در حال حاضر به دلیل مشکلاتی که عربستان از ناحیه کاهش قیمت نفت دارد و با کسری بودجه مواجه است؛ بازگشت ایران و ونزوئلا به بازارهای نفتی چالشی برای این کشور است که عربستان را متوجه شورای همکاری خلیج فارس کرده است.
سهراب ابراهیمی*؛ با ورود ترامپ به کاخ سفید و خروج امریکا از برجام، فضا به نفع عربستان سعودی رقم خورد و عربستان با دامن زدن به تقابل ایران و امریکا بلند پروازیهای خود را در منطقه ادامه میداد و از حمایتهای امریکا برخوردار بود و اصل این حمایتها توافق فروش تسلیحات به عربستان بود.
اساسا تازمانی که ترامپ بر سر کاربود عربستان نیازی به پشتیبانی شورای همکاری خلیج فارس نداشت، اما اکنون تلاش میکند تا پشتیبانی شورا را به دلیل احتمال تغییر در سیاستهای امریکا در دوره بایدن را بدست اورد، اکنون عربستان خواهان وحدت شورای همکاری خلیج فارس است. منظور وحدت موضع کشورهای عضو این شورا در جهت حمایت از امنیت این کشورها و ایجاد سد مستحکمی در برابر هرگونه لطمه به دستاوردهای آنها است.
عربستان و سه متحدش شامل مصر، امارات متحده عربی، بحرین که قطر را متهم به نزدیک شدن به ایران و حمایت از تروریسم و گروههای افراطی از جمله داعش و القاعده کرده است و از میانههای سال ۲۰۱۷ روابط دیپلماتیک و تجاری خود را با این گشور قطع کرده و تمامی راههای زمینی، هوایی، دریایی خود را با قطر بستند، اما اکنون با میانجیگری امریکا و کویت پیشرفتهای در حل بحران شورا حاصل شده است که وزیر خارجه گویت اعلام کرد نشست سران شورا در ۵ ژانویه ۲۰۲۱ درریاض تشکیل میشود.
در هرحال عربستان احساس میکند که دیگر سیاستهای گذشتهاش با شدت قبلی نمیتواند ادامه دهد و باید تجدیدنظرهایی بکند که کم هزینهترین تغییر سیاستها کاهش اختلاف با قطر در جهت ایجاد وحدت در شورا میباشد و از طرف دیگر ائتلافی که در جنگ یمن درست شده بود دیگر کارکردی ندارد، زیرا بایدن اعلام کرد به حمایت امریکا از عربستان در جنگ یمن پایان خواد داد حتی اطلاعات تاکتیکی در اختیار آنها قرار نمیدهد و از فروش سلاح به عربستان هم جلوگیری کرد.
بنابراین اگر بایدن این سیاستها را اجرایی سازد عربستان و هم پیمانش را تحت فشار قرار میدهد و عربستان را در تونل تنگ و تاریک گرفتار میکند و این یکی از نشانههای است که عربستان را متوجه شورا کرده است.
مسئله دیگر پرونده حقوق بشر محمد بنسلمان ولیعهد جوان است که باز کردن پرونده قتل جمال قاشقچی میتواند چالشهایی را پیش روی بنسلمان جوان قرار دهد که کمترین اثر آن واگذاری امتیازات بیشتر به امریکا است و نکته دیگر این است که دست ولیعهد جوان برای ادامه این مسیر بسته خواهد شد و نمیتواند مانند دوره ترامپ بدون مجوز و هماهنگی جنایت آفرینیها و جنگافروزی خود را ادامه دهد.
مساله دیگر که عربستان را با چالش مواجه میکند فروش نفت و سروسامان گرفتن اوپک است اگر در دوره بایدن تحریم فروش نفت ایران و ونروئلا در اوپک تعلیق شود و بازگشت دو شریک قدرتمند نفتی به بازارهای جهانی میتواند بازار نفت عربستان را با چالش مواجه کند.
در حال حاضر به دلیل مشکلاتی که عربستان از ناحیه کاهش قیمت نفت دارد و با کسری بودجه مواجه است؛ بازگشت ایران و ونزوئلا به بازارهای نفتی چالشی برای این کشور است که عربستان را متوجه شورای همکاری خلیج فارس کرده است.
مسئله دیگر که عربستان را نگران کرده بازگشت بایدن به برجام است و این ماجرا خاندان پادشاهی سعودی را آشفته کرده است و عملا بازگشت امریکا به برجام به معنی لغو تحریمها و قدرت گرفتن ایران و با فروش نفت باعث رونق گرفتن مجدد صنعت نفت و توسعه صادرات و واردات ایران و نهایتا تقویت نفوذ منطقهای ایران، همگی سران عربستان را آشفته کرده است و باعث شده عربستان به دنبال اجماع در شورا علیه ایران باشد.
به طور کلی میراث دموکراتها در خاورمیانه بر مذلکره، مدیریت مناشقههای منطقهای و ایجاد حرکت به سمت پذیرش کشورها در فرایند مسئولیتپذیری استوار است و بنابرابن به دنبال تقویت قدرت بازیگران جدید منطقه خواهد رفت که ممکن است «محمد بن زاید» حاکم امارات متحده عربی برای بایدن به نسبت محمد بنسلمان شریک قابل اعتمادتری باشد.
محمد بنزاید در جنگ یمن مسیر خود از عربستان جدا کرد و بایدن هم علاقه کمتری به دخالت مستقیم در خاورمیانه دارد بر همین اساس منصفانه است بگویم عربستان در دوره بایدن محبوب واشنگتن نخواهد بود پس نهایتا یکی از ابزارهای عربستان در قبال این چالش؛ شورای همکاری خلیج فارس است.
*دانشجوی ارشد روابط بینالملل دانشگاه شهید بهشتی