bato-adv
دکتر اکبر طالب‌پور

پایتخت؛ به سخره گرفتن شعور مخاطب

تاریخ انتشار: ۱۳:۳۰ - ۱۷ فروردين ۱۳۹۹
دکتر اکبر طالب‌پور*؛ سریال پایتخت از جمله سریال‌های طنزی است که در سالیان اخیر از طریق رسانه ملی و با صرف بودجه‌های هنگفت در ایام عید نوروز مهمان خانوده‌های ایرانی بوده است. هر چند انتقادات بسیار زیادی به فصول قبلی این سریال وجود داشت، اما انتقادات جدی غیر قابل اغماضی متوجه فصل جدید این مجموعه شده است که جا دارد متولیان امر نسبت به این مهم توجه نموده و از تولید فیلم‌فارسی‌های سخیف در راستای احترام به شعور مخاطب جلوگیری نمایند.
 
بطور کلی فصل جدید پایتخت از منظر‌های مختلفی قابل نقد اساسی می‌باشد که در اینجا ضمن صرف نظر از موارد فنی و... تنها به مباحث جامعه‌شناختی و فرهنگی در قالب شش نکته اساسی بطور خلاصه پرداخته می‌شود، البته نویسنده آمادگی اثبات ادعای خود به شیوه مقتضی را نیز اعلام می‌نماید.

اول این‌که زبان طنز هر چند بیانگر واقعیت جامعه نبوده و بعنوان هشدار و دماسنجی برای جلوگیری از لغزش‌های احتمالی عمل می‌کند، اما در پاره‌ای از مواقع نیز می‌تواند با بر جای گذاشتن رد پا‌هایی از خود در جامعه به همذات پنداری اعضای جامعه مخصوصا جوانان منجر شود.
 
به نظر می‌رسد در سال‌های اخیر این ویژگی طنز نمود بارزی پیدا کرده است و هنجارسازی در حیطه‌های مختلف فرهنگی و اجتماعی از طریق طنز انجام شده است. لازم به تذکر است ریل گذاری در راستای ایجاد تغییرات فرهنگی از طریق طنز تنها شامل موارد مثبت نمی‌شود و می‌تواند به هم افزایی موارد منفی فرهنگی اجتماعی نیز کمک نماید، امری که پایتخت به نحو بارزی به آن دامن زده است.

دوم این‌که به ادعای سازندگان سریال این سریال در صدد انعکاس واقعیات جامعه بوده و اصطلاحا سعی نموده است ریتم خود را با جامعه زیسته مردم تطابق دهد، هر چند خود این ادعا به دلایلی همچون وارونه جلوه داده شدن متن و حاشیه جامعه و درک حاشیه تجربه زیسته سناریونویسان سریال بعنوان متن اصلی جامعه باطل می‌باشد، اما باید توجه نماییم که حتی چنانچه چنین جوی در بخشی از جامعه وجود داشته باشد لازم است از طرق مختلف دست به اصلاح زده شود و اساسا هدف از کار فرهنگی ایجاد دگرگونی‌های کوچک و بزرگ فرهنگی در جامعه از یک سو و تأثیرگذاری بر تغییرات فرهنگی در جامعه از سوی دیگر می‌باشد که اصولا در دنیای فیلم و سریال ایرانی به دلیل عدم استفاده از مشاوران جامعه شناسی و فرهنگی همیشه مورد غفلت واقع می‌شود که این امر می‌تواند منجر به تسلط فرهنگی بخش معیوب جامعه بر کل جامعه شود.
 
سوم اینکه زیر سئوال بردن ارزش‌ها و شعائر دینی در این سریال و عدم نشان دادن واقعی ما به ازای واقعی مراسم دینی که در بخش‌هایی از این سریال بدان پرداخته شده است از یک سو، و تبلیغ زندگی کمپرادوری از سوی دیگر، می‌تواند هم بصورت سازمان یافته و زیرپوستی باعث عدم توجه به ظاهر و باطن شعائر دینی در جامعه شده و مناسک دینی را به یک پوسته بدون هسته تبدیل نماید و هم تبلیغ کمپرادورمآبی در جامعه شود. چنین نکاتی باید مورد توجه سازندگان قرار می‌گرفت و لازم است تلویزیون در سفارش چنین برنامه‌هایی این موارد را به کارگزاران اصلی تهیه و تولید فیلم و سریال تذکر دهد.

چهارم اینکه اکثر دیالوگ‌های این سریال که عمدتا از جانب ارسطو و نقی ادا می‌شود نشانگر الفاظ دهه چهل و قیصرمآبانه می‌باشد که از منظر جامعه‌شناسی این امر به تقویت خرده فرهنگ منحرف در جامعه کمک می‌نماید و عایدی فرهنگی خاصی برای مخاطبان دربر نخواهد داشت. همچنین بیان مصرف دخانیات و زندگی مجردی بهداشت نیز از جمله موارد ممنوعه‌ای بوده است که نباید به آن پرداخته می‌شد، اهمیت این امر زمانی دوچندان می‌شود که بدانیم این سریال خانوادگی بوده و با توجه به قرنطینه نسبی کشور از اقبال نسبی برخوردار بوده و به همین دلیل می‌تواند اثرات مخربی بر روی جوانان داشته و منجر به الگوبرداری‌های نادرست در آنان شود.
 
پنجم این‌که بخشی از دیالوگ‌های سریال پایتخت بطور واضح به تبلیغ اینستاگرام و مفاهیم مختلف آن پرداخته‌اند که محل انتقاد می‌باشد، فارغ از مشکلاتی که این امر می‌تواند داشته باشد، به نظر می‌رسد تبلیغ بی محابای اینستاگرام که از طریق این سریال و سایر برنامه‌های تلویزیونی دنبال می‌شود می‌تواند ذائقه‌های مخاطبین را از منظر فرهنگی و اجتماعی دستخوش دگرگونی‌ها و تغییرات عمیقی نماید که در مرحله بعدی بیشترین آسیب این امر متوجه صداوسیما خواهد شد. علاوه بر این اینستاگرامیزه شدن جامعه ایرانی مشکلات عدیده اجتماعی-فرهنگی در پی خواهد داشت که در فرصتی مناسب به این امر خواهم پرداخت.
 
ششم این‌که امروزه یکی از رسالت‌های سریال‌های فرهنگی در جوامع غربی ایجاد موج‌هایی خاص در راستای تغییرات فرهنگی و هنجارسازی و هنجارفرستی در جامعه می‌باشد که مثال‌ها و نمونه‌های موفق بسیاری می‌توان در این زمینه ذکر نمود که تا سال‌ها در کشور‌های مختلف تأثیرگذار بوده اند. تحلیل محتوای کلامی و تصویری سریال پایتخت نشانگر این امر می‌باشد که این سریال تا سال‌ها می‌تواند به نقش مخرب و ضدفرهنگی خود در بین مخاطبین ایرانی ادامه داده و متأسفانه موج منفی فرهنگی از طریق هنجارسازی و هنجار فرستی در جامعه ایجاد نماید.
 
هر چند موارد بسیاری وجود دارند که اینجا مورد اشاره قرار نگرفته اند، اما در یک کلام با توجه به مطالب مذکور می‌توان گفت که فصل جدید سریال پایتخت تبدیل به یک فیلمفارسی تمام عیار شده است که از محتوای شایسته جامعه ایرانی تهی بوده و با پخش این سریال از منظر اجتماعی و فرهنگی آسیب‌های زیادی در قالب هنجارسازی و هنجارفرستی به مخاطبین وارد شده و می‌شود که از جمله آن‌ها می‌توان به مواردی از قبیل: وارونه جلوه داده شدن متن و حاشیه جامعه، احساس محرومیت نسبی، تبلیغ خرده فرهنگ منحرف از رسانه ملی، زیر سئوال رفتن باور‌های دینی، افزایش حس بی اعتمادی عمومی در جامعه و تبلیغ زندگی کمپرادوری اشاره نمود. با توجه به جمیع جهات فوق می‌توان چنین نتیجه گیری نمود که؛ سریال پایتخت با عبور از مرز‌های طنز، شعور مخاطب را به سخره گرفته است.
 
*جامعه‌شناس و استاد دانشگاه
مجله خواندنی ها
مجله فرارو