فرارو- قسمت چهلم و پایانی سریال دل، به کارگردانی منوچهر هادی و نویسندگی بابک کایدان و میثم کایدان، چهارشنبه ۲ مهر ماه ۱۳۹۹ وارد شبکهی نمایش خانگی شد.
برای خرید قانونی و دانلود حلال قسمت چهلم سریال دل اینجا کلیک کنید
آوا، کسی که همهی نقشهها را کشیده بود و همهی شخصیتههای سریال را به بازی گرفته بود، وقتی میفهمد که دیگر همه چیز لو رفته است لحظهای درنگ نمیکند و به زندگی خودش پایان میدهد. آوا جز رسیدن به آرش و قدم گذاشتن در خانهی او چیزی نمیخواست و سرانجام نیز در خانهی او جان میدهد.
اما سایر شخصیتهای سریال. اتابک که دیگر شانسی برای زندگی با مرسده ندارد آخرین فداکاری عاشقانه اش را نیز برای او میکند. او پولی که برای گرفتن رضایت از شاکی پروندهی فاراب لازم است را به مرسده میدهد و بدین ترتیب پای فاراب به چوبهی دار نمیرسد و به زندگی اش با مرسده بر میگردد!
رابی هم شبی بعد از مدتها خودش را به خانهی سیاوش میرساند و از او تقاضای بخشش میکند. سیاوش نیز مدتها پیش گفته بود که عاشق همیشه میبخشد و بدین شکل رابی و سیاوش نیز به یکدیگر میرسند!
رستا از گناه همه میگذرد. هم از گناه خواهری که بلاهای فراوانی بر سرش آورد و هم از گناه عاشق کوری که در بهترین شب زندگی رستا بدترین اتفاق را برایش رقم زد. نکیسا با روانی از هم پاشیده در گوشهای از یک آسایشگاه روانی به بخشش رستا میرسد.
پس از این همه کش و قوس توران نیز یک روز با دسته گلی در دست به خانهی رستا میآید و از او معذرت خواهی میکند تا بدین ترتیب زوجی که از ابتدای داستان همه انتظار وصالشان را داشتند بالاخره به هم برسند.
سریال دل بعد از چهل قسمت طولانی به پایان رسید، بعد از ماراتنی طاقت فرسا. بعد از دق دادن بخشی از مخاطبان و بسیاری از منتقدانش. دل با به پایان رسیدنش سمبلی میشود برای کش دادن و آب بستن به یک سریال و تمام آثاری که از این پس قصد داشته باشند به اصرار تهیه کننده چند قسمتی را به کارشان اضافه کنند با الگو قرار دادن دل به راحتی به خواسته شان میرسند.
دست اندرکاران سریال دل در مقابل انتقاداتی که بهشان وارد میشد همواره از مخاطبان بسیارشان یاد میکردند که با وجود این نقدها کماکان آنها را دنبال میکنند. اما آمار مخاطبان هیچ گاه نتوانسته است و نمیتواند شاهدی بر ارزش هنری یک اثر باشد. جایگاه هنری یک اثر و ماندگاری یک کار معیارهای دیگری دارد که دل به کلی از داشتن همهی آنها عاری است.
از سریال دل جز بد نامی چیزی به یادگار نخواهد ماند. جذب کردن بخشی از مخاطبانی که از تلوزیون و برنامههای رقت انگیزش بریده اند و به تازگی مشغول خو گرفتن به رسانههایی جدید (سرویسهای وی او دی) هستند که افتخاری ندارد. دل در شبکهی نمایش خانگی هیچگاه بیشتر از سه یا چهار رقیب نیز نداشت بنابراین طبیعی است که مخاطبان این شبکه به تماشای این سریال نیز بنشینند.
مخاطب داشتن یا نداشتن سریال دل شاید آن قدرها هم اهمیتی نداشته باشد در مقابل آفت دیگری که این مجموعه دارد. نسل کارگردانهایی مثل منوچهر هادی و قبلتر از او حتی برای تهیه کردن فیلمهای روز دنیا و تماشای آنها تلاش بسیار میکردند و همگی سودای تبدیل شدن به کارگردانهای بزرگی، چون هیچکاک، اسکورسیزی، فورد کاپولا، کوبریک و... داشتند. آنها با چنان سودایی تبدیل به کسانی شدند که امروز میشناسیم. کارگردانهایی با کیلومترها فاصله با الگو هایشان.
سوال این جاست که چه بر سر نسلی خواهد آمد که الگویش میشود امثال منوچهر هادی. نسلی که بر سر کلاسهای کارگردانی و بازیگری او مینشیند. نسلی که هر روزی عکسی از زندگی مرفه او و خانواده اش میبیند و هر روز خبری جدید از فیلم برداری سریال یا فیلم سینمایی جدید او میخواند.
الگو شدن این نسل از سینماگران در زمانهای که الگوهای قابل اتکای پیش از آنها هم یکی یکی میلغزند به شدت رعب آور است. سعید راد که همیشه خودش را از نسل سینما گران بزرگ و بازیگر فیلمهای بزرگانی، چون کیمیایی و نادری و ... میداند با بازی کردن در سریالی، چون دل نه تنها اعتبار خودش را لکه دار میکند بلکه بعدتر و با تلاشش برای جبران این اشتباه کار را خرابتر از این نیز میکند.
اگرچه وقتی خبر ابراز پشیمانی سعید راد از بازی در این سریال میآید خواننده کمی از این که بازیگر پیشکسوت و محبوبش واکنشی نسبت به کیفیت نازل این سریال داده است خرسند میشود، اما اکنون دیگر زمانهای نیست حرفی و مصاحبهای پنهان بماند. بازنشر بخشهایی از مصاحبهی سعید راد که در آن از بازی در دل ابراز رضایت میکند آب سردی است که بر پیکر مخاطب خبر ریخته میشود؛ و این نتیجه گیری که او هم در مقابل پول خوبی که کسب کرده است تن به بازی در این سریال داده است و حالا میخواهد با انتقاد از آن خود را بالاتر از این سریال بداند، انصافا حتی اگر نتیجه گیریای دور از انصاف باشد، اما غیر منطقی نیست...
هرجام کم میاوردن ی شهاب مظفری توش.میکردن دوقسمت آخر انقد مصنوعی بود انگار مجبوری بازی میکردن بجز کوروش تهامی ک بهترین این کار ضعیف بود نمیشد ارتباط برقرارکرد
خداروشکر تموم شد و ب ضعیفی ماندگار