bato-adv

قسمت بیست و چهارم مانکن؛ همه در چنگ اخگر!

قسمت بیست و چهارم مانکن نیز مثل چندین قسمت گذشته اش سریع و صریح داستانش را پیش می‌برد و وقت زیادی را تلف نمی‌کند. توالی رویداد‌های سریال به قدری با سرعت مناسب نمایش داده می‌شود که از ریتم افتادگی‌هایی که بعضی از سکانس‌ها مسببش می‌شوند، برای مخاطب، قابل گذشت هستند.
قسمت بیست و چهارم مانکن؛ همه در چنگ اخگر!
 
فرارو- قسمت بیست و چهارم سریال مانکن به کارگردانی حسین سهیلی زاده، دوشنبه ۱۴ بهمن ماه ۱۳۹۸ وارد شبکه‌ی نمایش خانگی شد.
 
برای خرید قاونی و دانلود حلال قسمت بیست و چهارم سریال مانکن اینجا کلیک کنید

جشن آزادی کاوه از بازداشت، پیدا شدن سند معدن همتا، پس گرفتن سفته‌های کاوه از کتی و عقد بهرام و ژیلا با رسیدن سند طلاق کتی و کاوه تکمیل می‌شود. کتی با پسر عمویش دیدار می‌کند و هر دو از یکدیگر طلب بخشش و گذشت می‌کنند، اما باز هم نکته‌ای ناگفته باقی مانده است.

کتی: عجله نکن سلمان. هنوز یه چیزایی هست که باید بفهمی و ببخشی... فقط بدون که بزرگترین عذاب زندگی من خودمم... پس دنبال راهی برای تلافی کردنش نباش...

کتی نامه‌ای را به دست سلمان می‌دهد که در آن توضیح می‌دهد که چگونه چک‌های او را از بازار خریده است و در واقع عامل اصلی بدهی سلمان و به زندان افتادنش او بوده است. کتی بدین شکل به سلمان می‌گوید که از او و خانواده اش هیچ طلبی ندارد و پول آزادی او از زندان در واقع پول خود سلمان بوده است!

اخگر با از دست دادن همسرش دیگر دلیلی نمی‌بیند که ژیلا و همتا و سایرین را زنده بگذارد. او با افرادش به خانه‌ی سلمان می‌روند، جایی که همه‌ی طعمه هایش دور هم جمع شده اند، به زور اسلحه آن‌ها را با از خانه بیرون می‌آورد و به جایی نامعلوم می‌برد...

در قسمت آینده حساسیت سریال به اوج خودش می‌رسد. جایی که کاوه، همتا، ژیلا و بهرام در دام اخگر هستند و هر لحظه امکان دارد که جانشان را از دست بدهند. با گرفتار شدن خانواده‌ی کاوه دیگر تنها امیدی که برای زنده ماندن آن‌ها می‌ماند دوستان سلمان هستند که پرونده‌ی اخگر را به جریان انداخته اند و کتی! باید دید که آیا کسی می‌تواند آن‌ها را نجات دهد و یا مانکن با پایانی تلخ به سرانجام می‌رسد...

قسمت بیست و چهارم مانکن نیز مثل چندین قسمت گذشته اش سریع و صریح داستانش را پیش می‌برد و وقت زیادی را تلف نمی‌کند. توالی رویداد‌های سریال به قدری با سرعت مناسب نمایش داده می‌شود که از ریتم افتادگی‌هایی که بعضی از سکانس‌ها مسببش می‌شوند، برای مخاطب، قابل گذشت هستند.

در سکانسی که اخگر و افرادش به خانه‌ی سلمان رفته اند و با اسلحه می‌خواهند که آن‌ها را با خود همراه کنند، کارگردان اگرچه سعی کرده است ترکیب بندی چشم نوازی را بسازد. اما از دست رفتن ریتم صحنه باعث می‌شود که به هیچ وجه تنش موجود در این سکانس، وقتی عده‌ای اسلحه هایشان را به سمت اعضای یک خانواده نشانه رفته اند، به ثمر ننشیند و به مخاطب نیز منتقل نشود.

در این قسمت سلمان که خود را بدهکار دختر عمویش می‌داند به او می‌گوید که هر طور که شده بدهی اش را پاس می‌کند در حالی که کتی موضوع را منتفی می‌داند چرا که اقرار می‌کند که چک‌های او را خودش از بازار خریده است و سبب به زندان افتادن او شده است.
 
اما برای اینکه بگوید دینی به گردن سلمان نیست استدلال عجیبی می‌آورد: «در واقع پولی که برای آزادیت به کاوه دادم همون پول خودت بود که اگه دست به دست نمی‌شد، قبل از این که بیفتی زندان پاس می‌شد!»، اما این موضوع تغییری در بدهکار بودن سلمان ایجاد نمی‌کند. سلمان پیش از با خبر شدن کتی ۷ میلیارد تومان چک دست دیگران داشته است و حالا بدون این که خودش مبلغی را فراهم کرده باشد، دیگر چکی ندارد! چطور سلمان بدون پرداخت ریالی از بدهکاری در آمد؟!
مجله خواندنی ها
مجله فرارو
پرطرفدارترین عناوین