جرج بست گفته بود "بعد از مرگم، همه خرابکاریهایم را فراموش میکنند و تنها فوتبال به یادشان خواهد ماند. " امروز چهارمین سالگرد مهرداد اولادی است که در ۳۱ فروردین ۹۵ دست از دنیا و فوتبال کشید و اکنون در قادیکلای بزرگ قائم شهر در زیر تلی از خاک آرام گرفته است.
انگار همین دیروز بود که مهرداد اولادی با گلزنی در واپسین دقایق در زمین گل آلود نوشهر مقابل شموشک، استارت سریعی را برای رسیدن به علی پروین زد تا از فرصت کوتاه پنج دقیقهای برای معرفی خودش به فوتبال ایران تشکر کند و پای او را ببوسد.
استمرار حضور در پرسپولیس و بازی در کنار فوتبالیستهای نامدار، موجب رشد بیشتر اولادی شد تا رفته رفته او مورد توجه تیمهای حوزه خلیج فارس قرار گیرد. انتقال به امارات و ناکامی در ابتدای ورود به این کشور، موجب بازگشت او به ایران شد. اگر چه او در بازگشت چندان دلچسب ظاهر نشد، اما گلزنی در دربی ۶۱ و پیروزی پرسپولیس او را به بازیکن محبوب سکوها تبدیل کرد.
تکنیک، سرعت و قدرت مهرداد در خط حمله موجب گلزنیهای او در بازگشت به امارات شد تا پای پیشنهادهای اروپایی هم به میان بیاید، ولی او در تصمیمی عجیب قراردادش را با الشباب فسخ کرد تا مدتی از فوتبال دور شود. او با این حال تلاشش را برای پیشرفت در فوتبال انجام داد و تا انتقال به لالیگای اسپانیا پیش رفت، اما باز هم به ایران بازگشت.
فوتبالیستهای کمی در دو دهه اخیر توانستند در چهار لیگ برتر اروپا بازی کنند و حتی دعوتنامه رسمی از برخی از این تیمها داشته باشند. مهرداد اولادی در سال ۸۸ به اردوی تیم دپورتیو خرس اسپانیا دعوت شد. مربی سابق اوساسونا او را زیر نظر داشت و مهرداد را در چند بازی به میدان فرستاد، اما بدون اینکه اتفاقی بیفتد، او راهی ملوان انزلی شد تا خدمت سربازی را آغاز کند.
پدرش درباره علت این اتفاق میگوید "در آنجا در دو بازی دو گل زد، گفتند بیا قرارداد ببند، اما باید به سربازی میرفت. به همین دلیل برگشت. من اعتراض کردم که چرا آنجا نماندی! گفت: آمدم که به کشورم خدمت کنم، اما سرنوشتش این شد. "
با این حال، او تبدیل به بازیکن تیم ملی شده بود و اکنون میتوانست هنر خود در گلزنی را در خط حمله ایران به نمایش بگذارد. موفقیت در چند بازی، نوید روزهای خوب را برای اولادی میداد.
بازگشت به انزلی برای اولادی با گلزنی همراه بود. در دومین فصل حضوررش توانست در ۱۵ بار دروازه رقبا را باز کند و برای اتمام سربازی، پیشنهاد پرسپولیس را در مقابل خود ببیند.
اتمام سربازی برای مهرداد، با افول زودهنگام او همراه بود. شماره ۳۳ پرسپولیس بعد از یک فصل نه چندان خوب، راهی نفت تهران شد. اوضاع در نفت هم برای مهرداد چندان خوب نبود، اما عملکردش طوری که امیر قلعه نویی در شرایطی که خط حمله استقلال حال و روز خوبی نداشت، او را به استقلال برد.
آمدن به استقلال به معنی دشمنی با هواداران پرسپولیس بود، اما او بعد از نیم فصل حضور در نیمه آبی تهران و یک ناکامی دیگر، با هواداران هر دو تیم اتمام حجت کرد و گفت که انتقالش به استقلال اشتباه بوده است.
مهرداد بعد از ناکامی در تیمهای بزرگ تهران، برای یافتن ستاره بخت خود مجددا به انزلی رفت تا در کنار پژمان نوری و مازیار زارع راه گلزنی را مرور کند، اما در انزلی هم ناکام بود. مهردادی که روزگاری کابوس مدافعان لیگ بود، دیگر ترسناک نبود. در شرایطی که مدتی به علت مصدومیت از تمرینات ملوان دور بود، خبر درگذشتش ۳۱ فروردین ۹۵ در ۳۱ سالگی و در تهران مخابره شد.
اگر چه چند سالی بود که دیگر خبری از گلزنیهایش در فوتبال نبود، اما هنوز هم اهالی فوتبال امیدوار بودند از جای خود بلند شود و نشان دهد که به طور ذاتی یک مهاجم گلزن است، ولی این فوتبال بود که شاید برایش جذابیت گذشته را نداشت. ستاره خط حمله پرسپولیس در ۳۱ سالگی دست از دنیا کشید و ورزش را در شوک فرو برد.
همبازیهایش و حتی هواداران استقلال که بعد از نیم فصل بازی به آنها پشت کرده بود، دلتنگ پشتکهایش بعد از گلزنی هستند؛ دلتنگ روزهایی که با سرعت بالا و شوتهای از راه دورش شادی را به سکوها میآورد.