انتخاب عضو جدید هیات مدیره و مدیرعامل جدید استقلال نشان میدهد وزارت ورزش نگاهی سطحی به این باشگاه بزرگ دارد، زیرا در کارنامه اعضای جدید اثری از موفقیت دیده نمیشود.
هیات مدیره استقلال هفته قبل احمد مددی را به عنوان مدیرعامل انتخاب کرد، اما این انتخاب چندان مورد توجه هواداران این تیم و البته اهالی فوتبال قرار نگرفت و انتقادات بسیاری را باعث شد.
مددی که پیش از این سبقه مدیریتی خاصی نداشت و تنها در باشگاههای سایپا و پیکان امور ابتدایی اجرایی را بر عهده داشت، با برکناری سعادتمند، به عنوان سرپرست معرفی شد و در همان دوره نیز حواشی را تجربه کرد. وی با مصاحبه جنجالی علیه علی کریمی خشم هافبک فصل گذشته تیم را برانگیخت و باعث واکنش وی شد. در ادامه، این مدیر با فرشید اسماعیلی دچار چالش شد و حتی هنوز هم تکلیف این بازیکن را برای کادر فنی مشخص نکرده و همین نشان دهنده کم تجربگی در امور اجرایی باشگاهی مثل استقلال است که با توجه به نداشتن سابقه مدیریتی، قابل پیش بینی بود.
مدیرعامل کنونی سابقه خزانهداری فدراسیون دوومیدانی را هم در کارنامه خود دارد، اما بدون شک مدیریت باشگاهی، چون استقلال با خزانهداری یک فدراسیون زمین تا آسمان متفاوت است. وی باشگاهی را تحویل گرفته که ساختاری ندارد. وی در مدت سرپرستی خود به جای ساختارسازی، تنها رئیس آکادمی (فریاد شیران به جای مراغهچیان) را تغییر داد که البته تغییر قابل توجهی به شمار نمیرفت و اوضاع این باشگاه را سامان نمیداد.
با این شرایط، حرف کارشناسان در مورد انتخاب مددی به واقعیت نزدیک میشود که وزارت ورزش حتی گزینهای حداقلی برای استقلال پیدا نکرد؛ هر چند شاید مسائل پشت پرده در این انتخاب بی تاثیر نباشد!
* آصفی چگونه به استقلال کمک میکند؟
انتخاب دیگر برای هیات مدیره استقلال، حمیدرضا آصفی است. او با سابقه دیپلماتیک وارد هیات مدیره شده، اما بازنشسته است. از طرفی مشخص نیست در چه زمینهای قرار است به استقلال کمک کند؟ آیا صرفا آصفی برای مذاکرات بین المللی جذب هیات مدیره شده که البته این موضوع بعید است، چون استقلال یکی دو پرونده مهم بین المللی در فیفا دارد که مربوط به استراماچونی و پادووانی است. بدون شک شکایت مربی مثل استراماچونی آنقدر سفت و سخت هست که روابط دیپلماتیک اثری در پرونده غرامت این مربی ایتالیایی نداشته باشد.
* مقصر این انتخابها چه کسانی هستند؟
اینکه افرادی مثل هادی زبده شیرکوهی که خودش بارها اعلام کرده بود تمایلی به ماندن در این پست ندارد یا انتخاب فردی که آخرین رزومه فوتبالی اش مشاور بین الملل فدراسیون در پروندههای شکست خورده بین المللی بوده (حمیدرضا آصفی) و یا عضوی مثل حجت نظری که بیشتر سبقه سیاسی داشته چه کمکی به استقلال میکند که وزارت ورزش و جوانان دست روی چنین گزینههایی گذاشته است؟
آیا وزارت ورزش از انتخاب نفراتی که در چند سال گذشته برای هیات مدیره استقلال جز ایجاد حاشیه، خنثی بودن و کسب شهرت چیزی نداشتهاند، درس نگرفته است؟ سوال اینجا است که موفقیت از نگاه وزارت ورزش برای باشگاه پرطرفداری مثل استقلال چگونه ترسیم میشود که مدیری بی تجربه و بی کارنامه مثل مددی و افرادی بازنشسته و سیاسی در راس هرم مدیریت این باشگاه انتخاب میشوند؟ به نظر میرسد در اواخر دوران حضور مدیران وزارتخانه باز هم شاهد اتفاق خاصی در جهت رشد و موفقیت نباشیم؛ اتفاقی کهدر این چند سال هواداران باشگاه استقلال را شدیدا آزرده خاطر کرده است.