فرارو- کمتر از شش ماه مانده به انتخابات، در میان نامهایی که برای انتخابات مطرح میشوند نامهایی آشنا وجود دارد که برخی از آنها برای چندمین بار است تجربه نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری را دارند از چهرههایی، چون محسن رضایی و محمد باقر قالیباف که تجربه چندباره نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری را دارند تا کسانی چون علی لاریجانی، محمدرضا عارف، اسحاق جهانگیری، سعید جلیلی و ابراهیم رئیسی که در صورت نامزدی دومین تجربه خود را از این معرکه میکنند.
به گزارش فرارو، در این میان برخی بر این نظر هستند که در میان این چهرههای قدیمی کسانی هستند که توان پیروز شدن در انتخابات ۱۴۰۰ و جلب آرای عمومی را دارند.
عباس سلیمی نمین در این باره با توجه به نامهایی، چون رضایی، قالیباف، جلیلی و عارف گفته است: مایل نیستم از افراد اسم ببرم، اما این نظر را قبول ندارم که اگر یک فردی، یک بار نتوانست رأی مردم را کسب کند، صلاحیت لازم را برای نامزد شدن مجدد ندارد. بعضی از این افرادی که نام بردید، با وجود داشتن جایگاه بالا و رأی آوری بالا، بعضا به نفع دیگری کنار رفتند که همین مسئله در اذهان عمومی یک امتیاز مثبت برایشان تلقی میشود یعنی چسبندگی آنها به جاه و مقام به گونهای نبوده که بر ماندن در جایگاه نامزدی ریاست جمهوری اصرار کنند. در حالی که ما بعضا افرادی را داشتیم که به اندازه رأی باطله هم، رأی نداشتند، اما با وجود اینکه تعهد داشتند کنار بروند، اما کنار نکشیدند.
وی بر این نظر است اتفاقا برخی از همین چهرههای قدیمی میتوانند برنده انتخابات ۱۴۰۰ باشند.
چندی پیش نیز حسن غفوریفرد با توجه به اسامی، چون محسن رضایی، محمد باقر قالیباف، میرسلیم، علی لاریجانی، جلیلی، عارف، اسحاق جهانگیری که چهرههای شناخته شده و قدیمی هستند و در چند انتخابات اخیر به نحوی فعال بودند اظهار کرده بود: «در این میان یک نفر استثنا است و آن هم آیتالله سیدابراهیم رئیسی است که به خصوص با توجه به اقدامات بسیار شجاعانه ایشان در قوه قضاییه ظرفیت ایجاد سونامی رای ... را دارد.»
محمد مهاجری فعال سیاسی اصولگرا در گفتگویی با فرارو نیز هر چند ایجاد سونامی رای از سوی رئیسی را با توجه به فضای سرد انتخاباتی موجود تایید نکرده و صحبت در این باره را به آینده سپرده، اما گفته بود که رئیسی میتواند معادلات انتخاباتی را به ضرر قالیباف به هم بزند و توان تجمیع رای اصولگرایان را در مقابل قالیباف دارد.
اما برخی فعالان سیاسی دیگر صحبت از رایآوری و جاذبه چهرههای قدیمی در انتخابات ۱۴۰۰ را به همین سادگی نمیدانند و میگویند با توجه به قهر انتخاباتی مردم در اسفند ۹۸ نمیتوان به راحتی از احتمال پیروزی چهرههای قدیمی در این انتخابات حرف زد.
محمدرضا خباز از فعالان سیاسی اصلاحطلب و عضو حزب اعتماد ملی دراین باره به فرارو میگوید: انتخابات اسفند سال گذشته نشان از وجود نارضایتی و قهر با انتخابات داشت. عدهای از وضع اقتصادی و رنج طبقه فرودست و عده دیگر از شرایط سیاسی کشور ناراحت هستند. حال باید از آقای سلیمینمین که میگوید چهرههای قدیمی که یک یا چند دفعه نامزد شدند توان پیروزی در انتخابات ۱۴۰۰ را دارند؛ پرسید این دفعه آنها قرار است چه گلی به سر ملت بزنند و چه ابتکار و چه برنامه جدیدی برای کاهش دغدغههای مردم دارند.
وی میافزاید: آنها، همان آدمهای قبلی هستند که حتی در گذشته از خلاقیت بیشتری برخوردار بودند. حالا چه چیزی در خود احساس کردند که میخواهند دوباره نامزد شوند در حالیکه آزموده را آزمودن خطاست. فردی که دو سه بار در انتخابات شرکت کرده و با نه بزرگ مردم مواجه شده حضورش برای بار چندم در انتخابات، توجیهی ندارد مگر اینکه برنامه جدید داشته باشد یا اتفاقی جدید در کشور افتاده باشد یا قرار باشد روش جدیدی در کشور حاکم شود. ما همیشه دم از تکلیف مردم میزدیم، اما امروز صحبت از تکلیف جایی ندارد صحبت از حقوق مردم است. این افراد بگویند چه حقوقی قرار است برای مردم به ارمغان بیاورند.
خباز با انتقاد از زیرساختارهای موجود ادامه میدهد: در شرایطی که رئیسجمهوری برای کوچکترین امور کشور اختیاری ندارد قرار است چه اتفاقی بیفتد که آقایان اسبهایشان را زین کردند و آماده شدند. اگر برنامهای دارند بگویند. کشور همان است، اختیارات رئیسجمهور همین است، اینکه آقای سلیمینمین چنین اظهارنظری کردند خوبست بگویند این آقایان با چه برنامه جدیدی میخواهند وارد انتخابات شوند تا بتوانند رایآور باشند.
این فعال سیاسی با اشاره به اسامی، چون قالیباف، جلیلی و رئیسی، امکان رایآوری آنها را برخلاف ادعای اصولگرایان کم میداند و اضافه میکند: مردم در اسفندماه نشان دادند با صندوق رای، قهر کردند. چگونه و چطوری میتوانند مردم را پای صندوق رای بیاورند مگر اینکه چنانچه معدودی از تندروها میخواهند انتخابات حداقلی باشد. اگر انتخابات حداقلی باشد هر کدام بیایند خوبست و رای میآورند.
وی میگوید: اگر انتخابات حداکثری میخواهند شخصیتهای قدیمی برای رای آوردن باید خود را عوض کرده باشند. ولی هنوز از تغییر و عوض شدن آنها چیزی به چشم نمیخورد. اگر قرار باشد انتخابات حداکثری باشد باید جذبهها را بالا برد و کاری کرد که مردم احساس کنند شرایط عوض شده است و مردم به آینده امیدوار باشند. آیا این چهرههای قدیمی، امیدبخش هستند؟
خباز بر این نظر است رایآوری در انتخابات ۱۴۰۰ بسته به این است که مردم احساس کند نامزدی برنامه واقعی و عملی دارد. وی اظهار میکند: باید محورهای برنامه مشخص باشد نه به قول آقای دادگر کلیات ابوالمقام ارائه کند که ما کشور را آزاد و اقتصاد را درست میکنیم. بچهها هم این حرفها را بلد هستند. باید به صورت جزیی برای امور برنامه داشته باشد که قرار است کشور را از این نقطه به کدام نقطه ببرد.
وی میافزاید: اینکه برخی از این چهرهها، به گذشته خود در جنگ افتخار میکنند در رایآوری اینها مؤثر نیست. این افتخارات برای زمان جنگ است و اگر خدای ناکرده جنگی باشد اینها برای میدان جنگ خوب هستند، چون جامه جنگ بر تن دارند، ولی کشورداری غیر از جنگ است. اداره کشور، آرامش روحی، فردی و اجتماعی و توجه به شخصیت انسانها میطلبد. مردم، سرباز این افراد نیستند که احترام بگذارند. مردم شهروند هستند. امروز شرایط جدید شده و با ۲۰ سال پیش فرق کرده است و کسی پیروز انتخابات است که این را بفهمد.
وی با توجه به نامهایی، چون عارف یا جهانگیری ادامه میدهد: از میان چهرههای قدیمی چه اصلاحطلب و چه اصولگرا کسی برنده است که حرف و برنامه جدیدی در این شرایط داشته باشد. چون هنوز خود این افراد برای نامزدی در انتخابات اعلام آمادگی نکردند نمیتوان اظهارنظر کرد، اما خوشبختانه در جبهه اصلاحطلب تعداد نیروهای قوی و قابل قبول زیاد است. نامزد ما در جبهه اصلاحطلب باید برنامه داشته باشد و سابقه مدیریتی و پیشینه قبلی او هم توان انجام چنین ادعایی را نشان بدهد. از این افراد موجود اگر کسی بیاید که تجربه مدیریتی موفقی در کشور داشته باشد تا آن موفقیتها شمارش شود و بعد هم بگوید برای گرفتاریهای موجود مثلا در موضوع ارز، کنترل نقدینگی یا رفع نارضایتی مردم چه میکند این نامزد، رایآور و معرکهساز انتخابات ۱۴۰۰ است.
مقایسه اظهارات خباز با فعالان اصولگرا نشان میدهد هرقدر اصولگرایان از بیان رایآوری نامزدهای خود و توان رقابتی آنها ابایی ندارند، اما اصلاحطلبان در این باره دست به عصا راه میروند. شاید بنا به مقتضیات زمانه و تنگناهای پیش رو مصلحتسنجی میکنند. آنها میگویند فعلا باید صبر کرد و دید چه کسی خود برای حضور در انتخابات ۱۴۰۰ عزم میدان میکند تا بتوان اظهارنظر کرد.