری آذربایجان نداشته است. به غیر از رضا مهماندوست، جمشید خیرآبادی هم دیگر مربی سرشناسی است که برای آذربایجانیها کوچینگ کرده است. او به همراه یکی، دو مربی دیگر توانستند انقلاب مهمی در کشتی فرنگی آذربایجان به وجود بیاورند و با سبکی نو، کاری کنند تا جوانان جمهوری آذربایجان در عرصه کشتی حرفی برای گفتن داشته باشند. قهرمانی تیم آذربایجان تحت حمایت خیرآبادی در تهران، شاید یکی از مهمترین طعنههایی بوده که آذربایجانیها در این بین به ورزش ایران زده باشند.
پول حرف همیشگی را میزند؟
چهرههایی که در بالا نامشان ذکر شد، آنهایی بودند که بیشتر مورد توجه قرار گرفته بودند وگرنه تعداد بیشتری از ورزشکاران ایرانی سر از آذربایجان و تغییر تابعیت به این کشور درآوردهاند. آنطور که به نظر میرسد در یک دهه اخیر، پیشنهاد مالی بالای جمهوری آذربایجان سرمربی و ورزشکاران ایرانی را وسوسه کرده تا تغییر تابعیت دهند. آنطور که از صحبتهای مربیان برمیآید آنجا علاوه بر دستمزد خوب، امکانات مناسبی هم در اختیار ورزشکاران و مربیان گذاشته میشود تا بتوانند به بهترین شکل ممکن تمرین کنند. فارغ از این مورد به نظر میرسد پشت خط ماندن در تیم ملی هم دیگر دلیلی بوده که ایرانیها را وادار به مهاجرت کرده است.
بیشتر ورزشکاران ایرانی که با پرچم جمهوری آذربایجان توفیقی داشتهاند همانهایی بودهاند که در تیمهای ملی موردنظرشان پشت چهرههای نامآشنایی مانده و فرصتی برای درخشیدن به دست نیاوردهاند. حالا با توجه به مطلبی که در بالا ذکر شد به نظر میرسد خطر مهاجرت ورزشکاران ایرانی به جمهوری آذربایجان بیش از پیش هم شده باشد؛ این روزها به دلیل نوسان زیاد نرخ ارز و کاهش قیمت ریال ایران، بسیاری از ورزشکاران ایرانی میپذیرند که در لیگهای مختلف کشور جمهوری آذربایجان به میدان بروند. آذربایجانیها هم با رصد مسابقات، به چهرههای برتر ایرانی پیشنهاد تغییر تابعیت میدهند و غالبا هم با پاسخ مثبت آنها روبهرو میشوند. خطر مهمتر اینکه حالا فقط چهرههای شاخص ورزشهای انفرادی مورد توجه نیستند و آنها سراغ رشتههای تیمی هم آمدهاند. دو مثال در رشته فوتبال و فوتسال که ایرانیها حالا قرار است برای جمهوری آذربایجان مسابقه دهند، گوشهای از این زنگ خطر است.