bato-adv
کد خبر: ۴۷۸۸۳۹
یک توییت و چند نشانه

اصولگرایان در دو راهی قالیباف و رییسی

اصولگرایان در دو راهی قالیباف و رییسی
توییت پیرهادی توانست نکاتی را روشن کند که به طور قطع تحلیل انتخابات آتی را ساده‌تر خواهد کرد. اول از همه اینکه اشاره او به کاندیدا نشدن قالیباف در صورت کاندیداتوری ابراهیم رییسی روشن کرد که یکی از این دو رییس قوه قطعا در انتخابات پیش‌رو کاندیدا خواهد شد. بدیهی است که ورود هر یک از این دو گزینه به رقابت‌های انتخاباتی پیش‌رو بازی و معادلات را زیر و رو خواهد کرد.
تاریخ انتشار: ۱۰:۰۲ - ۱۱ اسفند ۱۳۹۹

فصل انتخابات که باشد گاهی یک توییت هم در ترسیم چشم‌اندازی دقیق و واقعی‌تر از فضای سیاسی کشور، به کار می‌آید. خاصه در ایران که آقایان کاندیدا تا دقیقه نود منتظر می‌نشینند که هم خیال‌شان از حضور رقبای درون و برون جریانی راحت شود و هم به قدر کافی به آنان اصرار و پیشنهاد کاندیداتوری شده باشد که اعتباری مضاعف رقم بخورد. همین است که توییت محسن پیرهادی درباره عدم کاندیداتوری قالیباف در انتخابات ۱۴۰۰ این‌قدر مورد توجه قرار گرفت و با واکنش‌های مختلفی همراه بود.

به گزارش اعتماد، این فعال سیاسی اصولگرا و نزدیک به قالیباف نوشته بود: «دکتر قالیباف در پاسخ به توصیه‌ها برای نامزدی در انتخابات ۱۴۰۰ گفت «بر مجلس تمرکز داشته و بنای کاندیداتوری ندارند. نیرو‌های انقلاب تلاش کنند ظرفیت خود را متمرکز بر موفقیت گزینه واحد کنند.» برداشت من این است که با افزایش احتمال حضور آیت‌الله رییسی، دکتر قالیباف آمادگی کمک به او را دارند.

خبر او مبنی بر عدم کاندیداتوری قالیباف با واکنش‌های بسیاری همراه بود. مثلا برخی با واسطه اعلام شدن این خبر را مبنای باورناپذیری او قرار دادند. به عنوان مثال حمید رسایی نوشت: «تا وقتی اطرافیان یا کسان دیگری از طرف یک کاندیدای انتخابات ریاست‌جمهوری، عدم کاندیداتوری او را اعلام می‌کنند، این یعنی احتمال کاندیداتوری این فرد به قوت خود باقی بلکه احتمالش بیشتر شده است. کسی که کاندیدا نیست، خودش اعلام می‌کند.»

برخی هم این اظهارنظر چهره نزدیک به قالیباف را بازی رسانه‌ای و علیه رییسی تلقی کردند، مثلا کانال تلگرامی اصلاحات نیوز نوشت: «محسن پیرهادی از اعضای شورای شهر که در دوره قالیباف دربست دراختیار او قرار داشت، برخلاف تکذیبیه‌هایی که رییس دستگاه قضا و اطرافیانش انجام می‌دهد، تعمدا از حضور آقای رییسی در انتخابات پرده برداشت و گفت: «قالیباف گفت بنای کاندیداتوری در انتخابات ۱۴۰۰ را ندارد. برداشت من این است که با افزایش احتمال حضور آیت‌الله ریسی دکتر قالیباف آمادگی کمک به او را دارد.» این درحالی است که اتفاقا دو خبر در مورد عدم کاندیداتوری رییسی در انتخابات منتشر شده بود که نشان می‌داد رییسی دیدار با برخی از اعضای خبرگان رهبری برای کاندیداتوری را رد کرده است.»

برخی دیگر از سیاسیون و فعالان رسانه‎ای به‌خصوص مخالفان قالیباف نیز اگرچه باورشان نشده بود که خبر پیرهادی دقیق و درست باشد، از آن استقبال کردند. مثلا محمد مهاجری، در صفحه توییتر خود نوشت: «هر چند این گفته یکی از نزدیکان آقای قالیباف مبنی بر اینکه او در انتخابات ۱۴۰۰ نامزد نمی‌شود، تقریبا محال است، اما بر فرض که درست باشد، تنها تصمیم درست او در ۱۶ سال گذشته است.»

گذشته از اینها، اما توییت پیرهادی توانست نکاتی را روشن کند که به طور قطع تحلیل انتخابات آتی را ساده‌تر خواهد کرد. اول از همه اینکه اشاره او به کاندیدا نشدن قالیباف در صورت کاندیداتوری ابراهیم رییسی روشن کرد که یکی از این دو رییس قوه قطعا در انتخابات پیش‌رو کاندیدا خواهد شد.

بدیهی است که ورود هر یک از این دو گزینه به رقابت‌های انتخاباتی پیش‌رو بازی و معادلات را زیر و رو خواهد کرد. قالیباف یا رییسی؛ هر کدام‌شان که کاندیدا شوند -طبق گفته پیرهادی به صورت همزمان کاندیدا نخواهند بود- گزینه اصلی اصولگرایان هستند و این یعنی از میدان به در شدن خیلی از کاندیدا‌های درجه دوم که تا اکنون رسما اعلام کاندیداتوری کرده یا نکرده‌اند.


نکته دومی که از توییت پیرهادی می‌توان برداشت کرد این است که احتمال شگفتی در انتخابات ۱۴۰۰ نزدیک به صفر است. طبق گفته او اگر ابراهیم رییسی کاندیدا شود، قالیباف به او کمک کرده و از آنجایی که از شورای وحدت گرفته تا نمایندگان نزدیک به پایداری در مجلس و برخی اعضای خبرگان و... از او حمایت کرده‌اند؛ کار تمام است.

اگر هم رییسی همان‌طور که خودش پیش‌تر گفته ماموریت در دستگاه قضا را جدی گرفته و به فکر ریاست‌جمهوری نیفتد که قالیباف وارد میدان شده و گزینه اصلی اصولگرایان می‌شود. به این ترتیب فرصتی باقی نمی‌ماند تا یک گزینه ناشناخته برای مردم یا چهره سیاسی کم سابقه از هر کدام از جریان‌های سیاسی اصولگرا برآمده و یک راست هم به پاستور برسد. به عبارت دیگر، پیروز این رقابت‌ها یا گزینه اصلی اصلاح‌طلبان است یا گزینه اصولگرایان که تا این لحظه نمی‌دانیم رییسی است یا قالیباف.

سومین نکته‌ای که بعد از توییت پیرهادی درباره کاندیدا نشدن قالیباف می‌توان به آن پرداخت این است که حرف از دو گزینه‌ای است که هر دو تا این لحظه از عدم کاندیداتوری گفته‌اند! فرق عدم کاندیداتوری قالیباف و رییسی، اما در آنجا است که قالیباف نه تنها خودش صراحتا از کاندیدا نشدن نگفته است، بلکه از مجموع رفتار‌های پیرامون او از سفر‌های استانی و خارجی گرفته تا بازدید‌ها می‌توان این‌طور برداشت کرد که هر گام او یک کاربست رسانه‌ای دارد و نشانه‌ای از حضور انتخاباتی او است.

آقای قاضی‌القضات، اما چندبار به صراحت بیان کرده که عزم ریاست‌جمهوری نداشته و رسیدگی و ساماندهی به دستگاه قضا را در اولویت قرار داده است. به عبارت دقیق‌تر، هر چه نیامدن‌های قالیباف رسانه‌ای است، نیامدن‌های رییسی واقعی و احتمالا مبتنی بر معذوراتی است که برای کاندیداتوری او وجود دارد.

نکته چهارم و آخری که بعد از توییت پیرهادی به ذهن می‌رسد، اما این است که کثرت نشانه‌ها از کاندیداتوری قالیباف در انتخابات آتی مانع از باورپذیری توییت پیرهادی شده و واکنش‌های گسترده در فضای مجازی نیز، مصداق این مدعا است. حال اگر کاندیداتوری قالیباف را جدی بگیریم و آنچه پیرهادی نوشته را صرفا برداشت ذهنی یکی از نزدیکان آقای رییس مجلس تلقی کنیم؛ نتیجه آن است که حامیان کاندیداتوری رییسی در استفاده از فرمول اجماع فق‌ها برای رفع موانع کاندیداتوری او موفق نبوده و احتمالا نخواهند بود؛ لذا جریان اصولگرا به سوی قالیباف میل کرده و باید منتظر باشیم که هر چه به انتخابات نزدیک می‌شویم با صراحت بیشتری از این امر صحبت شود.

bato-adv
مجله خواندنی ها