فرارو- قسمت دهم سریال کرگدن به کارگردانی کیارش اسدی زاده، شنبه ۲۱ دی ماه ۱۳۹۸ وارد شبکهی نمایش خانگی شد.
یه بازیهایی رو نمیشه هیچ وقت به عقب برگردوند. نمیشه مسیر بازی رو چرخوند. پس باید حواست به الان بازی باشه نه بعدانش. الانت که از دست بره دیگه مهم نیست که بعدا چی میشه. مهم اینه که دیگه هیچی مثل قبل نمیشه...
برای خرید قانونی و دانلود حلال قسمت دهم سریال کرگدن اینجا کلیک کنید
در این قسمت پس از اتفاقی که برای گیسو میافتد و تعرضی که به او میشود دانیال و رها با جسد سهیل مواجه میشوند. سهیلی که خودش در ربودن گیسو و آزارش دست داشت. دیدن جسد سهیل و حال بد گیسو گروه را بر آن میدارد که قید پیدا کردن نوید را بزند و به تهران برگردد.
در زمانی که گیسو اسیر دستان سهیل بود ناشناسی با چهرهی پوشیده خودش را به آنها میرساند و بعد از تعقیب سهیل او را خفه میکند و میکشد. پس از آن این افشین است که بار دیگر خودش را به گیسو میرساند و او را در چاه میبندد.
هنوز مشخص نیست که مرد نقاب داری که دست و پای گیسو را باز میکند و سهیل را میکشد چه کسی است و از چه کسی دستور میگیرد، اما با مشخص شدن هویت او قطعا بسیاری از سوالها پاسخ پیدا میکنند.
سوالهایی که ساختار اصلی داستان کرگدن را شکل میدهند. این که بعد از این که نوید خودش را مرحله به مرحله به ونوشه نزدیک میکند و همهی این کار را هم از زمانی شروع میکند که تصمیم میگیرد ریشهی فروش پلاتین تقلبیای که موجب عفونت پایش میشود را پیدا کند، حال چه نقشهای برای بازی با ونوشه در سر دارد؟ ارتباط آنها اکنون به چه شکلی است و انگیزهی هر کدام از آنها در این رابطه چیست؟
حضور نازنین در خانهی دانیال و دیدار مجدد آنها بعد از مدتها و این که نازنین مطرح میکند کسی هر ماه مبلغی را برای پس دادن قرض او از رئیسش واریز میکند گمان زنده بودن نوید را بار دیگر در ذهنهای دانیال و نازنین زنده میکند.
ماجراهای سریال کرگدن بار دیگر پیچیدهتر میشود. این پیچیدگی هنوز برای مخاطب آزار دهنده نشده است و بلاتکلیفی و بی خبریای که برای تماشاگر پیش میآید از همان جنس بی خبری کاراکترهای کرگدن مثل دانیال و گیسو و کاظی است.
کرگدن در میان تولیدات شبکهی نمایش خانگی و سریالهای تلوزیون، هنوز هم بالاترین کیفیت را دارد. قطعا این سریال نیز خالی از ایراد نیست، اما در مقام مقایسه از بسیاری جهات کیفی نسبت به رقبایش جلوتر است. اگر از نکات فنی مجموعه مانند فیلمنامه و کارگردانی و بازی بازیگران نیز بگذریم، کرگدن در قبال تعهدی که به مخاطبناش به عنوان یک سریال دارد که آنها را سرگرم کند نیز بهتر از دیگران عمل میکند. کرگدن با همهی پیچیدگیهای ظاهری اش باز هم روندی دارد که ارزش دنبال کردن را دارد و تماشاگر را درگیر خود میکند.
به لحاظ اجتماعی نیز همین که کرگدن ماجرای تعدادی جوان است، هرچند کم و هرچند سخت، اما میتواند بااستعارهی کرگدنی که به خوبی با جوانان معاصر ایران همخوانی دارد، نسبت خفیفی برقرار کند. نه این که مانند سایر آثار در پی عشقهای تکراری و دم دستی باشد و همان را هم نیز کج ادا کند.
در آخر اگر در این روزهای بد خبر و عجیب رمقی برای تماشای سریال برایتان باقی مانده است، کرگدن در میان آثار ایرانی ارزش دیدن را دارد.