بهتر است بگوییم حکمرانی خوب بدون رسانههای آزاد اصلا بی معنا است. غیرممکن است. شدنی نیست. انگار که بگوییم کشت محصولات کشاورزی در قطب. در آن هوای سرد و درغیاب آفتاب که اصلا محصولی کشت نمیشود.
عبدی میگوید: هر جامعهای را که ملاحظه کردید از نظر رسانهای ایراد دارد تردید نکنید که حکمرانی خوب در آن جامعه وجود خارجی ندارد.
«عباس عبدی» رییس انجمن صنفی روزنامهنگاران تهران به میگوید: ذات حکمرانیها به سمت بد شدن است مگر این که از طریق بیرون از حکمرانی یعنی به واسطه نهادهای مدنی و به طور مشخص رسانهها، حکمرانان تحت نظارت و کنترل شدید رسانهها باشند.
در ادامه گفتگوی عباس عبدی با ایرنا را میخوانید:
رییس جمهوری به تازگی انقلاب اسلامی را تکمیلکننده انقلاب مشروطیت دانستند. نظر جنابعالی در این باره چیست؟
من نمیدانم منظور ایشان از تکمیل انقلاب مشروطیت چیست. این اظهارات معمولا همان جملات کلیشهای است که همه ما به نحوی آنها را به کار میبریم، ولی معلوم نیست که از آن، معنای روشن و یکسانی را مدنظر داشته باشیم.
اما اگر منظور تشابه نسبی آن دو با یکدیگر است خوب این سوال پیش میآید که چرا انقلاب مشروطه باید تکمیل شود؟ مگر چه نقصی داشت که مردم آن زمان متوجه نشدند؟ بعلاوه مگر برای جبران هر نقصی باید انقلاب کرد؟ بهتر است بگوییم که انقلاب مشروطه یا اهداف درستی را انتخاب نکرده یا موفق نشده آن اهداف را به ثمر برساند یا این که این اهداف نیمه کاره مانده است.
از این حیث میتوان گفت انقلاب اسلامی در سال ۵۷ به یک معنا خواهان ادامه آن شعارهایی بود که محقق نشد. خواهان مبارزه با استبداد بود. خواهان تامین آزادی بود. خواهان تحقق حاکمیت ملی و حاکمیت قانون بود، همان چیزهایی که در گذشته هم میخواستند محقق کنند.
ولی این که آیا الان هم همان خواستها دارد ادامه پیدا میکند یا نه باید گفت که وضعیت ما به همان اندازه تفاوت دارد که حکومت برآمده از مشروطیت، ۴۰ سال بعد از آن همان معنای اولیه را داشت؛ بنابراین فکر میکنم با این وضعیتی که داریم میبینیم کلا اهدافی که مورد نظر انقلاب بود یا حداقل اهداف اصلی اش آن طور که باید و شاید محقق نشده است. فکر میکنم این را باید توجه کنیم که ادامه مسیر موجود با اهداف اولیه فاصله دارد.
بهترین دلیلش هم سخنان و وعدههای فعالان اصلی انقلاب است که با عملکرد موجود تطابقی ندارد ولو اینکه الان کسانی بخواهند این را ادامه طبیعی و منطقی همان روند اولیه تلقی کنند.
نقش رسانه در داشتن حکمرانی خوب چگونه است؟
بهتر است بگوییم حکمرانی خوب بدون رسانههای آزاد اصلا بی معنا است. غیرممکن است. شدنی نیست. انگار که بگوییم کشت محصولات کشاورزی در قطب. در آن هوای سرد و درغیاب آفتاب که اصلا محصولی کشت نمیشود؛ بنابراین حکمرانی خوب بدون یک رسانه کارآمد و آزاد توهم و پوچ است.
رسانه کارامد شرط لازم یک حکمرانی خوب است. چگونه اثرگذاری دارد؟ رسانه آزاد به لحاظ ساختاری به حکمرانی خوب، ثبات و پایداری میدهد مهمترین رکن حکمرانی خوب وجود نظارت و آگاهی اجتماعی از طریق رسانه است. حکمرانی خوب از آزادی و رسانه آزاد نمیهراسد. هر جامعهای را که ملاحظه کردید از نظر رسانهای ایراد دارد تردید نکنید که حکمرانی خوب در آن جامعه وجود خارجی ندارد.
شرط اول حکمرانی خوب حتی دموکراسی نیست. میتواند جامعهای دارای دموکراسی به معنای امروزی اش نباشد، ولی رسانه هایش آزاد باشند و بتوانند نظارت کنند. اگر چه خیلی سخت است که بدون دموکراسی رسانههای آزاد وجود داشته باشد، ولی برفرض هم اگر چنین چیزی باشد عکسش ممکن نیست بدون رسانههای آزاد غیرممکن است حکمرانی خوب شکل بگیرد.
ذات حکمرانیها به سمت بد شدن است مگر این که از طریق بیرون از حکمرانی یعنی به واسطه نهادهای مدنی و به طور مشخص رسانهها، حکمرانان تحت نظارت و کنترل شدید رسانهها باشند.