bato-adv

خوشتیپ رفت، خوشتیپ‌تر آمد!

خوشتیپ رفت، خوشتیپ‌تر آمد!
فرهاد مجیدی هم یک خوشتیپ غیرقابل انکار است، از آن‌ها که هواداران دو آتشه در شبکه‌های اجتماعی می‌توانند برایش بنویسند: خوشتیپ خارجی رفت، خوشتیپ وطنی آمد! ایرانی جنس ایرانی بخر!
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۸ - ۱۸ دی ۱۳۹۸

احسان محمدی در یادداشتی که برای ایران ورزشی نوشته از اتفاقاتی که پیش روی مجیدی در استقلال است می‌گوید.

فرهاد مجیدی در زندگی ورزشی‌اش شاهد همه‌جور اتفاقی بوده، از درخشش غافلگیرکننده در جوانی تا رشته گلزنی‌هایی به رقیب سنتی که او را به قلعه اسطوره‌های باشگاه برد، از تظاهر به نشناختن علیرضا جهانبخش تا ترک کردن یکباره تیم به بهانه «تیام» دخترش، از نشان دادن عکس یک شیخ عرب زیر لباس ورزشی‌اش بعد از گلزنی تا نشان دادن عدد ۴ در ورزشگاه آزادی رو به پرسپولیسی‌ها، از بازی در فینال باشگاه‌های آسیا به عنوان بازیکن قرضی تا خداحافظی یکدفعه و بدون مقدمه مقابل مس کرمان! اما هنوز «حیان کن و رها کن» نشنیده است!

روزی که بعد از یک امتناع یکی دو هفته‌ای، پذیرفت روی نیمکت استقلال بنشیند خیلی‌ها این تصمیم او را جوانانه عنوان کردند.

چیزی شبیه یک ریسک بزرگ. مثل کسی که آنقدر شجاع است که می‌خواهد یک بمب خطرناک را خنثی کند، اما ممکن است به اندازه کافی در این مورد اطلاعی نداشته باشد!

سرالکس فرگوسن همیشه از دیوید بکام گله‌مند بود. می‌گفت: او تنها شاگردش است که ستاره بودن را به فوتبالیست بودن ترجیح داد!

فرهاد مجیدی هم یک خوشتیپ غیرقابل انکار است، از آن‌ها که هواداران دو آتشه در شبکه‌های اجتماعی می‌توانند برایش بنویسند: خوشتیپ خارجی رفت، خوشتیپ وطنی آمد! ایرانی جنس ایرانی بخر!

او سال گذشته برای چند هفته جای وینفرد شفر نشست، اما در پایان فصل تصمیم گرفت نماند. جاه‌طلبی و غرور بخشی از شخصیت فرهاد مجیدی است. به هر قیمتی تن به هر تصمیمی نمی‌دهد و اگر چیزی باب دلش نباشد، کیفش را جمع می‌کند و می‌رود. او می‌توانست الان سرمربی تیم ملی امید باشد، اما وقتی احساس کرد استانداردهایش حفظ نمی‌شود و کسانی در کارش مداخله می‌کنند، این هدیه بزرگ را پس داد.

«رعایت اصول» چیزی است که مجیدی بار‌ها روی آن پافشاری کرده است. این حرف برای کسی که هنوز به عنوان سرمربی هیچ دستاوردی ندارد زیادی بلندپروازانه به نظر می‌رسد، اما فرهاد مجیدی، برای همین انتخاب‌های ویژه‌اش مجیدی است.


او در زمان بازی کردن هم به خاطر تصمیمات آنی و لحظه‌ای تحسین می‌شد که بسیاری اوقات مدافعان را سردرگم می‌کرد و در پایان کسی که خوشحالی می‌کرد پسر لاغراندامی بود که از بهمن کرج آمد و حتی به اروپا رفت.

او حالا روی صندلی بزرگ شده استراماچونی نشسته است. مردی که محبوبیت بی‌نظیری به دست آورد، اما ترجیح داد به آن پشت کند و در پناه خطا‌های مدیریتی پنهان شود، این یک ریسک بزرگ به حساب می‌آید، اما هواداران دوست دارند در این روز‌های دشوار امیدوار باشند. امیدوار به کسی که در بیست سال گذشته شاید برای آن‌ها جام نیاورده باشد، اما در لحظاتی به خوشبخت‌ترین هواداران فوتبال روی کره زمین تبدیل‌شان کرده است!

مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین