پیش بینی این روزهای استقلال برای آنها که روند بازیهای این فصل آبیها را دنبال میکردند، اصلا کار سختی نبود. روزهایی که در آن استقلال هیچ نقطه قوتی در زمین نداشته باشد و نتیجه بازی را هم به راحتی از دست بدهد.
به گزارش خبرآنلاین، شیوهای که محمود فکری و کادرش از ابتدای فصل در پیش گرفته اند، بالاخره ضعفهای خود را نشان داده و هواداران استقلال را بیش از همیشه کلافه و عصبی کرده است. حالا همان چیزی که مدتها مایه افتخار محمود فکری بود، تماما علیه او شده. فکری تا دیروز میتوانست به صدرنشین بودن تیمش افتخار کند و بگوید با همه مشکلاتی که از زمین و زمان برایش ایجاد شده، تیمش در جدول اول است و این مسئله نشان موفقیت اوست. دیروز، اما درنهایت این دستاورد هم برای آبیها از دست رفت تا حالا دیگر تیم فکری نه خوب بازی کند و نه خوب امتیاز بگیرد. محمود فکری تا امروز هیچ انتقادی را به تیمش قبول نمیکرد. او میگفت که ما امتیازات خوبی جمع کرده ایم و صدر جدول هم به رنگ آبی است. فکری انتقادات به سبک بازی تیمش و تغییرات مداوم و کیفیت پایین بازیکنانش را نمیپذیرفت. حالا، اما اگر با زبان خود فکری با او صحبت کنیم، میبینیم که تیم او دیگر آمار قابل دفاعی هم ندارد.
پس از نمایش فاجعه بار در دربی که میتوانست منجر به باختی تحقیرآمیز برای استقلال شود، اما با خوش شانسی، یک مساوی برای آبی پوشان در آن رقم خورد، استقلال ۵ بازی دیگر انجام داده که فقط دو بار در آنها به پیروزی رسیده. در این پنج مسابقه، استقلال شکست مقابل تیم پایین جدولی سایپا را تجربه کرد و حالا مقابل سپاهان مدعی نه تنها شکست خورد، بلکه نمایش بسیار ضعیفی هم داشت. تغییر سیستمهای پیاپی نشان میدهد که محمود فکری هنوز بعد از ۱۵ بازی، تیم مدنظرش را پیدا نکرده. استقلال یک روز چهار-چهار-دو بازی میکند، یک روز چهار-سه-سه و یک روز سه-پنج-دو. این حجم تغییرات تاکتیکی هم مربیان را سردرگم میکند و هم بازیکنان را. کما اینکه میبینیم ستارههای استقلال مثل قایدی، مطهری و غفوری دیگر آن درخشش سابق را ندارند و دیگر آنها هم نمیتوانند یک تنه نتایج را به نفع استقلال رقم بزنند.
به گواه آمار متریکا، استقلال در بازی روز گذشته خود مقابل سپاهان فقط یک شوت به چارچوب دروازه سپاهان زد. همین یک فقره به خوبی به همگان ثابت میکند که استقلال هیچ برنامهای برای حمله به دروازه سپاهان نداشت. استقلالی که آشکارا قافیه را به تیم آماده سپاهان باخته بود و مشخص بود که حتی برای دفاعی بازی کردن هم هیچ توانی ندارد. شاهد این مسئله، ۴ تعویض محمود فکری در فاز دفاعی تیمش بود. او در نیمه دوم ۱ مدافع وسط، ۱ مدافع چپ، ۱ مدافع راست و ۱ هافبک دفاعی به زمین فرستاد تا عملا خودش به همگان ثابت کند که ارنج دفاعی پر اشکال و ضعیفی را برای حساسترین بازی نیم فصل انتخاب کرده. اشتباهی که در همان نیمه اول زهرش را به استقلال ریخت و عملا کار آبی پوشان را تمام کرد.
عملکرد استقلال فکری از همان ابتدای فصل هم محل اشکال بود. تصمیمات فنی در مورد بازی کردن یا بازی نکردن بعضی بازیکنان و میزان آمادگی آنها و همچنین عدم وجود انسجام تیمی و بی برنامگی، نکاتی بود که به کرات اهالی رسانه و کارشناسان بر آن انگشت میگذاشتند، اما هر بار کادرفنی استقلال ثابت کرد که تمایلی به شنیدن آنها و رفع اشکالات موجود ندارد. پس از دربی که انتقادات از هر سو به اوج خود رسید، باز هم این امید بود که مربیان استقلال رو به اصلاح عملکرد ضعیف خود بیاورند و ضمن پذیرش آن ها، درصدد رفع آن بربیایند.
با این حال ادامه سیر نزولی استقلال پس از دربی دیگر به خوبی نشان داده محمود فکری چیزی بیش از این برای ارائه ندارد و دیگر خیلی نمیتوان به اصلاح این وضع دل بست چرا که اگر قصد و ارادهای بر تغییر بود، قطعا خیلی زودتر از اینها باید رخ میداد، اما وقتی با گذشت ۱۵ بازی در بر همان پاشنه سابق میچرخد، دیگر فقط باید انتظار تصمیمی درست و منطقی را از سوی مدیران باشگاه داشت چرا که ادامه این روند در نیم فصل دوم نه تنها استقلال را از جمع تیمهای بالانشین دور میکند، بلکه در سال آینده معلوم نیست چه بلایی بر سر پر افتخارترین تیم ایرانی در لیگ قهرمانان آسیا بیاورد.